یادداشت/
نهضت سوادآموزی رسانهای در مراکز فرهنگی
علی اکبر اسماعیلی جوبنی*
سواد رسانهای از آن دست ضرورتهایی است که جامعه ما به شدت از خلاء آن رنج میبرد و تمام دغدغههایی که در خصوص هجمه اطلاعاتی ابزارهای نوین ارتباطی مطرح میشود به دلیل فقدان سواد رسانهای در جامعه ایرانی و به ویژه در میان نوجوانان و جوانان است.
نوجوان و جوانی که از انواع اپلیکیشنهای موبایلی استفاده میکند در ميان سيل اطلاعات، تصاوير، فيلمها و موسيقی دريافتی، دهها و صدها پيامی كه در یافت میکند قاعدتاً تجزيه و تحليل عمیقی از درست و غلط بودن محتوايی كه از طريق اپليكيشنهای تلفن همراه خود دريافت میكند ندارد.
نتيجه اين دريافت يكسويه و بمباران اطلاعاتی سردرگمی ذهنهای ناپختهای است كه آماده پذيرش هر چيز تازه و به ظاهر جذابی است. شستوشوي مغزي نوجوانان و جوانان به همين سادگي شروع ميشود.
«سواد رسانهاي»، اين تركيب دو كلمهاي آخرين و تازهترين نسخهاي است كه از سوي بسياري از كارشناسان حوزه ارتباطات براي مقابله با آسيبهاي روزافزون فضاي مجازي، به ويژه عرصههاي كنترل نشده شبكههاي موبايلي ارائه ميشود. در واقع به اين دليل كه حذف مسئله امكانپذير نيست و حتي شيوههاي محدودكننده نيز فقط تا حدودي جواب ميدهد، چارهاي جز مسلح كردن مخاطب در برابر هجوم پيام نيست.
بسياري از كارشناسان حوزه ارتباطات، سواد رسانهاي را توانايي تجزيه و تحليل، نقد و ارزيابي پيامهاي رسانهاي تعريف كردهاند. فردي كه مسلح به سواد رسانهاي است پيامهاي انبوه را به خوبي دروازه باني ميكند و به راحتي گل و به تعبير بهتر «گول» نميخورد. فردي كه سواد رسانهاي دارد ميتواند به گونهاي منتقدانه و نه منفعلانه در برابر محتواي رسانهها برخورد كند. او قادر است به شكلي نقادانه درباره آنچه رسانهها شامل مكتوب و مجازي، ديداري و شنيداري به او ارائه ميدهند فكركند و محتواي پيام را بپذيرد يا نپذيرد يا دست به گزينش پيامها بزند.
بدون شک سواد رسانهاي سطوح و لايههايي دارد كه ضرورت شناخت آنها، متناسب با شرايط مخاطب و ميزان استفادهاي كه از ابزارهاي رسانهاي دارد، شكل ميگيرد. به عنوان مثال براي مخاطب كودک یا نوجوان شايد درک و هضم اين نكته كه شناخت توليدكننده و ارائهكننده پيام نقشي تعيينكننده در پذيرش آن از سوي مخاطب دارد، بسيار دشوار باشد. به عبارتي نميتوانيم به او بگوييم اين انيميشن را تشكيلاتي صهيونيستي توليد كرده و انتظار داشته باشيم با همين استدلال، قيد ديدن انيميشن را بزند يا نقادانه به تماشاي آن بنشيند اما ميتوانيم براي پدر و مادرها كارگاههايي آموزشي بگذاريم و مهارتهاي كسب سواد رسانهاي را به آنها ارائه دهيم. آنان نيز در جايگاه نقش واسط ميتوانند به راحتي نوع و ميزان دسترسي فرزندان كودک و نوجوان خود به ابزارها و پيامهاي رسانهاي را مديريت كنند.
مراكز فرهنگي- هنري همچون خانه فرهنگها، سراهاي محله و فرهنگسراها، مراكز آموزشي و تربيتي همچون مدارس، مهدها و پيش دبستانيها، اماكن پرمخاطب همچون مساجد و پايگاههاي بسيج، همه و همه ظرفيتهاي خوبي هستند كه ميتوانند با شيوههاي مناسب و جذاب نهضت سوادآموزي رسانهاي را به راه بيندازند و اينجاست كه وظيفه و رسالت بيچون و چراي مسئولان فرهنگي كشور آغاز ميشود.
* مدیر روابط عمومی فرهنگسرای خاتم(ص)
گزارش خطا
پسندها:
۰
ارسال نظر
آخرین اخبار