نگاهی به فیلم «بدون قرار قبلی» ساخته بهروز شعیبی
فیلم «بدون قرار قبلی» هویت و بازگشت به ریشهها را روایت میکند
فیلم «بدون قرار قبلی» ساخته بهروز شعیبی ازجمله فیلمهای حاضر در چهلمین جشنواره فیلم فجر است، که ظریف و انسانی، بحث هویت، خودشناسی و بازگشت به ریشهها را مطرح میکند.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی فرهنگ و هنر، جشنواره فیلم فجر، ویترین سالانه سینمای ایران است و باید برآیند و چشماندازی از سبد متنوع سینمایی کشور باشد. گرچه بهدلیل محدودیت و به اقتضای انتخاب و گزینش جشنوارهای، تنها ۲۲ فیلم به این دوره راه یافته است و این فهرست شامل همه فیلمهای سینمای ایران در یک سال نمیشود اما این جشنواره کلیت سینمای کشور در سال آینده را نمایندگی میکند و اگر تنوع و گوناگونی ژانری و قصهای در انتخاب فیلمها لحاظ شده باشد، میتوان آن را به کل محصولات یک سال سینما و بهویژه به بحث اکران تعمیم داد.
در این میان بیش از همه در یک جشنوارهای که با نام فجر و انقلاب پیوند خورده و اساسا با آن ایجاد شده و حرکت کرده و پیش آمده، انتظار میرود آثاری با محوریت انقلاب و ارزشها و باورها و اعتقادات یک جامعه اسلامی در اولویت باشند. البته این انتظار طی این سالها اشکال و ابعاد گوناگونی یافته و گرچه ممکن است فیلمهایی با این سر و شکل و مضمون در اقلیت جشنواره فیلم فجر باشند اما مفاهیم و ارزشهای انقلابی و دینی و انسانی در قالب قصههای مختلف و بهشکلی نامحسوس گاهو بیگاه به چشم میخورد تا آن قرار و پیوند اولیه و تناسب فجری جشنواره فیلم فجر حفظ شود.گاهی هم آثاری ساخته و روانه جشنواره فیلم فجر میشود که به شکل هنرمندانه و هوشمندانهای، تعادلی میان باورها و اعتقادات و ساختار هنری ایجاد میکنند و مخاطبان را تحت تاثیر قرار میدهند.
اولا این مسیر نیاز به فیلمسازان کاربلد و درعین حال متعهد و دغدغهمندی دارد که فضای هنری و هنر فیلمسازی را بهخوبی بشناسند و دوم اینکه این توانایی و مهارت را داشته باشند تا خواستههای هنری و سلایق و جاذبههای سینمایی برای مخاطبان را با نیاز فطری آنها پیوند بزنند. روزنامه جامجم با این مقدمه به بررسی فیلم «بدون قرار قبلی» که با مشارکت موسسه تصویر شهر و بنیاد سینمایی فارابی تولید شده است پرداخت.
بازگشت به خویشتن
فیلم «بدون قرار قبلی» ساخته بهروز شعیبی که ازجمله فیلمهای حاضر در چهلمین جشنواره فیلم فجر است، با چنین رویکرد و دغدغهای ساخته شده و ظریف و انسانی، بحث هویت، خودشناسی و بازگشت به ریشهها را مطرح میکند و چه محمل و ظرفیتی بهتر از حرم امام رضا (ع) و شهر مقدس مشهد برای پیوند میان باورهای ملی و مذهبی. فیلم که برداشت آزادی از یکی از داستانهای مصطفی مستور است، بهتدریج نشانهها و عناصر احیای هویت را در شخصیت اصلیاش گسترش میدهد و در طول قصه تقویت میکند.
بازگشت دکتر یاسمین لطفی (پگاه آهنگرانی) که ساکن برلین است ظاهرا بنا به وصیت پدرش که سالها و از کودکی او را دیده، برای مراسم خاکسپاری به ایران میآید و باوجود اینکه در ابتدا میلی به این سفر چه به تهران و چه به مشهد ندارد، براساس تقدیری محتوم و نیرویی نامحسوس سر از جاهایی که نمیخواهد درمیآورد. این حضور ناخواسته با هدایت از قبل برنامهریزی شده پدر مرحوم که دو سال با هویتی پنهان با دخترش در ارتباط بوده و وصیتنامه عجیبش، یعنی اهدای قبری در صحن حرم امام رضا (ع) به یاسمین و البته با همراهی مهندسی جوان (مصطفی زمانی)، مسیر و معنای دیگری مییابد و ریشههای شخصیت غبارروبی میشود.
معجزه نرم نرمک اتفاق میافتد، یاسمین که خاطره محوی از صدای نقارهخانه در کودکی دارد، حالا با حضور در حرم، مشهد و روستای زادگاهش کَنگ، دیگر آن زن دلمرده سابق نیست و پسر خردسال و مبتلا به اوتیسماش الکس هم با حضور در حرم و مواجهه با آن عظمت معنوی و معماری است که آرام میشود و بیقراری و بیتابیاش به پایان میرسد. بدون قرار قبلی یعنی همین، یعنی همان حکایت آشنا برای خیلیها، یعنی طلبیده شدن به یکباره بدون هیچ برنامه و حساب و کتابی.
گزارش خطا
پسندها:
۰
ارسال نظر
آخرین اخبار