به گزارش پایگاه خبری تحلیلی فرهنگ و هنر، ایران درودی علاوه بر نقاشی، نویسنده، کارگردان و منتقد هنری نیز بود. او در دانشکده عالی هنرهای زیبای پاریس، مدرسه لوور پاریس در رشته نقاشی و تاریخ هنر دانشکده سلطنتی بروکسل تحصیل کرده بود.او در طول حیاتش ۶۴ نمایشگاه انفرادی در سراسر جهان برگزار کرد و در بیش از ۲۵۰نمایشگاه گروهی شرکت کرده بود. درودی از سال ۱۳۴۳عضو کنگره بینالمللی هنرمندان و منتقدان ریمنی، ووکیو و سانماریوی ایتالیا بود. او از سال ۱۳۴۶تا ۱۳۵۱تهیهکنندگی و کارگردانی بالغ بر ۸۰ فیلم مستند را برای تلویزیون با عنوان شناسایی هنر انجام داد.از ایران درودی کتابهایی به ماندگار مانده است که از آن جمله میتوان به کتاب آثار نقاشی (۱۳۵۲ـ ۱۳۳۸)، در فاصله دو نقطه...!، چشم شنوا و... اشاره کرد. روزنامه جامجم در گزارش خود به اظهار نظر برخی از اساتید حوزه هنر درباره این «ایران درودی» پرداخته است که با هم میخوانیم.
نقاشیهایی با حس جادویی
احمد وکیلی، نقاش و طراح معاصر ایرانی با اشاره به تأثیرات ایران درودی در نقاشی میگوید: من در بیینال هفتم نقاشی با ایشان آثار را داوری میکردیم. مرحوم درودی نگاه معاصر و ویژهای به هنر نقاشی داشت و با این که هیچگاه به صورت مستقیم تدریس نکرد و معلمی به عنوان یک دغدغه جدی برایش مطرح نبود اما تأثیرش را به صورت جانبی روی نقاشی ایرانی گذاشته است.
وکیلی ادامه میدهد: مرحوم درودی یک عمر کار کرد و با امید به زندگی به راهش ادامه داد، او برای همه ما الگو بود و به ما نشان داد چطور با هنر روبهرو شویم.این نقاش برجسته معاصر با بیان اینکه مرحوم درودی در ایام جوانی چندجایزه خارجی دریافت کرده بود، ادامه میدهد: او یک هنرمند تمام و کمال بود و زمانی که جلوی یک منظره طبیعی میایستاد در ذهنش هر کاری میکرد.برخی منتقدان سبک ایران درودی را چیزی میان سوررئالیسم و سمبولیسم توصیف میکنند، وکیلی معتقد است: بسیاری از نقاشان پیرو او بودند و یک سوررئالیسم جادویی را در کارهای او دنبال میکردند. او سبک ویژه خودش را داشت و آثارش به گونهای است که بدون امضا هم بهخوبی شناخته میشود و فضای سوررئالی را به وجود میآورد که برای شخص من همواره یک حس جادویی به همراه داشت. در نگاه ایران درودی، فضایی حاکم بود که بیننده احساس تنهایی میکرد و هیچ چیز آشنایی وجود نداشت. او با همه چیز تازه و خلاقانه برخورد میکرد.
وکیلی درباره فعالیتهای مستمر ایران درودی در عرصه هنر میگوید: حضور ایران درودی در هنر ایران زمین به دو بخش تقسیم میشود. او هم پیش از انقلاب و پس از آن، جایگاه بسیار محکم و تثبیت شدهای داشت. پیش از انقلاب از درودی حمایتهای بسیاری میشد و نمایشگاههای خصوصی بسیاری برگزار کرد و حتی به نمایشگاه هنر بازل سوئیس هم رفته بود. پس از انقلاب نیز نمایشگاههای بسیار معتبری برای ایشان برگزار شد و موزه هنرهای معاصر نیز برای مرحوم درودی یک نمایشگاه انفرادی ترتیب داد. ایشان فرد قابلتأملی برای فضای هنر تجسمی ایران بود و بسیار حیف که درگذشت.
ایران درودی فرهنگ ما را غنیتر کرد
لوریس چکناواریان، آهنگساز و رهبر ارکستر با تأثر شدید از درگذشت ایران درودی با توضیح اینکه برای رفتن او کلمهای جز افسوس ندارد، میگوید: از صمیم قلب درگذشت این هنرمند ارزشمند را تسلیت میگویم و از فقدان او بسیار متاسفم و نمیتوانم این خبر را باور کنم، زیرا یکی دو روز قبل با دوستان درباره او صحبت میکردیم.
چکناواریان ادامه میدهد: ایران درودی نقاش بسیار با استعداد و بزرگی بود و همه دوستش داشتند. او از دوستان خوب من بود و گاهی با هم صحبت میکردیم. اتفاقا یکی دو ماه پیش با من تماس گرفت و صحبتی طولانی با یکدیگر داشتیم و از روزهای کرونایی گفتیم و او هم میگفت انشاءا... این کرونای لعنتی تمام شود. اما امروز از خبر درگذشت او بسیار شوکه هستم.
وی با بیان اینکه خوشحالم چنین شخصیتی در فرهنگ ما بوده و کارهای بزرگی ارائه کرده، ادامه میدهد: ایران درودی فرهنگ ما را غنیتر کرد و به دنیا شناساند. هنرمند واقعی، سبک خاص خودش را دارد. مرحوم درودی هم به سبک و طرح خودش رسیده بود، درحالی که بهندرت پیش میآید هنرمند راه خودش را پیدا کند. اغلب هنرمندان خودشان را تکرار میکنند و کمتر کسی است که شخصیتش را در کار پیدا کرده باشد. خانم درودی حرف خودش را میزد و سبک منحصر به فردش را پیدا کرده بود.چکناواریان با بیان این جمله که دنیا یک تئاتر است و همه ما پرده به پرده جلو میرویم، گفتههای خود را به پایان میبرد و میگوید این روزها مشغول نوشتن یک مرثیه بزرگ یکساعته برای گروه ارکستر بودم. این مرثیه اثری برای یادبود درگذشتگان کروناست که فکر میکنم خانم درودی را هم باید به این مرثیه اضافه کنم.
او پای ایران و مردمش ایستاد
حبیبا... صادقی، نقاش معاصر، مدیر گروه تجسمی و عضو پیوسته فرهنگستان هنر با بیان اینکه ایران درودی، این بانوی نازنین جزو افتخارات بزرگ ماست میگوید: سالهاست او را از نزدیک میشناختم. او پای ایران و مردمش ایستاد و من روایتهایی از او دیدهام که بسیار ستودنی است.صادقی با اشاره به برپایی نمایشگاه انفرادی از آثار مرحوم درودی در موزه هنرهای معاصر میگوید: وقتی ریاست موزه هنرهای معاصر را به عهده داشتم از مرحوم درودی درخواست کردم نمایشگاهی از آثارش را در موزه به نمایش بگذاریم. او گفت میخواهم آثارم را برای نمایش به فرانسه ببرم و اتفاقا بلیتش را هم گرفته بود. من به او گفتم اجازه بدهید نمایشگاه آثار شما را در موزه برپا کنیم. ایشان قبول کرد و یک مجموعه بزرگ از آثارش را در موزه هنرهای معاصر برپا کردیم و این یکی از مهمترین فعالیتهای من در دوران مدیریت موزه هنرهای معاصر و جزو افتخارات زندگی من است که در نکوداشت این بانوی ایرانی یک نمایشگاه در خور او در موزه برپا کردیم. صادقی با توضیح اینکه یکی از کارهای خوبی که در دوران مدیریت آقای قالیباف انجام شد این بود که موزهای در یوسفآباد به نام ایشان کلنگ زده شده، تاکید میکند: این از برنامههای نیمهکاره مدیران فرهنگی و جامعه هنری بود که پیگیری شد و البته فرصت دست نداد تا در زمان حیات ایشان آن را افتتاح کنیم اما جزو کارهایی است که موظف به انجام آن هستیم و باید به نیکنامان و هنرمندان پرآوازهای همچون ایران درودی ادای احترام کنیم.
صادقی درباره ویژگیهای شخصیتی مرحوم درودی میگوید: حریت، صلابت و شجاعت از مهمترین خصایص این زن فرهیخته و فرزانه است. بسیاری دنبال این بودند که توجه مرحوم درودی را به فعالیتهای سیاسی جلب کنند. اما ایشان تابلویی به نام خلیجفارس خلق کرد و خط بطلانی بر بسیاری از روایتهای سیاسی کشید. او همیشه به من گفت «این جزو افتخارات من است که نام خلیجفارس را روی این تابلو نوشتهام».
وی در پایان با بیان اینکه نقش ارزنده بزرگانی مانند مرتضی ممیز، مسعود عربشاهی، پرویز کلانتری، هانیبال الخاص و ایران درودی را نمیتوان نادیده گرفت، میگوید: ما باید بیش از پیش در نکوداشت هنرمندانی که دل در گرو عزت ملی دارند، بکوشیم.