شنبه ۲۹ ارديبهشت ۱۴۰۳
ساعت : ۰۷:۵۴
کد خبر: ۶۶۳۱۹
|
تاریخ انتشار: ۲۶ مرداد ۱۳۹۲ - ۱۲:۳۱
رئیس سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران گفت: باید حماسه سیاسی و اقتصادی را به حماسه فرهنگی پیوند زنیم تا تصویری از حکومت دینی و بعد فرهنگی و تربیتی نظام و انقلاب را که نتوانستیم آنطور که باید ارائه دهیم به منصه ظهور برسانیم.
به گزارش شهر، حدود 30 سال است که مواضع و آرمان‌های جهانی انقلاب اسلامی را سیاسیون ما در مجامع بین‌المللی مطرح کردند. در مقابل نگاهی هست که قدرت هنر و ادبیات از موشک هم بیشتر است و اثرگذاری آن در نظر مردم جهان مطلوب‌تر است. کما اینکه جریان مقابل هم از سینما، ادبیات، هنر گرافیک، عکاسی و ... در بیان مواضع خود بهره برده است. نظر شما درباره اینکه از ابزار فرهنگی برای بیان این آرمان‌ها بهره بگیریم چیست؟ به نظر شما چرا تا کنون این مسئله محقق نشده است؟

خوراکیان: ابتدا لازم است باور کنیم در عرصه فرهنگ، مشکلات و نارسایی‌های بسیاری داریم. این اصل مهمی است که باید آن را بپذیریم تا بتوانیم به عرصه فرهنگ، نگاه و درباره آن اظهار نظر کنیم. تردیدی نیست که یکی از پایه‌های اصلی انقلاب اسلامی ارزش‌های فرهنگی بوده است و اساسا مبانی انقلاب اسلامی در حوزه فرهنگ تعریف می‌شود اما آثار و برکات بسیاری هم در این حوزه به وجود آمده است. با نگاه اجمالی به ابعاد جامعه به این موضوع می‌رسیم که از افتخارات فرهنگی خوبی هم برخورداریم و آنها را ملاحظه می‌کنیم.

موضوع من چالش‌ها، مشکلات و نارسایی‌هایی است که به نسبت سرعت تحولات و فعالیت‌هایی که از ناحیه مخالفان نظام اسلامی صورت می‌گیرد، با آن مواجه هستیم. اگر این اصل را بپذیریم؛ احساس می‌کنم که کارهای عادی در حوزه فرهنگ پاسخگو نیست. باید در نظام مدیریت فرهنگی کشور به ناکارآمدی جدی و گسترده‌ای اعتراف کنیم. بر فرض قبول این ناکارآمدی، باید تدبیر و ایده‌ای برای تغییر مدل چرخش چرخ فرهنگ و اصلاح فضا ایجاد کنیم.

البته در حال حاضر ما شرایط خوبی پیدا کرده‌ایم. احساس می‌شود که برخی تحولات در جامعه و فضاهایی که ایجاد شده است؛ ما را برای تحول اساسی در حوزه فرهنگ آماده کرده و زمینه و بستر آن را ایجاد کرده است. مثلا حماسه سیاسی فضایی را علاوه بر مساله انتخابات به وجود آورد که در فضای عمومی و فرهنگی جامعه، هم توانست شرایط تازه‌ای را به وجود آورد. این شرایط همیشه آماده نیست. این فرصت‌ها برای عرصه فرهنگ میدان مناسبی‌اند. برخی از اتفاقات که در نگاه اول ممکن است فرهنگی به نظر نیاید، مانند پیروزی‌های پی در پی تیم های ورزشی ما در ادامه می‌تواند بسیار فرصت خوبی محسوب شود.
باید از این فرصت‎ها استفاده کرد تا فرصت دیگری را بسازیم. وقتی جامعه آمادگی روحی و روانی خوبی دارد می‌توان این نگاه کلی را هم بیان کرد که ما در حوزه فرهنگ هم می‌توانیم به یک حماسه برسیم؛ چیزی که نیازمند آن هم هستیم. اگر حماسه سیاسی و اقتصادی به یک حماسه فرهنگی منجر شود؛ یعنی یک حماسه فرهنگی در نظام مدیریتی کشور این دو حماسه را تکمیل کند، یک اتفاق بزرگ و یک قدم اساسی در جهت شکل‌گیری آن تمدن بزرگ اسلامی شکل می‌گیرد.

حماسه فرهنگی را در دو مقطع در گذشته تجربه کرده‌ایم. یکی در پیروزی انقلاب اسلامی و اوایل دوران پس از پیروزی انقلاب که در آن همه ارزش‌ها، رفتارها و هنجارهای عمومی کاملا با گذشته خود متفاوت شد. شکوهمند و فراگیر بود و در تاریخ هم ماندگار شد. دیگری حماسه فرهنگی در دوران دفاع مقدس به برکت آثاری که از دوران جنگ و دفاع در فضای اجتماعی شاهد بودیم، در حوزه ارزش‌های اخلاقی رقم زده شد. ویژگی‌هایی همچون اخلاص، صبوری، ایثار، از خود گذشتگی، پایمردی، ایمان به آرمان‌ها و اصول و ارزش‌ها در جامعه ایجاد شد. اما احساس می‌کنم در سال‌های گذشته از ناکارآمدی‌های بسیاری در حوزه فرهنگ در دولت‌های مختلف، رنج بردیم. در حوزه فرهنگ به نسبت نیاز روز و مسائل مبتلابه اتفاقات خوبی را شاهد نبودیم. از این جهت نیازمند روحیه حماسی در حوزه فرهنگ هستیم.

منظورتان از حماسه فرهنگی چیست؟ چه روحیه ای باید برای ایجاد حماسه در فعالان فرهنگی وجود داشته باشد؟

خوراکیان: شاید ذهن با این تعبیر به سمت حرکت‌های انقلابی و رشادت مندانه و شجاعت مندانه برود. اگر این‌ها بعدی از قضیه باشد درباره موضوع "روحیه حماسی" که می‌تواند منجر به خلق حماسه فرهنگی شود چند شاخص را می‌توانیم مد نظر قرار دهیم. یکی از آن‌ها "شجاعت" برای شکستن ساختارهای فرهنگی و مدیریت فرهنگی موجود است. اگر در مواجهه با ساختارهای ناکارآمد موجود مدیریت فرهنگی در کشور با یک شجاعت برگرفته از یک روحیه حماسی ورود نکنیم، قطعا مشکلاتمان در عرصه فرهنگ افزایش می یابد.

دیگری "ایمان و اعتقاد به آرمان‌ها" است. تا وقتی آن اعتقاد و ایمان به آرمان‌ها نباشد، این حماسه فرهنگی اتفاق نمی‌افتد. حماسه یک حرکت بزرگ فراگیر است که با موتوری به حرکت درمی‌آید که انرژی آن نیروی پر قدرت ایمان به اعتقادات و ارز‌ش‌ها است. در حوزه فرهنگ نیازمند این ویژگی هستیم که دچار تسامح یا تساهل نشویم. با شعار تعادل به انحراف و آسیب عبور از ارزش‌ها، اصول و مبانی که ممیزها و هویت جمهوری اسلامی در دنیا است تن ندهیم و دچار نشویم.

مورد دیگر "ایثار و گذشت" است که از ویژگی‌های روحیه حماسی است. این ها ویژگی‌هایی است که در حوزه فرهنگ و به منظور خلق حماسه فرهنگی به آن‌ها نیازمندیم. فعالیت‌های فرهنگی ارتباط نزدیکی با مسائل سیاسی دارد. اگر در مواجهه با حوادث و رویدادهای سیاسی که شانه به شانه مسائل فرهنگی رقم می‌خورد، ایثار و از خودگذشتگی نداشته باشیم، دچار مشکل می‌شویم. اگر بسیاری از اوقات به خاطر یک موفقیت فرهنگی، حاضر به گذشت از منافع سیاسی نباشیم آن روحیه حماسی شکل نمی‌گیرد.

بحث "صبر و استقامت" ویژگی دیگری از حماسه فرهنگی است. آنهایی که به عنوان مدیر و مجری در این عرصه کار می‌کنند در کنار اینکه نیازمند برنامه‌ریزی‌های طولانی مدت و طی فرآیندهای منطقی برای کارهای خوبی هستند، نیازمند صبر و استقامت نیز هستند. اگر نگاهمان این باشد که با سرعت عمل کار را مدیریت کنیم ولی از مسیر فرهنگی آن عبور نکنیم، دچار مشکل می شویم. در کنار مدیران، مخاطبان هم با این روحیه مواجه‌اند. این صبر و استقامت نیازمند دید و روحیه سیاسی هم هست.

روحیه حماسی با ویژگی‌هایی که برشمردیم اگر در جامعه نهادینه شود، حماسه سیاسی و اقتصادی را به حماسه فرهنگی پیوند می‌زند و این حماسه فرهنگی آن آرمان‌ها و چهره واقعی نظام جمهوری اسلامی را به جهانیان نشان می‌دهد و این چنین است که آن جنبه‌ و تصویر از حکومت دینی و بعد فرهنگی و تربیتی نظام و انقلاب که نتوانستیم تاکنون آنطور که باید ارائه دهیم به منصه ظهور می‌رسد.

انقلاب اسلامی هنگامی که به پیروزی رسید برای خود افقی را در حوزه‌های مختلف ترسیم کرد. به گواه بسیاری از دولت‌ها و ملت‌ها جمهوری اسلامی توانسته به این افق خود در زمینه‌های سیاسی، امنیتی، دفاعی، علمی و ... نزدیک شود اما در زمینه فرهنگی علی‌رغم اینکه فرمودید جنس انقلاب ما فرهنگی بوده است، احساس می‌شود که فاصله زیادی داریم. وقت آن نرسیده است که به صورت ایجابی در جهت نیل به این افق فعال شد. برخی می‌گویند مثلاً اگر شما در تمامی این سال‌ها شعار ضدیت با اشغال و ظلم سردادید باید سینمای شما هم این موضع را به تصویر بکشد. باید فیلم‌هایی داشته باشید که این حرف‌ها را به دنیا منتقل کند. اگر ماهیتاً با سیاست‌های دولت آمریکا مشکل دارید ابزار فرهنگی شما باید بتواند دلایلی که برای این موضع دارید را به افکار عمومی جهان معرفی کند و... نظرتان درباره این موضوع و این نگاه و سهم رسانه‌های ما در رابطه با آن چیست؟

خوراکیان: کاملاً با نظر شما موافقم و معتقدم این موضوع از آن رخوت‌هایی است که بر حوزه فرهنگی کشور سایه انداخته است. البته تعابیر ما مقداری بزرگ‌نمایی هم هست. ما نسبت به نیاز و فضای عمومی فرهنگی دنیا صحبت می‌کنیم. فعالیت‌های خوبی هم که انجام شده بیشتر توسط بخش خصوصی و فعالان فرهنگی، کسانی که بی‌نام و نشان هستند اما اخلاص و انگیزه دارند، صورت گرفته است. در نتیجه اینکه در عرصه فرهنگی ما باید از رخوتی که سبب انفعال آن شده است‌ عبور کنیم و عرصه فرهنگ به شادابی و طراوتی برسد که منجر به تولیدات فرهنگی موثر در فضای بین‌المللی شود.

آرزوی بزرگ و مهم ولی دست‌یافتنی‌ای است. در فضای رسانه‌ای تکثیر می‌شود و مخاطبان خود را پیدا می‌کند. حتی صحبت یک رئیس جمهور وقتی موفق عمل می‌کند که جزئی از آن تبدیل به یک تولید رسانه‌ای شود و تکثیر شود. این بحث کاملا قابل قبول و با یک تاثیرگذاری بی نظیر است. میدانی است که برای ما فراهم است ولی نکته آن در این است که چه عواملی سبب می‌شود تا این کار اتفاق افتد؟ مهم ترین عامل همان نقص‌هایی است که در کلان مدیریت فرهنگی کشور داریم. فرآیند، ساختار و مدل دستگاه ها، برنامه‌ریزی‌شان، شیوه‌های اجرایی و مدیران و بدنه‌شان با اشکالات زیادی در این سال‌ها به طور تدریجی مواجه شده است.

ما باید به دنبال راه‌های پیاده سازی این کار باشیم. اشراف دستگاه‌های فرهنگی به موضوعات بسیار پایین است. همیشه نمی‌توان از اهل هنر انتظار داشت که این موضوعات را کاملا بدانند. این وظیفه مراجع فرهنگی است که این موضوعات را با اطلاعات اولیه اش تبدیل به بسته های مبنایی اولیه برای تولید کنندگان آثار فرهنگی و هنری کنند که این بسته‌ها به عنوان مواد اولیه در اختیار آن‌ها قرار بگیرد و آنها این مواد را بازپروی کنند و تبدیل به قالب‌های هنری کرده و به جامعه فرهنگی و هنری عرضه کنند.

پیروزی ملت‌های منطقه اتفاق افتاده است؛ سینمای مقاومت، شعر مقاومت ودر کل هنر و ادبیات مقاومت در منطقه رنگ و بوی دیگری گرفته است. همین‌طور با توجه به تحولات جهان و مشکلات اقتصادی که سایر کشورهای اروپایی و آمریکایی با آن دست و پنجه نرم می‌کنند مواجهیم. به نظر شما چرا کشورهای دیگر درباره تحولات داخلی ایران تولید هنری دارند. درباره تحولات خودشان هم تا حدی فعالند. اما مدیر فرهنگی ما سراغ این سوژه‌ها نمی‌رود و اولویتش چیزهای دیگری می‌شود؟

خوراکیان: این کار مدیر نیست. کار فرآیند است. یعنی مدیر باید ساختار و سیستمی را طراحی کند که به طور مرتب این زایش در آن صورت بگیرد. سوژه‌ها تولید شود؛ در این فرآیند سوژه به اصحاب فرهنگ و هنر رسیده شود و آن‌ها هم آمادگی‌های لازم را داشته باشند تا تولیدات اتفاق افتد.

خود شما در سازمان فرهنگی هنری شهرداری برای این موارد برنامه و فرآیندی در نظر گرفتید؟

خوراکیان: سعی کرده‌ایم اصلاح سه حوزه را در دستور کار خود قرار دهیم. نظام برنامه‌ریزی، نظام آموزش و زیر ساخت‌ها. در این سه سال سعی شد اتفاقات و فعالیت‌های خوبی در این حوزه‌ها شکل بگیرد. در نظام برنامه‌ریزی کار اولی که انجام دادیم؛ این بود که به یک سری موضوعات اولویت دار برسیم. فرآیندی را طراحی کنیم که در آن به طور سالانه موضوعات و اولویت‌ها مشخص شود. این فرآیند را به این شکل طراحی کردیم که اسناد فرادستگاهی سازمان از فرمایشات رهبری تا اسناد کلان کشور در حوزه فرهنگ و فرهنگ عمومی گرفته تا اسنادی که در برنامه پنج ساله شهرداری هست را سالی حداقل یکبار بازنگری کنیم و در خط دوم نیازها و مسائل فرهنگی - اجتماعی شهر تهران را رصد کنیم.

در حال حاضر به الگوی بسیار خوبی در حوزه فرهنگی هنری شهر تهران دست یافته‌ایم و به زودی این الگو از نظر فیزیکی هم قابل پیاده سازی خواهد بود. پیشخوانی که از سویی به گروه‌های تحقیقاتی در حوزه‌های مختلف مرتبط با شهر تهران متصل است و از سوی دیگر آماده ارائه اطلاعات به دستگاه‌های فرهنگی به خصوص درون سازمان است.

معمولا از ضرب موضوع رصد اسناد فرادستی و موضوع مسائل فرهنگی–اجتماعی تهران، نزدیک به 200 صورت مساله را استخراج کردیم. از بین این صورت مسائل تعدادی را که با ماموریت‌های سازمان سازگاری بیشتری دارد و در توان ما هم هست، به عنوان اولویت‌های موضوعی خود انتخاب می‌کنیم. در هر کدام از این موضوعات سعی می‌کنیم، نمایه اولیه را تهیه کنیم. مثلا اولویت‌هایمان را این گونه تعریف کرده‌ایم. ابتدا هویت شهر تهران، سپس هویت دینی، انقلابی، شهری و محلی. این سؤال را مطرح می‌کنیم که در سال 92 موضوعی که می‌‌خواهیم روی آن کار کنیم چیست؟ یا در حوزه اخلاق و فرهنگ شهروندی و یا سبک زندگی، و حوزه دیگر مدیریت مصرف ‌رسانه‌های نو ظهور و یا مدیریت تغییرات فرهنگی هم اولویت‌بندی کردیم. کل این مجموعه در یک نقشه کلان سازماندهی شده است در نتیجه تاثیرگذاری افزایش می‌یابد و امکان پشتیبانی محتوایی را به سازمان می‌دهد.

حوزه نظام برنامه‌ریزی بخش دوم است. یکی از تفاوت‌هایی که در این نظام نسبت به گذشته داریم؛ این است که هیچ برنامه‌ای نیست که ما نسبت به آن جزوه پشتیبان محتوایی نداشته باشیم. کاملا روی موضوعات کار شده وتولیدصورت می‌گیرد. این پشتیبانی محتوایی کمک می‌کند که برنامه غنی و تاثیرگذار باشد. همین نگاه را در نظام آموزشی و حوزه زیر ساخت‌های نظام هم داشته‌ایم.

برخی بر این باورند که مشکل اصلی در حوزه فرهنگ، پس از تولید محصولات فرهنگی، مقوله توزیع است. بعد از آن حوزه مصرف مردمی بسیار مهم است و معتقدند که اگر مصرف را در اولویت راهبردی خود قرار دهیم این امر بر تولید و توزیع هم اثر می‌گذارد و به آن جهت می‌دهد. اگر مردم محصول شما را خوب مصرف کند؛ نویسنده، تهیه کننده و تولید کننده محصولات فرهنگی شما قوی می شود. در آن ژانر خوب می نویسد؛ فیلم می سازد. تاحدی تولیدات را داریم اما بنژر مصرف خوبی نداریم. یک بخشی از این مشکل به خاطر نظام توزیع و بخشی ذائقه مخاطب است که به این سمت کشیده نمی‌شود. شما چقدر با این نظر موافقید؟

خوراکیان: موافق نگاهی نیستم که بیشتر اشکالات در این حوزه را نظام توزیع می‌داند. نمی‌گویم نظام توزیع مشکلی ندارد و نباید برای آن سرمایه‌گذاری کرد. اگر قرار باشد اشکالات مدیریت فرهنگی را لیست کنیم؛ کوتاهی‌های ما در حوزه سرمایه‌گذاری‌های کلان رسانه‌ای در اوایل لیست است. اما اگر در کیفیت تولید بتوانیم در ابتدای کار، با هنر آفرینی، با انگیزه، دقت و سرمایه‌گذاری های محتوایی و بکارگیری درست ابزار، کار ویژه و جدی‌ای را فراهم کنیم، اصلا نیازی نیست، غصه توزیع را داشته باشیم. کسی نخواهد توانست جلوی توزیع آن را بگیرد.مثلا ما در حوزه مستندسازی این اشکال را داریم.
حتی زمانی که شبکه آی فیلم وجود نداشت، سریال‌های ایرانی دست به دست می‌چرخید و در شبکه‌های عربی پخش می‌شد. ما باید برای اصلاح، بهبود و تقویت حوزه توزیع برنامه‌ریزی و سرمایه‌گذاری کنیم اما این را نباید صد در صد قضیه بدانیم. اگر تولید ما ویژگی‌های لازم را داشته باشد،خودش راه خود را پیدا می‌کند. این موضوع را هم باید بدانیم که لزومی ندارد که در حوزه تولید، تمام تولیدات ما صد درصد عالی باشد. این منطق قضیه است که هرکاری هم کنید ممکن است 10 درصد کار تولید مورد استقبال قرار بگیرد که این موضوع طبیعی است. پس نگوییم آن 90 درصدی که استقبال نشد، کار خبطی بوده است. راجع به ذائقه هم نظرم همان است که کیفیت تولیدات را بالا بریم، این مشکل هم حل می‌شود.

یکی از انتقاداتی که پیش از این نسبت به سازمان فرهنگی هنری شهرداری وارد می‌شد این بود که با ایجاد فرهنگسرا‌ها نقش مسجد کمرنگ شد. برخی می‌گویند که حتی عملکرد خیلی از این فرهنگسراها در مسیر گفتمان انقلاب نبوده است. در رابطه با عملکرد فرهنگسراها و اینکه آیا این تقابل را می‌پذیرید یا نه نظرتان را بفرمائید.

خوراکیان: اگر با نگاه خوشبینانه بگوییم؛ کسانی که فرهنگسرا‌ها را پایه گذاری کردند؛ این نیت را نداشتند که مردم را از حضور در مسجد به سمت فرهنگسرا سوق دهند. اما حداقل این انتقاد را می‌توان به آنها کرد که در ساخت و طراحی فیزیکی و برنامه‌ریزی محتوایی این مراکز می‌شد به صورت بهتری عمل کرد که این‌ها مکمل مسجد و رویکرد دینی نظام باشند. این قضاوت من است، بدون نیت خوانی.

از این ظرف هم به قضیه نگاه کنیم. در حال حاضر تمام مساجد ما چند درصد ظرفیت حضور مردم را دارا هستند؟ زیر 10 درصد است حتی اگر تمام مساجد پر شوند. این رابطه بین مسجد و فرهنگسرا و یا هر رابطه فرهنگی‌ای که در هر نقطه ای اتفاق بیفتد، بیش از آنکه بحث فضای فیزیکی قضیه درآن موثر باشد‌، بحث رویکرد و جهت گیری در آن تاثیر می‌گذارد.

هر کانونی که در بیرون از مسجد وجود داشته باشد، می تواند در جهت تقریب و یا دوری از مسجد باشد. رویکردی که در این سه سال داشته‌ایم، تقویت رویکرد دینی افراد بوده است. قبلا ماه رمضان برای سازمان ما، ماه استراحت تلقی می‌شده است در حالی که این ماه یکی از ماه‌های پر شور کاری‌ ما بوده است. رمضان یک ماه دینی است و کار دینی انجام می‌شود که البته با مساجد هم هماهنگ بوده‌ایم. حتی بخشی از تولیدات ما برای استفاده در مساجد بوده، اما این هماهنگی، هم در طراحی و برنامه‌ریزی و هم در محتوا قابل افزایش است.

لزوم توجه به سبد فرهنگی خانوار با رعایت عدالت فرهنگی یکی از بحث‌هایی است از دغدغه‌های مسئولان طراز بالای جمهوری اسلامی محسوب می‌شود.با توجه به گستردگی مناطق تهران به نظر می‌رسد که این نگاه در پایین شهر و بالای شهر مورد توجه قرار نگرفته است برای نمونه همین موضوع توزیع محصولات فرهنگی یا به طور خاص‌تر در رابطه با شهر کتاب، در بعضی از نقاط تهران این مراکز بسیار فعالند ولی در مناطق پایین شهر که فقر اقتصادی و فقر فرهنگی برجسته است این مراکز فعالیت چندانی ندارند. برای حل این مسئله چه برنامه‌ای دارید؟

خوراکیان: روی شبکه توزیع محصولات فرهنگی به طور ویژه در حال بررسی و برنامه ریزی هستیم. سه مجموعه در حال راه اندازی است. سعی کردیم تهران را پوشش دهیم. اما کتاب شهر در زمان های قبل برای سازمان بوده و در حال حاضر زیر نظر سازمان نیست.

شما دیداری با رهبر معظم انقلاب داشتید که در آن نکاتی را در رابطه با شهر تهران خطاب به شما فرمودند اگر امکان دارد و در صورت تمایل بخشی از این مباحث را مطرح بفرمائید.

خوراکیان: من از رهبر معظم انقلاب تقاضا کردم تا به ما در مورد اولویت‌های سازمان رهنمود بدهند و هندسه محتوایی را به ایشان نشان دادم و ایشان تذکراتشان را بیان فرمودند. ایشان در تذکرات خود اخلاق عمومی و اخلاق اجتماعی را جزو اولویت‌های ما برشمردند. به طور مثال ایشان مساله صبر، بردباری و خویشتن‌داری را به طور مفصل توضیح دادند و به عنوان یک مبنای اخلاقی–اجتماعی مطرح کردند. صبر مساله‌ای است که هم در ظرفیت‌های مثبت اخلاق اجتماعی و هم در مراوداتی که مردم با خود، با نهاد‌ها، با قانون، ترافیک و دستگاه‌ها دارند، نقش دارد و همچنین برای پیشگیری از مسائل منفی مثل پرونده‌های قضایی که عموماً از یک بی‌صبری آغاز شده است، قابل رهگیری است. مساله دیگر، تجمل‌گرایی و سبک زندگی بود که آن را هم ایشان به طور کامل برای ما تبیین و تحلیل کردند.

چند وقت دیگر دولت جدید به طور کامل بر سر کار می‌آید به عنوان فردی که به جهت فعالیت با این دولت بناست ارتباط داشته باشید از نگاه شما مهم‌ترین اولویت دولت آقای روحانی در حوزه فرهنگ چه باید باشد؟

خوراکیان: معتقدم اگر در ساختار مدیریت فرهنگی کشور بتوانند تغییر و تحول اساسی صورت بگیرد و حوزه فرهنگ عمومی از نظر عرصه کار و بخش اجرایی را اولویت قرار دهند؛ می توانند موثر واقع شوند.
منبع: تسنیم
نظر شما