نگرانی از تبدیل بلاگریسم به سبک زندگی
فردین علیخواه*

سخنران، مجری، کارشناس یا فرد مجرّب در این ویدئوها به بینندگان یاد میدهد که در مصاحبه شغلیشان چگونه حرف بزنند، چگونه به مصاحبهکنندگان نگاه کنند، به نشانۀ تأیید یا رد چیزی، سرشان را چگونه تکان بدهند، اگر تشنه شدند لیوان را چگونه بردارند و در دست بگیرند، آن روز چه لباسی بپوشند، به هنگام ترک اتاق مصاحبه، در را چطور پشت سرشان ببندند و اگر در طول مصاحبه سرفهشان گرفت چطور سرفه کنند. نتیجه آنکه در اغلب موارد وقتی به افرادی نگاه میکنیم که به ردیف در صف انتظار مصاحبه نشستهاند اولین نکتهای که توجه ما را جلب میکند تشابه سبک پوشش آنان است و تحت تأثیر آموزش این ویدئوها، بدون تردید پس از ورود به اتاق مصاحبه، شاهد تشابه رفتار و گفتار آنان نیز خواهیم بود.
آنچه توصیف شد را احتمالاً در فیلمها و سریالهای خارجی دیدهاید. نکته جالب آنکه برخی از کارگردانان، ظاهر شدن متفاوت یک مصاحبهشونده را دستمایۀ افزایش جذابیت و هیجان فیلم خود کردهاند، یعنی مصاحبهشوندهای که گویی تصمیم گرفته بیتوجه به هنجارهای متداول، در مصاحبه حاضر شود و به تعبیر بهتر، خودِ واقعیاش را نشان دهد. پرسش آن است که اگر قرار باشد همه افراد با دیدن چنین ویدئوهایی، و پیروی از پیشنهادهای آنها، رفتاری مطابق آن از خود نشان دهند تفاوت و تنوع شخصیت آدمها چه خواهد شد؟ آیا در زندگیِ واقعی همه افراد مانند هم هستند؟
تلویزیون در قرن بیستم، برای رفتارهای اجتماعی الگو و قالب میساخت و به همین دلیل برخی از پژوهشگران رسانههای جمعی آنرا « قدرتمند از همه لحاظ» توصیف کردند. برخی از متفکران خوشبینانه تصور کردند که با ورود به قرن بیست و یکم و گسترش شبکههای اجتماعی، از قدرت تلویزیون برای تزریق الگو به جامعه کاسته خواهد شد. بر حسب شواهد این اتفاق هماکنون رخ داده است (یعنی از قدرت تلویزیون کاسته شده است) ولی بر خلاف پیشبینی آن متفکران، همان شبکههای اجتماعی که به جای تلویزیون تکیه زدند دوباره نقش تلویزیون را ایفا میکنند. آنها به جامعه الگو میدهند و همچنان در عرصههای گوناگون، جریانهای غالب افکار و رفتار ایجاد میکنند.
برخی از جامعهشناسان نظیر امیل دورکیم معتقدند که یکی از ویژگیهای جوامع سنتی، به ویژه در گذشته، تشابه و همشکلی رفتار افراد بود. به این معنا که اغلب افراد به دلیل پیروی از سنتهای مشترک، رفتار و افکار مشابهی داشتند ولی با ورود به عصر جدید آن یکدستی و تشابه پیشین متزلزل گشت. آیا واقعا این چنین اتفاقی رخ داده است؟ به نظر میرسد که اگر در جوامع سنتی، تحت تأثیر سنتهای مشابه، افکار و رفتارهای مشابه شکل میگرفت در جوامع جدید رسانههای مشابه، الگوهای رفتاری مشابه تولید میکنند. تنها تفاوت شاید در این باشد که در جوامع سنتی افراد برای پیروی از سنتهای حاکم تحت فشار صریح و سخت جامعه قرار داشتند ولی در جوامع جدید چنین فشاری به آن اندازه بغرنج نیست. هر چند، به اعتقاد من در وضعیت جدید نیز اگر از رویههای غالب پیروی نشود فرد طرد یا حذف خواهد شد. پس در نهایت چه در جامعه سنتی و چه در جامعه مدرن، نتیجه یکی است: تشابه.
چند روز قبل در شبکه اجتماعی اینستاگرام، انبوه ویدئوهایی را مرور میکردم که جوانان ایرانی برای آموزش زبان انگلیسی تولید و در اینستاگرام منتشر کردهاند. همه آنان درست مانند کسانی که قرار است در مصاحبه شغلی شرکت کنند رفتار مشابهی داشتند. طرز نگاه کردن، طرز خندیدن، ژستها و سبک صحبت کردن همه آنان مانند یکدیگر بود. دقیقاً کپی برابر اصل! همه آنان اساساً «معلمی کردن» را از یاد برده و تقلا میکردند در نقش و قالب یک «بلاگر» ظاهر شوند. و من اطمینان داشتم که میتوان نسخه اصلی آنها را در یوتیوب یافت! پس از دیدن این ویدئوها از خودم پرسیدم که آیا حتی کسی که میخواهد زبان انگلیسی یاد بدهد باید یک «بلاگر» را مدل خود قرار دهد؟
تعجب من از دیدن این «رفتارهای قالبی» زمانی افزایش مییابد که در اغلب پروفایلهای همان اینستاگرام با شعار «خودت باش» مواجه میشوم. آیا انسانها آن چیزی را که ندارند دارند فریاد میزنند؟ شاید دقیقاً به همین دلیل است که بیاعصابی بازیگری مانند مریم امیرجلالی در آموزش آشپزی توجهات را به خود جلب میکند. ظاهراً او تصمیم گرفته خود واقعیاش را کتمان نکند و در نقش قالبی یک «بلاگر» ظاهر نشود.
این روزها شبکههای اجتماعی دارند به کارخانه تولید انبوه انسانهای بیتمایز تبدیل میگردند. جامعهشناسان بیش از حد به رسانههای جدید و انسان قرن بیست و یکم خوشبین بودند. من هم به عنوان یک پژوهشگر اجتماعی نگرانم. قرار نیست شبکههای اجتماعی « سنتسازی» کنند. «بلاگریسم» دارد تبدیل به شیوه زندگی و یک جهان بینی می شود که این خطرناک است.
پ. ن. ای کسانی که در امر آموزش دیجیتال مارکتینگ فعالیت میکنید. به افراد بیاموزید که اسیر کلیشهها نشوند چرا که کلیشه دشمن اصلی نوآوری است.
منبع: صفحه شخصی تلگرام نویسنده
*عضو هیأت علمی گروه جامعه شناسی دانشگاه گیلان
گزارش خطا
پسندها:
۰
ارسال نظر
آخرین اخبار
روایتهای ایرانی، اینبار با زبانهای مختلف در باغ کتاب تهران
نمایش و تحلیل مستند «راه پرستاره» با حضور هنرمندان برجسته
عرضه «سووشون» پس از ۵۰ روز؛ سوم مرداد ادامه سریال پخش میشود
برپایی فرهنگسرای منتظر در جوار نماز جمعه تهران
دور جدید اجراهای تعزیه «شبیه نور» در پردیس تئاتر تهران
اکران افتتاحیه «دست ناپیدا» همراه با تجلیل از انسیه شاهحسینی
«مادران قصهگو»؛ روایت مقاومت و امید برای نسل آینده
نمایش و نقد فیلم «شمال از شمال غربی» در فرهنگسرای ارسباران
صفحه اول روزنامه ها- سه شنبه ۳۱ تیر ماه ۱۴۰۴
فیلم؛ برگزاری ویژه برنامه "عاشورا بدون مرز" در فرهنگسرای نوجوان
اکران و نقدِ جدیدترین ساخته وس اندرسون در سینما اندیشه
واگذاری تعدادی از فضاهای تجاری سازمان فرهنگی هنری از طریق مزایده عمومی
ثبت نام دورههای تخصصی ترم تابستان خانه کاریکاتور آغاز شد
نمایشگاه بینالمللی کارتون «جنگ و صلح» در خانه کاریکاتور ایران
فیلم؛ ترانه «ای ایران ایران» توسط گروه کر آوای عشاق فرهنگسرای دانش
نمایش «جاده اردکها ۲» در فرهنگسرای ارسباران
نقد و بررسی کتاب «خداحافظ گاری کوپر» در کتابخانه شهید سیدمحمدعلی جهانآرا
همایش بزرگ مثنویخوانی «شرح اشتیاق» در فرهنگسرای ارسباران
سروده تازه میلاد عرفانپور برای این روزهای غزه/ در این داغ باید چه خاکی به سر کرد؟
فصل دهم پاتوق فیلم کوتاه از ۷ مرداد آغاز میشود
اختتامیه پویش «مادران قصهگو» با حضور تعدادی از مادران راوی دفاع مقدس برگزار میشود
نامزدهای بیستوسومین دوره جایزه قلم زرین معرفی شدند/ اختتامیه؛ دوم مرداد
نامگذاری یکی از سالنهای پردیس سینمایی باغ کتاب به نام خسرو شکیبایی
گروه هنری لبخند با نمایش شاد و خانوادگی «بیباک» در فرهنگسرای فردوس
صفحه اول روزنامهها- دوشنبه ۳۰ تیر ماه ۱۴۰۴