به گزارش رسانه خبری سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران، فیلم سینمایی «استیو جابز» به نویسندگی آرون سورکین و کارگردانی دنی بویل، دوشنبه ۲۶ فروردین پس از نمایش با حضور کارشناس متخصصIT و منتقد سینما، در ششمین نشست «سینما IT » فرهنگسرای فناوری اطلاعات نقد و بررسی شد.
محمدرضا فهمیزی منتقد سینما، حامد کبود جامه کارشناس IT و افشین فکوری دبیر کانون سینما IT به عنوان مجری برنامه، پس از نمایش فیلم به نقد و بررسی فیلم از منظر فناوری اطلاعات پرداختند.
محمدرضا فهمیزی منتقد سینما در مورد فیلم گفت: استیو جابز یک درام زندگی نامهای از سینمای هالیوود است، اگر چه کارگردان آن انگلیسی است. درامهای زندگی نامهای به دو صورت مختلف ساخته میشوند. یکی به صورت تاریخچهای که تاریخچه زندگی فرد در قالب یک داستان بیان میشود و دیگری اینکه محور خود فرد باشد و بر اساس خود فرد فیلم نوشته میشود.
وی افزود: سالهای حضور استیو جابز در عرصه صنعت رایانه خیلی زیاد نبود، اما انسان بسیار مهم و تاثیر گذاری بوده است. آرون سورکین فیلم نامه نویس این فیلم که او هم یک فرد تاثیر گذار در عرصه کامپیوتر بوده و اسکار گرفته است، به صورت هوشمندانه زندگی استیو جابز را مورد بررسی قرار نداد، چون طبیعتا اگر بخواهیم به صورت تاریخچه ای در مورد استیو جابز صحبت کنیم، باید در مورد او یک سریال ساخته شود نه یک فیلم سینمایی دو ساعته که قادر نیست ابعاد مختلف شخصیت استیو جابز را به تصویر کشد.
وی افزود: بنابراین قصه را بر اساس شخصیت خود آدم نوشت و یقینا بخشهای زیادی از کارهایی را که او انجام داد، در این داستان نمیآید پس کسی که فیلم را میبیند، برای اینکه بتواند لذت کافی از آن ببرد باید حتما شناختی از استیو جابز و کارهایی که او کرده است را به عنوان یکی از نوابغ قرن ۲۰ و ۲۱ داشته باشد. نویسنده با پرداختن به شخصیت استیو جابز ما را با کسی آشنا میکند که نابغه است اما با وجوه متضاد. در عین حال که نابغه است اما بد اخلاق و مستبد است و اطرافیان خیلی با این ویژگی او مشکل داشتند و به او گوشزد میکردند، اما به هر حال او فاقد احساس نبوده است.
در ادامه حامد کبود جامه کارشناس IT اشاره کوتاهی به زندگی نامه استیو جابز کرد و گفت: موقعی که استیو جابز به دنیا آمد، پدر و مادرش او را نمیخواستند و شرطشان برای سپردن بچه این بوده است که پدر استاد دانشگاه باشد، ابتدا یک خانواده با همین شرایط کودک را میپذیرند اما بعد از یک هفته پشیمان شده و او را برمی گردانند. سپس خانواده دیگری او را قبول میکند اما این بار مادر جابز به این شرط او را میسپارد که حتما جابز را به دانشگاه بفرستند. با اینکه موقعیت مالی آن خانواده خوب نبوده و پدر خوانده جابز ماشین آلات دست دوم را تعمیر میکرده و میفروخته است، اما جابز یک چیز را از او یاد میگیرد و آن اینکه اگر کاری را میخواهی انجام دهی، همیشه آن را درست و حسابی انجام بده! شاید به همین خاطر است که محصولات اپل بدون نقص ساخته شده است.
وی افزود: خانوداه جابز برای اینکه او وارد دانشگاه شود، پولی را پس انداز میکند و وقتی وارد دانشگاه میشود متوجه میشود که خیلی به آن رشته علاقه ندارد. پس به رشته خوشنویسی میرود که باعث میشود فونتها را اختراع کند. اولین کار کامپیوتری جابز مربوط به زمانی میشود که برای شرکت کامپیوتری آتاری کار میکرد. در سال ۱۹۷۹ وزنیاک نخستین کامپیوتر اپل ۱ را اختراع میکند. استیو جابز، وزنیاک و رونالد وین بعد از این اختراع، روی کامپیوترهای اپل کار کردند.
کبود جامه در ادامه گفت: خیلی از ایده هایی که استیو جابز اجرا کرده بود، ایده هایی بود که از جاهای دیگر برداشته و کپی کرده بود اما جابز خوب توانسته است ایده ها را خوب و بدون نقص اجرا کند.
وی در پایان گفت: در واقع فیلم میخواست روی نقدهای زیادی که بر استیو جابز بود، اعاده حیثیت کند. وقتی ما یک محصول را بررسی میکنیم خیلی چیزها در آن دخیل است. از عوامل خارجی مثل تبلیغات گرفته تا کاربردی که برای آن شخص دارد. اپل با اینکه امکانات کمتری را ارائه میدهد، همیشه یک اصول را رعایت میکند و اینکه ایراد ندارد. اما آزادی عملی که در اندروید وجود دارد، هیچ گاه در iOS وجود ندارد. استیو جابز محدودیت زیادی را به کاربرانش اعمال میکرد و در نتیجه نمیتوانست تکمیل کننده باشد، در صورتی که مایکروسافت آزادی عمل بیشتری به کاربرانش می داد، چراکه کارکردن با آن راحت تر بود و قیمت آن در مقایسه با اپل خیلی ارزانتر بود و همین دلایل باعث شده بود تا فروش محصولاتش از مک بیشتر باشد.