نگاهی به کتاب «دیپورت»/ دیپورتی که به شیرینی زندگی بود
کتاب «دیپورت» نوشتۀ «علی اسکندری» روایت جوانی ایرانی است که در سودای مهاجرت غیرقانونی به دام نیروهای جبهه النصره و داعش میافتد و در برزخ مرگ و زندگی از سوی مدافعان حرم نجات یافته و به میهنش بازگشت داده میشود.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی فرهنگ و هنر ، کتاب دیپورت؛ خاطرات پیمان امیری حکایت جوان ایرانی به نام پیمان امیری به قلم علی اسکندری است که به امید زندگی بهتر و به قول خودش رسیدن به بهشت آرزوهایش، تصمیم به خروج غیر قانونی از کشور میگیرد اما سر از سوریه در میآورد و در دام نیروهای جبهه النصره میافتد و همسلولی نیروهای داعش (دولت اسلامی عراق و شام) می شود و در نهایت با رشادت مدافعان حرم آزاد گشته و به کشور دیپورت میشود.
پیمان امیری در سال ۱۳۶۹ در کرمانشاه به دنیا آمده است. فارغالتحصیلی در رشته عمران و تسلط به سه زبان کردی، انگلیسی و آلمانی نشان میدهد که از جوانان باهوش ایرانی است که مسیر رسیدن به آرزوهایش را در کشور خودش پیدا نمیکند و در پی هجرت است.
در اوایل کتاب حال و هوای قبل خروج از کشور به تصویر کشیده شده و دلهرههای مادری که خواب به چشمانش نمیآید. در ادامه لحظه به لحظه خروج و اتفاقاتی که در سفر رخ داده، سختی کمپها، گرفتاری در گل و لای، رفتار نامناسب سربازها و... به زیبایی بیان شده است. از لحظهای که پیمان توسط نیروهای جبهه النصره اسیر میشود، داستان رنگ و بوی غریبی میگیرد.
پشیمانی تمام وجودش را گرفته، ولی خیلی دیر است. پیمان توضیح میدهد که نیروهای جبهه النصره برای شناسایی شیعهها از اهل سنت چه درخواستهایی میکنند و هر لحظه ممکن است با یک اشتباه کوچک جانش را از دست بدهد.
پیمان در خاطراتش میگوید: دیگر با شرایط زندان هماهنگ شده بودم احساس می کردم جان سخت یا پوست کلفت شدهام. در این پنجاه روز سختیهای زیادی کشیده بودم که واقعا برایم عجیب بود.
از نقاط قوت این کتاب میتوان به شروع بسیار خوب از اوج داستان اشاره کرد که هنرمندانه مخاطب را جذب میکند و او ناخودآگاه در قلاب قصه گیر میکند و متن را تا پایان رها نمیکند. شرح دقیق وقایع و اتفاقات هم از نقاط قوت کتاب است. مطالب با جزئیات از طرف راوی بیان شده و به زیبایی نگاشته شده است. در هر بخش از کتاب خواننده میتواند خود را در صحنه حاضر ببیند.
کتاب دیپورت در ۶ فصل نوشته شده است. در فصل اول نویسنده با ظرافت خاصی اوج داستان و لحظات گرفتاری راوی در زندان را روایت کرده که مخاطب را به ادامه خواندن کتاب ترغیب میکند. در فصل دوم در یک فلش بک سینمایی داستان روزی روایت میشود که روای تصمیم به مهاجرت میگیرد و پس از خداحافظی عجولانه با مادر و خواهر و برادر کوچکش بدون اجازه و دیدن پدر از ایران خارج میشود.
داستان از لحظه تصمیم تا خروج از کشور، اتفاق ها و دیدارهای استانبول، دوستان و همراهان عراقی و سوری، اتفاقهای یونان، بازگشت به ترکیه، انتقال به سوریه و شهر ادلب به صورت متوالی ادامه پیدا میکند تا در فصل ۶ امیری، چگونگی آزادشدنش را شرح دهد.
اسکندری نویسنده کتاب، در مقدمه ایناثر که به دوست شهیدش اصغر پاشاپور تقدیم کرده، نوشته است:
وقتی ساعت ها مشغول مصاحبه کردن با پیمان امیری بودم، او نمیدانست بخش مهمی از سرنوشتش با اصغر گره خورده است. او فقط سید را دیده بود که مدیریت و فرماندهی آن عملیات پیچیده را به عهده داشت. نمیدانست اگر حمایت ها و پشتیبانی اصغر نبود، سرنوشتش اینگونه رقم نمیخورد. اصغر پاشاپور (ذاکر)، پس از سالها مجاهدت، دور از وطن در ۱۳ بهمن ۹۸ و یک ماه پس از شهادت سردار آسمانی خود، حاج قاسم سلیمانی، به او ملحق شد.
در بخشی از این کتاب آمده است:
ساعت حدود هفت صبح بود. به نقطه ای که بلدچی ها قبلا قرار گذاشته بودند، یعنی به رودخانه ای مرزی رسیدیم. هوا روشن شده و آفتاب بالا آمده بود. چشمم به عده ای افتاد که آن ها هم در کنار رودخانه منتظر بودند. از ظواهر مشخص بود آن ها هم پناهجو هستند، ولی تفاوتی که با گروه ما داشتند این بود که در جمع آن ها خانواده هم بود؛ زن و بچه و ...شرایط ظاهری آن ها اصلا شبیه ما نبود. تمام لباس های ما گلی و کثیف بود اما آن ها این شرایط را نداشتند. انگار با سواری تا آنجا آمده بودند!
بلدچیِ آن گروه و بلدچی های ما مشغول خوش و بش شدند و به ما تذکر دادند پراکنده نشویم و کنار درخت ها و درختچه ها مخفی بشویم. در جایی که مستقر شده بودیم خط آهنی می گذشت که تقریبا هر نیم ساعت یک قطار از آن عبور می کرد. طبیعت آنجا زیبا و دل انگیز بود. سردی هوا باعث شده بود کلیه هایم کار کند و دستشویی لازم بشوم... چون کسی را نمی شناختم و اعتمادی هم نداشتم، کوله ام را برداشتم و به طرف درخت ها حرکت کردم تا جایی امن و دور از دید پیدا کنم (ص.۲۸ و ۲۹).
کتاب دیپورت؛ خاطرات پیمان امیری نوشتۀ علی اسکندری با ۱۶۳ صفحه و شمارگان هزار و ۲۵۰ نسخه به تازگی از سوی انتشارات سوره مهر منتشر شده است.
گزارش خطا
پسندها:
۰
ارسال نظر
آخرین اخبار
فیلم؛ برگزاری ویژه برنامه "عاشورا بدون مرز" در فرهنگسرای نوجوان
اکران و نقدِ جدیدترین ساخته وس اندرسون در سینما اندیشه
واگذاری تعدادی از فضاهای تجاری سازمان فرهنگی هنری از طریق مزایده عمومی
ثبت نام دورههای تخصصی ترم تابستان خانه کاریکاتور آغاز شد
نمایشگاه بینالمللی کارتون «جنگ و صلح» در خانه کاریکاتور ایران
فیلم؛ ترانه «ای ایران ایران» توسط گروه کر آوای عشاق فرهنگسرای دانش
نمایش «جاده اردکها ۲» در فرهنگسرای ارسباران
نقد و بررسی کتاب «خداحافظ گاری کوپر» در کتابخانه شهید سیدمحمدعلی جهانآرا
همایش بزرگ مثنویخوانی «شرح اشتیاق» در فرهنگسرای ارسباران
سروده تازه میلاد عرفانپور برای این روزهای غزه/ در این داغ باید چه خاکی به سر کرد؟
فصل دهم پاتوق فیلم کوتاه از ۷ مرداد آغاز میشود
اختتامیه پویش «مادران قصهگو» با حضور تعدادی از مادران راوی دفاع مقدس برگزار میشود
نامزدهای بیستوسومین دوره جایزه قلم زرین معرفی شدند/ اختتامیه؛ دوم مرداد
نامگذاری یکی از سالنهای پردیس سینمایی باغ کتاب به نام خسرو شکیبایی
گروه هنری لبخند با نمایش شاد و خانوادگی «بیباک» در فرهنگسرای فردوس
صفحه اول روزنامهها- دوشنبه ۳۰ تیر ماه ۱۴۰۴
پریناز ایزدیار، پیمان معادی، پژمان جمشیدی و بهرام افشاری این هفته به سینماها میآیند
فرصتی ویژه برای زوجهای جوان؛ کارگاه همسفر زندگی
نمایش تصویر واقعی ایران به رسانههای بینالمللی در باغ کتاب
معرفی و بررسی کتاب «یک گام آرامش» در نشست ادبی «اهل کتاب»
پاسداشت شهدای فرهنگ، هنر و رسانه در «تا ابد ایران»
طنزپردازان در شب شعر عاشورایی «رندان تشنهلب»
نقطهزنی هنرمندان کارتونیست یمنی و ایرانی علیه جنایات رژیم کودککش
نمایشگاه «شبهای روشن»؛ گامی برای ترویج فرهنگ تعزیه
فراخوان جشنواره «سینماحقیقت» منتشر شد/ رقابت مستندهای جنگ ۱۲ روزه در بخش «ایران»