جمعه ۰۲ آذر ۱۴۰۳
ساعت : ۰۵:۳۴
کد خبر: ۶۸۴۴۰
|
تاریخ انتشار: ۱۶ مهر ۱۳۹۲ - ۱۳:۰۳
به بهانه روز جهانی کودک/

اراذل و اوباش هم روزی کودک بودند!

آیا در علم پزشکی ژنی به نام رذل و اوباشی گری وجود دارد یا شرایط رشد و تربیت افراد در کودکی شخصیت های آسیب زای یک جامعه را پرورش می دهد؟

به گزارش خبرنگار شهر، 6 سال بیشتر ندارد اما روزی بیشتر از 8 ساعت در خیابان ها شلوغ پایتخت کار می کند. هر روز به تعداد هر راننده و خودوریی که می بیند یک بار می گوید: «آقا، خانم یک دشت به من می دید» و دستش را جلو می آورد و جعبه دستمال کاغذی را ضمیمه درخواستش می کند.

کودک کار بهتر از هرکسی می داند که زندگی خرج دارد، بهتر از هر کسی می داند که عرق ریختن و زحمت کشیدن به چه معنی است. تمام ذهن و فکر کودک کار را پول هایی که ندارد و محرومیت هایش تصاحب می کند و به داشته های دیگران در پشت چراغ قرمزها خیره می شود و هر شب خواب نداشته هایش را می بیند.

سه‌میلیون و 200‌هزار بازمانده از تحصیل

چندی پیش مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی طبق سرشماری سال 1385، آماری تکان‌دهنده از کودکان بازمانده از تحصیل منتشر کرد. طبق این آمار، هم‌اکنون سه‌میلیون‌و 200‌هزار کودک شش تا 17ساله در کشور وجود دارند که یا اصلا به مدرسه نرفته‌اند یا به دلایل مختلف از تحصیل بازمانده‌اند.در حالیکه بنابر گزارشی که از سوی یونیسف در ماه گذشته به روز شده است ایران جزو کشورهایی است که آموزش تا 5 سال را برای کودکان اجباری کرده است.

این آمار منهای کودکان و نوجوانانی است که در سال‌های قبل از 1385، به دلایل مختلف از تحصیل بازمانده‌اند و هم‌اکنون از چرخه نوجوانی وارد جوانی شده و پای در دهه دوم زندگی خود گذاشته‌اند.

آنطور که علی باقرزاده رییس سازمان نهضت سوادآموزی در زمستان 91 اعلام کرده است هم‌اکنون 9‌میلیون‌و 719‌هزار ایرانی بالای شش سال توانایی خواندن و نوشتن ندارند.

چند میلیون کودک کار؟

دکتر فاطمه قاسم زاده فعال حقوق کودکان دراین باره به خبرنگار شهر می گوید: آمار مرکز پژوهش‌هاي مجلس می گوید که ما سه ميليون و 265 هزار کودک ايراني بازمانده از تحصيل داريم. به نظر من آمار برآوردي کودکان کار همين 3 ميليون است. چون بچه زير 18 سال که مدرسه نمي‌رود کجا مي‌روند؟ اگر فرض کنيم که 265 هزار کودک به دليل بيماري و مسائل ديگر از تحصيل بازمانده‌اند. اکنون 3 ميليون ديگر در خيابان، کارگاه، مزرعه و خانه مشغول کار هستند.

واقعیت امر این است که شناسايي کودکان کار به سادگي مقدور نيست. حتي کارفرماهایی هستند که از بيرون به داخل خانه کار را برای بچه ها مي‌آورند. شناسايي اين افراد دشوار است و کوششي در اين زمينه صورت نگرفته است. شناسایی دقیق کودکان کار موضوعی مهم است که بر عهده سازمان های دولتی است.

کوک کار کیست؟ / کار کودک چیست؟

منظور از «کودک» هر انسان داراي کمتر از 18 سال سن است، و بنا بر (ماده‏ ي 1 پيمان‏ نامه جهاني حقوق کودک) «کودک کار» کودکي است که بيش از 14 ساعت در هفته به يکي از اشکال کار «سبک / سخت» و «داوطلبانه / اجباري» اشتغال دارد و سن اين کودک بيشتر از 5 سال و کمتر از 18 سال است. منظور از «کار کودک» درگير نمودن کودکان در آن دسته از فعاليت‏هاي اقتصادي است که مانع تحصيل، آموزش و برخورداري آنان از امکانات اوليه ‏ي رشد فردي و اجتماعي‏شان مي‏شود و قاعدتا با آسيب و بهره ‏کشي همراه است.

اراذل و اوباش هم روزی کودک بودند!

هر سال طرح های مختلف مبارزه با اراذل و اوباش، طرح های برخورد با معتادان خیابانی، هزینه های سنگین برای دادگاه ها و رسیدگی به جرایم مختلف و هزینه های سرسام آور مادی و روحی و روانی دزدی را مردم و دولت متحمل می شوند.

پلیس با اوباشی مواجه است که دیگر تنها راه برای برخورد با او را شکستن غررو او در کوی و محله تشخیص می دهد. نمایش عمومی به مردم و پرتاب گوجه به سمت آن ها و ... .

اما شاید بهتر باشد با خود بیاندیشیم که همین اراذل و اوباشی که امروز ظاهری رعب آور و خشن دارند و آسیبی برای جامعه ما هستند؛ شاید روزی از تحصیل بازمانده اند، روز دیگر برای تامین مخارج خانه دوران کودکی خود را در کوچه و خیابان دستفروشی کردند و هر روز در کنار هزار آسیب اجتماعی دیگر صبح را شب کرده‌اند.
 
غم نان اگر بگذارد

آسیب های اجتماعی مانند کودکان کار و کودک آزاری نه یک شبه در جامعه ما رشد کرده اند و نه یک شبه ریشه کن خواهند شد. ولی مشخص است که اگر در آرزوی جامعه ای با کمترین آسیب های اجتماعی هستیم جامعه ای سالم و فرهنگی باید بیشترین توجه و توان خود را به کودکان و موضوع آموزش و پرورش اختصاص دهیم. اتفاقی که به نظر می رسد در سال های گذشته آنچنان که باید در صدر امور نبوده است.

شاید اگر پایه‌های آموزشی تقویت شوند و به جای تمرکز بر برخورد وزنه آموزش را بالا ببریم امروز سه میلیون دانش آموز بی دغدغه به جای کوچه و خیابان سر کلاس درس بنشینند و غم نان و عقده های فروخروده بگذرند فردا با مشکلات و آسیب های کمتری مواجه باشیم.
کامیار میرشاهی

 

نظر شما