جمعه ۰۲ آذر ۱۴۰۳
ساعت : ۰۹:۱۳
کد خبر: ۸۱۱۳۶
|
تاریخ انتشار: ۰۵ ارديبهشت ۱۳۹۴ - ۱۵:۰۷
به بهانه هفته معلم

معلمان و تعارض نقش‌ها

اکبر بختیاری؛ مدیر فرهنگی هنری منطقه ۱۸ و رییس فرهنگسرای خاتم(ص)
معلمان و تعارض نقش‌هابر اساس تحقیقات انجام شده در کشورهای پیشرفته، معلم مدرسه و دانشگاه نسبت به سایر گروه‌های شغلی از منزلت و جایگاه برتری برخوردار است، در درون مدرسه و دانشگاه نظام منزلتی ویژه‌ای برقرار است که عمدتاً بررتبه و ارشدیت معلمان و استادان استوار است، معمولاً معلمی که آخرین پایه استادی را دارد در بالا‌ترین و مربی پایه یک در پایین‌ترین پایگاه مدرسه و دانشگاه جای دارند و این امر ممکن است در جامعه نیز مصداق پیدا کند.
«منزلت» یک معلم معمولاً نقشی را که از او انتظار می‌رود مشخص می‌کند. به‌عنوان مثال، معلمی که سال‌ها مشغول تدریس است، انتظار می‌رود که نقش رهبری را در یک مدرسه بازی کند، آثار و تالیفاتی داشته و در میان دانش‌آموزان از وجاهت ویژه‌ای برخوردار باشد و در عین حال سعی می‌کند تا خود را شایسته ادامه کار نشان دهد. برای دیگر اعضای مدرسه احترام قائل شود تا به تبع آن در بین افراد جامعه و خانواده نیز دارای منزلت اجتماعی باشد. جامعه‌شناسان «منزلت» را به پایگاه اجتماعی یک فرد در گروه یا به رتبه یک گروه در مقایسه با گروه‌های دیگر اطلاق می‌کنند و معتقدند همین پایگاه منزلتی فرد است که حقوق او را معین می‌کند و در تعریف از «نقش» معتقدند رفتاری است که دیگران از دارنده یک منزلت معین انتظار دارند. 
معلمان اغلب بنا به علایق خود به اکتساب نقش می‌پردازند اما منزلتی که کسب می‌کنند همیشه در ید اختیار ایشان نیست. در جامعه ایرانی نمونه‌ها و الگوهای بسیاری را می‌توان نام برد که بر اساس ایفای نقش، منزلت اجتماعی یافته‌اند از جمله معلم شهید استاد مرتضی مطهری که سالروز شهادتش نماد «روز معلم» قرار گرفت. 
 
بسیار بوده و هستند معلمانی که برای انتخاب بهترین زمینه‌های تدریس اهتمام فراوانی داشته‌اند و در کنار اخلاق پسندیده، تقوا، معنویت، تالیفات و آثار گران‌بهایی از خود به یادگار گذارده‌اند و از منزلت اکتسابی برخوردار بوده‌اند. 
 
در جامعه ما از نظر تاریخی مشکلات اقتصادی و معیشتی و نبود فراغت و سبکبالی کافی برای تحصیل و تدریس فرصت‌های بسیاری را از معلمان ربوده است و آنان را به نوعی دچار «ناهمسازی منزلتی» کرده است.
ما از معلمان و استادانمان انتظار داریم که زمان بیشتری را به دانش آموزان و دانشجویان اختصاص دهند، کیفیت فعالیت‌هایشان را ارتقا دهند تا دانش آموزان به درجه‌های علمی بالا‌تر ارتقا یابند، به تحقیق و پژوهش بپردازند و تحقیقات خود را منتشر کنند و در کمیته‌های علمی حضور فعال داشته باشند، اما باید این پرسش را مطرح کرد که اگر اقتصاد و معیشت آنان در حد مطلوب فراهم نباشد آنان چگونه می‌توانند چنین نقشی را ایفا کنند.
 
از دیدگاه صاحب‌نظران، نقش‌های متعارض، رفتارهای متناقضی را شکل می‌دهد چرا که معلمان برای تأمین معاش، اداره خانواده و تربیت فرزندان خود و حداقل زندگی متناسب با نقش خود ناچارند در کنار شغل خود به شغل دیگری روی بیاورند یا در چند شیفت بر سر کلاس درس حاضر باشند، تعارض نقش، فشار نقش را به وجود می‌آورد و در ‌‌نهایت «دلزدگی از نقش» را در معلمان ایجاد می‌کنند. 
 
با تبیین چنین شکلی از معلمی، چگونه می‌توان انتظار داشت تا معلمان به عنوان «الگوهای نقش» از جایگاه و منزلت مورد انتظار برخوردار باشند. لذا انتظاراتمان هم باید متناسب با نقشی باشد که قائل می‌شویم، البته جامعه ما براساس ارزش‌های اسلامی و هنجارهای اجتماعی جایگاه و منزلت معلمان را به خوبی درک می‌کند و نمونه آن را در هفته معلم با برگزاری بزرگداشت‌ها و نکوداشت‌های مقام معلم و تقدیر از معلمان، استادان و پیشکسوتان تجربه کرده است، اما نباید این الگو که معلمان همواره در تعارض نقش و منزلت هستند ادامه یابد چرا که در دراز مدت آسیب‌های جبران ناپذیری را به ساختار و بنیان تولید و توسعه علم و دانش و نقشی که از معلمان انتظار داریم خواهد زد. 
نظر شما