جمعه ۰۷ ارديبهشت ۱۴۰۳
ساعت : ۱۱:۰۱
کد خبر: ۱۰۳۰۲۹
|
تاریخ انتشار: ۲۷ شهريور ۱۳۹۸ - ۱۶:۵۹
رییس فرهنگ‌سرای عطار نیشابوری سه‌شنبه ۲۶ شهریور ماه در برنامه «ستارگان پرفروغ» با همسر شهید محمود نقی دیدار کرد.
به گزارش رسانه خبری سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران، محمدرضا جمالی رییس فرهنگ‌سرای عطار نیشابوری سه‌شنبه ۲۶ شهریور ماه در برنامه «ستارگان پرفروغ» با همسر شهید محمود نقی دیدار کرد. شهید محمود نقی متولد چهارم تیرماه ۱۳۱۶ از دلاورمردان دفاع مقدس است که ۱۶ مرداد ماه ۱۳۶۲ در عملیات والفجر۲ در منطقه پیرانشهر به شهادت رسید. 

عاشقانه‌های ۴۰ ساله یک همسر شهید 

فاطمه رجعتی همسر شهید نقی در این دیدار بیان کرد: وقتی امام(ره) به جوان‌ها دستور داد به جبهه بروند و رضایت خود محمود را دیدم من هم حرفی نداشتم. یک بار جلوی تلویزیون نشسته بودیم و تصاویری از بدرقه مادران را می‌دیدم. همان طور که به صفحه تلویزیون چشم دوخته بودم به محمود گفتم خوش به حال مادران شهدا، چه اجر و عظمتی دارند. محمود گفت خب تو هم مادر شهید هستی. پرسیدم چطور؟ گفت من شهید شوم تو مادر شهید می‌شوی، چون از مادر برایم عزیزتر هستی. قول می‌دهم به بهشت رفتم شفیعت باشم.

وی اضافه کرد: آن قدر به مسائل اخلاقی اهمیت می‌داد که در کل خانواده من زبانزد شده بود. وقتی شهید شد فهمیدم چقدر لیاقت شهادت را دارد. هیچ وقت اسمم را به تنهایی صدا نکرد، همیشه در کنار اسمم از لفظ خانم استفاده می‌کرد. اگر مادرم را روزی چند بار می‌دید هر بار دستش را می‌بوسید. همیشه در سلام کردن از دیگران سبقت می‌گرفت و حتی به بچه‌های کوچک هم سلام می‌کرد.

همسر شهید ادامه داد: محمود مدت چهار ماه در پادگانی آموزشی در نزدیکی یزد آموزش‌های نظامی را دید. در واقع محمود یک کارگر ساده بود، کارگری که به لطف نفس مسیحایی امام و تکلیفی که بر دوش خود احساس می‌کرد، تصمیم گرفته بود به جبهه برود و باید در ابتدای کار آموزش‌های لازم را می‌دید. خیلی هم به بحث حلال و حرام و بیت‌المال مقید بود. یک بار همان زمانی که محمود برای آموزش نظامی به پادگان رفته بود به بانک رفتم. از بانک که بیرون آمدم محمود را سوار ماشین سپاه دیدم. در دلم گفتم خدا را شکر، محمود من را به خانه می‌رساند. انگار فهمیده بود در دلم چه خبر است. رو کرد به من و گفت فکر نکنی می‌توانم تو را برسانم، این ماشین بیت‌المال است، باید بروم. 

وی افزود: محمود نقی در مجموع سه بار به جبهه اعزام شد و در سومین اعزامش به شهادت رسید. پیکرش ۱۲ روز در خاک عراق مانده بود. از محمود بی‌خبر بودم و نگرانی بر من غلبه کرد که نکند اتفاقی افتاده باشد. به بنیاد شهید سر زدم گفتند خبری نیست، برو دعا کن. چند روز بعد چند نفر از سپاه پاسداران آمدند خبر شهادت را بدهند اما رویشان نشده بود. به دو بچه‌ای که در کوچه‌مان بازی می‌کردند گفتند در خانه ما را بزنند و بگویند که یکی از خانواده به بنیاد شهید مراجعه کند. وقتی به بنیاد شهید رفتم خبر شهادت را دادند. همان لحظه مادرم هم خبردار شده بود و به بنیاد آمد. وقتی مادرم را دیدم، گفتم محمود شهید شده. مادرم به سرش می‌زد و گریه می‌کرد، آرامش کردم و گفتم مگر یادت نیست محمود گفت که گریه و زاری نکنید؟ خودم هم گریه‌هایم را برای شب که همه خواب بودند می‌گذاشتم. روزی که رفتم پیکرش را ببینم همان زیرپوشی تنش بود که برایش دوخته بودم با این تفاوت که چهره‌اش به خاطر ماندن در آفتاب سوخته بود.

در پایان این دیدار مدیر فرهنگی هنری منطقه ۱۰ ضمن گرامی‌داشت یاد و خاطره شهدای والامقام هشت سال دفاع مقدس با اهدای نشان برنامه و لوح سپاس از همسر شهید تجلیل کرد.

گرامی‌داشت یاد و خاطره شهدای والامقام منطقه ۱۰ به همراه پاسداشت فرهنگ ایثار، شهادت و مقاومت در قالب دیدار و تکریم خانواده معظم شهدا بر اساس فرموده مقام معظم رهبری مبنی بر «تلطف و احوالپرسی از خانواده شهدا» از اهداف برنامه ستارگان پرفروغ است که هر هفته سه‌شنبه‌ها به همت خانه‌موزه شهیدان اقبالی برگزار می‌شود.

علاقه‌مندان برای دریافت اطلاعات بیشتر درباره این برنامه می‌توانند به نشانی: بزرگراه نواب صفوی (شمال به جنوب)، خیابان کمیل غربی، بعد از چهارراه قلیچ‌خانی، خانه‌موزه شهیدان اقبالی مراجعه کنند یا با شماره تلفن: ۶۶۶۹۱۵۴۶ تماس بگیرند.

نظر شما