به گزارش رسانه خبری سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران، حسن میرعابدینی در پنجاه و دومین نشست «ترنم قلم» که در فرهنگسرای گلستان برگزار شد، به نقد و بررسی «یک پرونده کهنه» از رضا جولایی پرداخت و گفت: این اثر، یک رمان تاریخی است که به شیوه رمان کارآگاهی روایت شده است. از این جهت تاریخی است که یک زمانهای را مطرح میکند و به بیان اتفاقات دهه ۲۰ شمسی یعنی ۸۰ سال پیش میپردازد که امروز به بخشی از تاریخ ما تبدیل شده است.
این منتقد ادبی، خیال پردازی را لازمه نوشتن رمان دانست و افزود: وقتی میگوییم رمان تاریخی، بحث تخیل هم به میان کشیده میشود. از این رو نویسنده کارهایی این چنین باید واقعه تاریخی را از نو در زهن خود بسازد. در عین حال، رمان تاریخی باید مستند هم باشد چون به شرح واقعهای میپردازد که البته «یک پرونده کهنه» هم مستند است و مسایلی درباره ترور محمد مسعود را مطرح میکند هم خیال پردازانه.
میرعابدینی، «یک پرونده کهنه» را رمانی در ستایش رمان برشمرد و گفت: نویسنده کارش را خوب بلد است و برخلاف گرایش کلی ادبیات امروز که بیشتر ادبیات آپارتمانی است و نویسندگان، بیشتر از مسایل اجتماعی به عوالم شخصی میپردازند، جولایی در کارهای خود، بدون این که به دام- چاله شعار بیفتد مسایل اجتماعی را مطرح میکند. او در این رمان هم از فضای تاریخی استفاده کرده تا مساله و موضوعی را که گریبانگیر جامعه بشری است مطرح کند.
میرعابدینی ادامه داد: داستان در چند ماه سال ۱۳۲۶ اتفاق میافتد و درنیمه اول رمان، شاهد شکست و رفت و برگشت زمانی هستیم اما از نیمه رمان به بعد زمان، خطی میشود تا به پایان ماجرا برسد. همچنین ما در این رمان با افراد و جمعیت های متفاوتی چون محمد مسعود؛ یکی از بریدههای حزب توده که باور خود را به این تشکیلات از دست داده، کارآگاه و صادق هدایت روبه رو هستیم که هر کدام یک قصهای دارند و برای طرح داستانهای خود از شیوه قصهگویی در هزار و یک شب استفاده میکنند.
محمدرضا گودرزی هم با اشاره به این که در این رمان آشفتگیهایی وجود دارد، گفت: بعضی مسایل رمان را باورناپذیر میکند. برای مثال چطور یک خلبان، خلبان چطور قبل از پرواز، میزان سوخت خود را در نظر نمیگیرد؟ اما از این کاستیها که بگذریم رمان رضا جولایی از حوزه خصوصی بیرون آمده و وارد فضای اجتماعی شده است.
این منتقد ادبی همچنین از نویسنده رمان «یک پرونده کهنه» پرسید که چرا به نوشتن رمان تاریخی علاقهمند شده و جولایی پاسخ داد: من از تاریخ به عنوان یک زمینه برای رنگ دادن به داستان استفاده میکنم. اما سوژهها خودشان به سراغ من میآیند.
به گفته جولایی نویسنده به جزییات نیاز دارد و تذکرهها تنها بخشی را در اختیار او میگذارند در حالی که لازمه نوشتن رمان، خیال پردازی است. او همچنین به خواندن بخشی از رمان خود پرداخت و به پرسش حاضران پاسخ داد.