جمعه ۳۰ شهريور ۱۴۰۳
ساعت : ۰۰:۴۷
کد خبر: ۸۳۲۰۳
|
تاریخ انتشار: ۰۴ مهر ۱۳۹۴ - ۱۴:۱۵

فرهنگ از نگاه رهبری (مدظله العالی) تاریخ انقضا ندارد

ناصر امین‌زاده
مقام معظم رهبری (مدظله العالی) فرموده‌اند: فرهنگ آن چیزی است که حاضرم جانم را در راهش فدا کنم. 
در سال گذشته که با عنوان سال «اقتصاد و فرهنگ، باعزم ملی و مدیریت جهادی» نامگذاری شد ایشان خاطر نشان کردند: فرهنگ از اقتصاد هم مهم‌تر است زیرا مانند هوایی است که ما تنفس می‌کنیم. به نظر من اهمیت مساله در نگاه رهبری ابعاد گسترده‌ای دارد و این طور نیست که بعضی تصور کنند موضوع فرهنگ مربوط به سال گذشته است و امروز موضوعیت ندارد یا کمرنگ شده. از دیدگاه ایشان فرهنگ مربوط به تمام فصول است و تاریخ انقضا ندارد. 
  
قریب به دو دهه از آغاز نامگذاری سال‌ها از سوی مقام معظم رهبری می‌گذرد. اما هنوز جای خالی پژوهشی جدی و چشمگیر از علت و عوامل این نامگذاری‌ها احساس می‌شود. 
   
به اعتقاد من این نامگذاری‌ها به سه دلیل عمده صورت گرفته است: ۱-بعضی از آن‌ها مناسبتی بوده‌اند مانند: نامگذاری سال امام خمینی (۱۳۷۸)، سال پیامبر اعظم (۱۳۸۵) عزت و افتخار حسینی (۱۳۸۱) و... ۲- بعضی به مسائل دولتی و نظام مربوط است مانند پاسخگویى سه قوه به ملت ایران (۱۳۸۳) همبستگى ملى و مشارکت عمومى (۱۳۸۴) و ۳- برخی دیگر به مسائل کلان و استراتژیک مربوط است مانند: اقتصاد و فرهنگ، با عزم ملی و مدیریت جهادی (۱۳۹۳) اتحاد ملى و انسجام اسلامى (۱۳۸۶) تولید ملى، حمایت از کار و سرمایه ‌ایرانى و... 
  
بنا بر گفته دکتر غلامعلی حداد عادل فلسفه‌ این کار جلب توجه مردم به یک ارزش خاص و همین‌طور در نقطه‌ مقابل آن به یک مشکل است. بر این اساس رهبر معظم انقلاب (مدظله العالی) با اطلاعات و گزارش‌هایی که از سراسر کشور دریافت می‌کند، و بررسی برخی پارامترهای اجتماعی، دینی و فرهنگی دیگر، مردم را به یک موضوع توجه می‌دهند. این مسئله ریل‌گذاری راهبردی حوزه فرهنگ است، تا امور فرهنگی و مسائل وابسته به آن در مسیر درست هدایت و پیش رود. 
  
برداشت من از مجموع تاکیدات رهبری در عرصه فرهنگ این است که نقش این حوزه تنها به دولت و سیاست‌های آموزشی محدود نشده بلکه در بخش غیر دولتی و فرهنگ عمومی رشد و نمو می‌یابد و از سوی دیگر به مسائل فراملی همچون آگاهی از تهاجم فرهنگی و جنگ نرم پهلو می‌زند. فرهنگ در نگاه رهبری هیچ مرز ملی و بین المللی ندارد و بنابر گفته خودشان: فرهنگ یک سیستم است و دارای انواع و اجزایی است و مهندسی فرهنگ به عنوان یک مهندسی سیستم باید انجام پذیرد. 
  
اکنون این واقعیت به خوبی مشخص شده که مقوله فرهنگ اهمیتی محوری در تمام عرصه‌های زندگی دارد. این موضوع تحت تاثیر تغییرات سریع و مختلف مورد قبول واقع شده است که بدون رجوع به فرهنگ و موضوعات فرهنگی نمی‌توان برداشت و درک صحیح و درست و دقیقی از مسائل و موضوعات زندگی ارائه کرد. در حال حاضر، محتوا و صورت زندگی در ابعاد مختلف، شکل فرهنگی به خود گرفته است و کمتر موضوعی را می‌توان پیدا کرد که به نحوی با فرهنگ مرتبط نباشد. فرهنگ حتی در بطن و صورت موضوعات اقتصادی وارد شده و جایگاه محوری پیدا کرده است. به عنوان مثال اقتصاد مقاومتی، اصلاح الگوی مصرف و... 
  
ایشان حتی به جزئیات موضوعات فرهنگی حساسیت دارند و از سالیان دور این دغدغه را دنبال کرده‌اند. به عنوان نمونه رهبر معظم انقلاب در دیدار اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی در سال ۱۳۸۱ با دقت نظر فراوان در مورد جزئیات امور فرهنگی اشاره فرمودند: «موارد دیگر، فرهنگ ازدواج، فرهنگ رانندگی، فرهنگ خانواده، فرهنگ اداره و فرهنگ لباس است. بنده با مُد، خیلی موافقم و جزء آدم‌هایی هستم که به مُد گرایش دارم؛ اما مُدی که از داخل جوشیده باشد؛ چون مُد، یعنی ابتکار و نوآوری؛ نه چیزی که از بیرون بیاید. مُد آرایش مو و لباس و حرف زدن ما، همه‌اش دارد از بیرون می‌آید. الگوی مصرف وسائل زندگی، مهم است؛ فرش و پرده و چراغمان چه طوری باشد؟ این‌ها را نمی‌شود ندیده گرفت. اگر کسی توی بحر این کار‌ها برود، می‌بیند چقدر سرمایه و فکر و همت و هنر، صرف این‌ها می‌شود که گاهی بسیاری از آن‌ها بیهوده است. بالاخره جایی باید موضع خود را درباره این‌ها معین کند؛ حتّی اگر بگوید من الان وقت ندارم و اولویتم تعیین لباس ملی نیست؛ خیلی خوب، معلوم بشود که ما تا پنج سال یا ده سال، این اولویت را نداریم و می‌خواهیم آن را کنار بگذاریم؛ اما بالاخره این انبار مجموعه فرهنگی، [باید] صاحبی داشته باشد.» 
  
و در دیدار با جوانان خراسان شمالی در سال ۱۳۹۱ به ارائه طریق و ریل‌گذاری فرهنگی کلان پرداخته و فرموده‌اند: «انتظار داریم اهل فکر و اهل نظر در مراکزی که می‌توانند و اهلیت و صلاحیت این کار را دارند، در زمینه سبک زندگی کار کنند، فکر کنند، مطالعه کنند؛ بتوانیم پیش برویم. مراقب باشیم دچار سطحی‌گری و ظاهرگرایی نشویم، دچار تحجر نشویم - این یک طرف قضیه است - دچار سکولاریزمِ پنهان هم نشویم. گاهی اوقات در ظاهر، تبلیغات، تبلیغات دینی است؛ حرف، حرف دینی است؛ شعار، شعار دینی است؛ اما در باطن، سکولاریسم است؛ جدایی دین از زندگی است؛ آنچه که بر زبان جاری می‌شود، در برنامه‌ریزی‌ها و در عمل دخالتی ندارد. ادعا می‌کنیم، حرف می‌زنیم، شعار می‌دهیم؛ اما وقتی پای عمل به میان می‌آید، از آنچه که شعار دادیم، خبری نیست.» 
  
در این عرصه که به قول رهبر فرزانه انقلاب به کار دلسوزانه و باغبانی کردن احساس نیاز می‌شود. باید با حساسیت بسیار چه در عرصه ملی (مدیران و فرهنگ عمومی ملت) و چه در عرصه فراملی مانند (تهاجم فرهنگی و جنگ نرم) به عرصه فرهنگ توجه داشت و با موج تغییرات دوره‌ای از کنار این نگاه کلان و استراتژیک عبور نکرده و آن را خام اندیشانه مربوط به سنوات و دغدغه‌های گذشته تلقی نکنیم. تاکید من در اینجا این است که فرهنگ را از یاد نبریم و حق مطلب را در قبال آن ادا کنیم. 
  
وقتی رهبر انقلاب با این گستردگی به بررسی مسائل و تعیین خط مشی انقلاب اسلامی در حوزه فرهنگ می‌پردازد و بدون محدودیت ملی و منطقه‌ای به عرصه فرهنگ عنایت و تاکید ویژه دارند، یعنی اینکه موضوع فرهنگ مستلزم توجه بسیار جدی است و مسئولیت همگان اعم از مردم و مسئولان، بعد فرهنگی همه جانبه و فراگیر پیدا می‌کند. و لازم است که همگان – در شرایطی که اهیت فرهنگ از نقشی که برای آن در زمینه همبستگی اجتماعی، حل مشکلات اقتصادی، پر کردن اوقات فراغت و غیره متصور بوده‌اند، بسیار فرا‌تر رفته است - از خود بپرسند که در راه اعتلای فرهنگ چه اقداماتی کرده‌اند؟

* ناصر امین‌زاده، مدیر فرهنگی هنری منطقه ۸ و رئیس فرهنگسرای گلستان

نظر شما