به گزارش خبرنگار "شهر"، اغلب افرادي که دچار اختلال دوقطبي هستند، دو وضعيت و حال مختلف و متناوب را تجربه ميکنند: يکي دوران پرانرژي و تکانش و ديگري دوران غم و نوميدي و از دست دادن علائق به فعاليتهاي مختلف (افسردگي) و اين مسأله درباره کودکاني که دچار اختلال دوقطبي هستند نيز صادق است؛ هر چند نشانهها و عوارض آن در کودکان ممکن است تا حدي متفاوت باشد؛ براي مثال، کودکان و نوجوانان در دوران مانيايي، احتمالاً بيشتر از بالغان زودرنج و تحريکپذير ميشوند و رفتارهاي تخريبي نشان ميدهند تا رفتارهاي شادمانه، به علاوه، کودکان بيشتر از بالغان احتمال دارد که اين حالتها را در يک زمان و به طور توأم داشته باشند که به آن حالت مختلط گفته ميشود.
روانپزشكان معتقدند كه تغيير حالت از حالت «مانيايي» به «افسردگي» در کودکان و نوجوانان به سرعت و گاهي حتي در خلال يک روز، صورت ميگيرد، در حالي که اين تغيير حالت در بالغيني که دچار اختلال دوقطبي هستند معمولاً در دورههاي هفتگي يا ماهانه اتفاق ميافتد.
به گفته متخصصان، علت اختلال دوقطبي کاملاً شناخته شده نيست، اما ظاهراً مواد شيميايي مغز، نقش عمدهاي در ايجاد آن بازي ميکنند. همچنين بنظر ميرسد که اختلال دوقطبي داراي ريشههاي ژنتيکي باشد و به همين دليل كودکاني که اولياء يا خواهر و برادرانشان داراي اختلال دوقطبي هستند، در معرض خطر بيشتري قرار دارند.
درمان اختلال دوقطبي معمولاً مستلزم ترکيبي از دارو درماني و روان درماني است؛ البته برخي از کودکان يا نوجوانان ممکن است به منظور جلوگيري از آسيب رساندن به خود يا ديگران، براي مدتي به بستري شدن نيز نياز داشته باشند؛ اما در مجموع راه علاجي براي اختلال دوقطبي وجود ندارد و درمانهاي انجامشده معمولاً کمک کننده هستند.
در كشف علل ابتلا به اين اختلال بايد گفت كه مواد شيميايي مغز که انتقالدهندههاي عصبي ناميده ميشوند، پيامها را بين سلولهاي عصبي منتقل ميکنند. اعتقاد بر اين است که مقدار بسيار زياد يا بسيار کم اين انتقالدهندههاي عصبي باعث تغييرات خلق وخو ميشوند. همچنين بنظر ميرسد که اختلال دوقطبي داراي ريشههاي ژنتيکي باشد، امّا ژن بخصوصي که به اين وضعيت ارتباط داشته باشد، هنوز کشف نشده است.
کودکاني که پدر و مادرشان (يکي يا هر دو) دچار اختلال دوقطبي باشند، بيشتر در معرض خطر ابتلاء به اين بيماري قرار دارند، به علاوه، سابقه خانوادگي در سوءمصرف مواد يا دارو نيز خطر بوجود آمدن اختلال دوقطبي را تشديد ميکند.
برخي پژوهشگران بر اين باورند که در برخي افراد، استعداد رشد اين بيماري بطور ارثي وجود دارد که بر اثر عوامل محيطي (مانند رويدادهاي پراسترس در زندگي، اختلال در چرخههاي زيستي يا ريتمها و الگوهاي فصلي) بروز پيدا ميکند. برخي عوامل ديگري که در بروز اين اختلال ممکن است نقش داشته باشند عبارتند از بيخوابي مزمن، درمان با داروهاي ضدافسردگي و برخي از مکملهاي غذايي و گياهي.
از نشانههاي دورههاي افسردگي ميتوان به تغيير خلق و خوي اشاره كرد. همچنين بيمار معمولاً دچار اضطراب، غم و خشم، تندخويي، زودرنجي يا فقدان احساس يا عاطفه (کمبود هيجان) است. ممکن است بدبين (حس اين که همهچيز در زندگي بد از آب درخواهد آمد) يا نااميد باشد و به گريه يا ديگر احساسات هيجاني روي آورد.
ناتواني کسب لذت، کاهش يا از دست دادن علاقه به فعاليتهايي که قبلاً براي بيمار خوشايند و لذتبخش بودند؛ مثل غذاخوردن، مدرسه رفتن، ديدار دوستان و سرگرميها، تغيير عمده در اشتها يا وزن، کاهش يا افزايش اشتها يا کاهش يا افزايش فوقالعاده وزن، تغيير درالگوي خواب، بيمار ممکن است يا خيلي زياد يا خيلي کم بخوابد؛ بيمار معمولاً صبح زود از خواب برميخيزد و دوباره به خواب نميرود.
بيمار ممکن است نگران و مضطرب باشد، ممکن است دستهايش را بفشارد و پيچوتاب دهد و قادر به آرام نشستن در يکجا نباشد. برخي از بيماران نيز برعکس ممکن است دچار کندي حرکت يا گفتار شوند. ممکن است قبل از پاسخدادن به سوالات يا آغاز کردن يک کار، دچار درنگ و توقف باشند. بيمار ممکن است آنقدر آهسته صحبت کند که ديگران قادر به شنيدن صحبتهايش نباشند و همچنين ممکن يا کلاً صحبت نکنند و يا فقط به سوالات مشخصي که از آنها ميشود، پاسخ گويند.
احساس خستگي و از دست دادن انرژي، احساس پوچي و بيارزش بودن، بيمار ممکن است احساس بيارزش بودن يا احساس گناه کند و خود را دائماً سرزنش کند، از دست دادن تمرکز. افکار مرگ؛ بيمار ممکن است به طور مکرّر به فکر مرگ بيفتد يا آرزوي مرگ کند. فکر خودکشي يا تظاهر به آن در بيمار وجود دارد و حتي ممکن است در اين مورد اقدام عملي نيز كند. شکايت مداوم، مشکل در روابط فردي و مشکل حاد در مواجهه با شکست يا عدم پذيرش نيز از نشانههاي افسردگي در مبتلايان به اختلال دوقطبي است.
به گفته روانپزشكان، دارو درماني معمولاً نخستين درمان براي اختلال دوقطبي است. از دارو درماني براي کنترل سريع و برطرف کردن خطر يا کاهش عوارض و جلوگيري از بروز دورههاي بعدي استفاده ميشود.