چقدر از دوران کودکی دور شدهایم، از خانههای قدیمی بزرگ با حیاط پر از گل و سبزی. حوضی در وسط آن با ماهیهای قرمز و دورچینی از شمعدانیها و گرمایی از جمعنشینیهای پایان روز با عصرانهای لذیذ. انگار در آن زمان مشکل و اضطرابی نبود و همه چیز پر از زندگی، سبزی، طبیعت، شور و نشاط بود. اما به یکباره با گسترش زندگی شهری و شهرنشینی، زندگی طعم شهرنشینی گرفت. خانههای قدیمی و بزرگ جای خود را به آپارتمانهای سر به فلک کشیده داد. آپارتمانهایی که بیشتر چاردیواریاند تا مأمن و محل آرامش. دیگر از آن شهر خوش آب و هوا که به عنوان پایتخت زبانزد بود، خبری نیست و تهران تبدیل به شهری پر از ترافیک و دود و دم با ساختمانهای بلند شده است. سبک زندگی ما ایرانیان تغییر کرده و به ناچار به سمت و سوی زندگی آپارتماننشینی رفتهایم. واقعیت این است که ما درگیر پدیدهای غیرایرانی برای زیست خود شدهایم که در فرهنگ و تمدن ما قدمت و هویتی ندارد و برای همین است که با اینکه بیشتر شهرنشینان امروزی، در آپارتمان با همه اقتضائات آن زندگی میکنند هنوز فراموش نکردهاند که ما ایرانی هستیم و سبک زندگی ایرانی و اسلامی را باید سرلوحه زندگی خود قرار دهیم.
بر این باورم که نیاز ما شهرنشینان اسیر در پیچ و گذرهای امروزی خیابانهای شلوغ ساختن راهی برای بهبود و تعالی سبک زندگی و بازگشت به اصل و اصولی است که ریشه در فرهنگ و آیین ما دارد. در این میان نقش کلیدی، موثر و ضروری نهادهای فرهنگی به ویژه سازمان فرهنگی هنری انکارناپذیر است. تشکیل کارگروه جهادی زیست شهری با اهدافی چون حل معضل ترافیک به دلیل تاثیر مستقیم آن بر آلودگی هوا، تفکیک زباله از مبدا و ارتقای سلامت اجتماعی شهروندان از مهمترین دغدغههای فرهنگیان پایتخت است و کارگروه زیست شهری بر همین اساس در سازمان فرهنگی هنری به عنوان یکی از متولیان اصلی فرهنگسازی در گستره شهر تهران شکل گرفته است. با توجه به اینکه کارکرد مستقیم فرهنگ در تغییر عادات و رویههای شخصی و اجتماعی واضح و مبرهن است قطعا این کارگروه با همکاری تمامی سطوح کارکنان فرهیخته و خدوم در سازمان میتواند بیشترین سطح موفقیت در فرهنگسازی در این زمینه را فراهم نماید. کار فرهنگی در خصوص اقداماتی همچون پروژه «خط سفید» به منظور تسهیل و کاهش ترافیک و در نتیجه کم کردن آلودگی هوا و کاهش آسیبهای ناشی از فقر فرهنگی در حوزه ترافیک، افزایش و ارتقای فرهنگ شهروندی و همچنین تمایل به قانونگرایی و گسترش فرهنگ صبر و آرامش بیشک ما را در رسیدن به این مهم یاری خواهد نمود.
و در نهایت واقعیت این است که وقتی زندگی در شهری با ظرافت و زیبایی به عنوان یک ارزش اجتماعی تلقی شود، طبیعی است مشارکت برای ساختن زندگی به دست خود شهروندان، به صورت خودجوش شکل میگیرد و مفاهیم درست شهروندی و شهرنشینی از طریق برنامههای آموزشی و تبلیغاتی به شهروندان برای زندگی بهتر انتقال مییابد و این چیزی است که در جوهره تصمیمات کارگروه زیست شهری برای ترسیم زندگی شهرنشینی ایرانی اسلامی وجود دارد.