وقتی شهر در صفحه کتاب جان میگیرد و بر پرده سینما دیده میشود
مجدالدین معلمی، نویسنده و پژوهشگر و مدیر بخش کتاب جشنواره فیلم شهر، به نسبت سهگانه کتاب، شهر و سینما پرداخت و بر نقش آثار مکتوب در شکلگیری روایتهای شهری و ثبت هویت فرهنگی شهرها در حافظه تاریخی تأکید کرد.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی فرهنگ و هنر، مجدالدین معلمی، نویسنده و پژوهشگر و مدیر بخش کتاب نهمین جشنواره بینالمللی فیلم شهر، به نسبت سهگانه کتاب، شهر و سینما پرداخت و بر نقش آثار مکتوب در شکلگیری روایتهای شهری و ثبت هویت فرهنگی شهرها در حافظه تاریخی تأکید کرد. در ادامه این گفتوگو را میخوانید.
کتابها چه نقشی میتوانند در توسعه بازنمایی شهر و جامعه شهری در آثار سینمایی داشته باشند؟
کتاب و شهر آنقدر در همتنیدگی دارند که میتوان فصل طولانیای از خدمات متقابل آثار مکتوب و شهرها را بهعنوان پیشزمینهها و زمینههای ساخت داستانها و روایتها از آن یاد کرد. معمولاً قصهها نیاز به یک بافت و فضایی دارند که روایتها را از دل آن بیرون بکشند و شهرها نیز نیاز به مکتوبات و نوشتههایی دارند که بتوانند هویت خود را در دل آنها عرضه و برای آیندگان ماندگار کنند.
بسیار کتابهایی از قرون گذشته نوشته شده که با خواندنشان امروز میتوانیم به هویت، فرهنگ و داستانهای شهرها برسیم و آنها را برای تاریخ بشریت ماندگار بدانیم. شاید ما نسبت به این امر کمی غفلت کرده باشیم که شهرهایمان را در دل داستانها کمتر ماندگار کردهایم؛ در حالیکه یکی از رسالتهای نویسندگان میتواند توجه بیشتر به وقایع، روحیات، خلقیات و فرهنگ اختصاصی شهرها باشد. این از الزاماتی است که باید بیش از گذشته به آن پرداخت.
شاید بزرگترین مأموریتی که بتوان به کتاب در قبال مسئولیت شهروندی داد، تبیین و ماندگار کردن هویت شهرها در تاریخ باشد.
الان وقتی مثلاً کتاب «جنگ و صلح» را میخوانید، با قصهای مواجهید که روایت مهمی از شهر مانند سقوط شهر، احیای دوباره آن و پیروزی مردم شهر را روایت میکند. هر کتاب معروفی را که بخوانید، با بخش مهمی از حالوهوای آن شهرها و زندگی مردمشان مواجه میشوید و همین موضوع باعث ماندگاری آنها در تاریخ میشود.
به نظر من مهمترین رسالت کتاب در قبال شهرها، ماندگار کردن فرهنگ و هویت آنهاست.
آیا مأموریت کتابها در نسبت با شهر و سینما، به مسئله اقتباس از آثار داستانی محدود میشود یا کارکردهای دیگری هم میتوان برای آنها تعریف کرد؟
اگر از کسانی که در حوزه سینما و نمایش کار میکنند بپرسید، معمولاً بحران اصلی را در ضعف متن و داستان میدانند. نکته شگفتانگیز این است که ما در زمانی زندگی میکنیم که مملو از قصهها و داستانهاست. اگر خالقان آثار هنری، جامعه پیرامون خود را بیشتر ببینند و از دریچه تنگ نگاه شخصیشان فاصله بگیرند، خواهند دید که در دل شهرها چه اندازه داستان و روایت در جریان است.
مردمانی که در شهر زندگی میکنند، هر کدام حامل قصهها و روایتهاییاند که قابلیت سینمایی شدن دارند. بسیاری از کتابها و رمانهای ایرانی نیز در این زمینه موفق بودهاند؛ چون توانستهاند موقعیتها و ماجراهایی را روایت کنند که راوی زندگی مردماند.
ما در کشوری زندگی میکنیم که در طول تاریخ پستی و بلندیهای بسیار، دشمنیها و حملههای متعدد و مقاومتهای عظیمی را تجربه کرده است. اینها همه میتوانند خالق داستانها و روایتهایی باشند که حتی در سطح بینالمللی نیز مورد توجه قرار گیرند.
جشنواره فیلم شهر چگونه میتواند پل ارتباطی بین شهر، کتاب و سینما باشد؟
جشنوارهها میتوانند با امتیازدهی، برجسته کردن و ترویج داستانها و روایتهای شهری، فرصت مناسبی برای اهالی هنر فراهم کنند تا آثار بهتر و عمیقتری را ببینند و بسازند. این پیوند میان شهر، کتاب و سینما میتواند هم به رشد فرهنگی جامعه کمک کند و هم زمینهساز تولید آثار ماندگارتر در حوزه شهری شود.
نهمین جشنواره بینالمللی فیلم شهر به دبیری مریم پیرکاری، از ۱۹ تا ۲۱ آبان ۱۴۰۴ در پردیس سینمایی ملت و اختتامیه جشنواره ۲۲ آبان ۱۴۰۴ در مرکز همایشهای برج میلاد برگزار خواهد شد.