یادداشت
اهمیت گرافیک محیطی در روابط عمومی- فائزه شیرازی
فائزه شیرازی
در عصر حاضر که ارتباطات، ابعادی پیچیده و چندحسی یافته است، روابط عمومی به مثابه هنر و علمی برای خلق، حفظ و تقویت گفتوگو بین یک نهاد و مخاطبانش، دیگر نمیتواند تنها بر محمل کلام و متن تکیه زند. در این منظومه ارتباطی، «گرافیک محیطی» (Environmental Graphic) به عنوان سپهری بصری و زبانی قدرتمند ظاهر میشود. این شاخه از طراحی گرافیک، در حقیقت پلی است میان فضای فیزیکی و ادراک مخاطب که روابط عمومی از آن استفاده میکند.
ماهیت روابط عمومی، برقراری ارتباطی دوسویه، اثرگذار و مبتنی بر اعتماد است. برای دستیابی به این هدف، باید تمامی کانالهای حسی مخاطب را مورد توجه قرار داد. گرافیک محیطی، با بهرهگیری از عناصری، چون رنگ، تایپوگرافی، فرم و فضا، مستقیماً با حس بینایی تعامل برقرار میکند و از این طریق، بستری برای ارتباطی غیرکلامی و عمیقاً نافذ فراهم میسازد. این زبان بصری، قادر است پیامهایی را انتقال دهد که گاه بیان آنها با کلمات دشوار، ناکافی یا حتی کماثر است.
گرافیک محیطی عنصری صرفاً تزئینی نیست، بلکه به عنوان یکی از شاخههای مهم طراحی گرافیک، نقش تعیینکنندهای در شکلگیری ارتباطات غیرکلامی دارد. این نوع گرافیک یکی از ابزارهای مؤثر در روابط عمومی محسوب میشود. در عصر حاضر نهتنها مدیران و متخصصان روابط عمومی بلکه عامه مردم به هنرمندانِ ارتباط تصویری نیازمندند.
گرافیک محیطی، با بهرهگیری از عناصری، چون رنگ، تایپوگرافی، فرم و فضا، مستقیماً با حس بینایی تعامل برقرار میکند و از این طریق، بستری برای ارتباطی غیرکلامی و عمیقاً نافذ فراهم میسازد. این زبان بصری، قادر است پیامهایی را انتقال دهد که گاه بیان آنها با کلمات دشوار، ناکافی یا حتی کماثر است.
یکی از کلیدیترین نقشهای گرافیک محیطی در روابط عمومی، «تقویت و یکپارچهسازی هویت بصری» سازمان است. هویت بصری، عبارت است از مجموعه المانهای تصویری که شخصیت و چهره یک برند یا سازمان را شکل میدهند. همچنین نقش حیاتی دیگر گرافیک محیطی، «ارتقای تجربه مخاطب» است.
همچنین از دیگر نقشهای کلیدی «گرافیک محیطی» در روابط عمومی میتوان به ارتقای تجربه مخاطب در محیط سازمانی، انتقال غیرمستقیم پیامهای روابط عمومی، زیباسازی و ایجاد فضای مثبت سازمانی و تأکید بر ارزشها و مسئولیت اجتماعی سازمان اشاره کرد.
علاوه بر تأثیر گرافیک محیطی بر مخاطبان بیرونی، تأثیر آن بر «زیباسازی فضای درونی و ایجاد محیطی مثبت و انگیزشی برای کارکنان داخل سازمان» نیز قابل تأمل است. فضای کاری که از نظر بصری غنی، منسجم و الهامبخش باشد، میتواند به میزان قابل توجهی بر روحیه، رضایت شغلی، بهرهوری و حس تعلق سازمانی کارکنان بیفزاید. این امر به نوبه خود، بازتاب مستقیمی بر کیفیت تعاملات کارکنان با مخاطبان خارجی داشته و در نهایت، تصویر کلی سازمان را ارتقا میبخشد.
استفاده آگاهانه و خلاقانه از «گرافیک محیطی»، ضمن ارتقای کیفیت بصری محیط، موجب افزایش تعامل، رضایت و اعتماد عمومی میشود. در نتیجه، هر سازمانی که به روابط عمومی پویا و کارآمد میاندیشد باید «گرافیک محیطی» را به عنوان یکی از ارکان اصلی ارتباطات خود مورد توجه جدی قرار دهد.
در پایان میتوان گفت: گرافیک محیطی در روابط عمومی مدرن، تنها یک تکنیک کمکی نیست، بلکه یک رویکرد استراتژیک و یک زبان ارتباطی مستقل است. این حوزه، با شکلدهی به محیط و ادارک بصری، ظرفیت آن را دارد که پیش از هرگونه گفتوگو و مبادله کلامی، زمینهای مساعد برای ایجاد ارتباطی عمیق، معنادار و مبتنی بر اعتماد فراهم آورد.
بنابراین، هر سازمانی که روابط عمومی را به مثابه سرمایهای راهبردی مینگرد، ناگزیر است به گرافیک محیطی به دیده یک ضرورت انکارناپذیر در معماری ارتباطات خود بنگرد و از این رهیافت، برای تحقق اهداف عالی سازمانی و خلق هویتی متمایز و اثرگذار بهره گیرد.