شنبه ۰۸ ارديبهشت ۱۴۰۳
ساعت : ۰۳:۰۱
کد خبر: ۱۰۳۱۰۳
|
تاریخ انتشار: ۰۲ مهر ۱۳۹۸ - ۱۲:۰۸
فیلم «سرخپوست» ساخته نیما جاویدی عصر یکشنبه ۳۱ شهریور با حضور نیما جاویدی کارگردان، پوریا ذوالفقاری منتقد و کورش جاهد کارشناس مجری در فرهنگ‌سرای ارسباران به نمایش در آمد و نقد و بررسی شد.
به گزارش رسانه خبری سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران، فیلم «سرخپوست» ساخته نیما جاویدی عصر یکشنبه ۳۱ شهریور با حضور نیما جاویدی کارگردان، پوریا ذوالفقاری منتقد و کورش جاهد کارشناس مجری در فرهنگ‌سرای ارسباران به نمایش در آمد و نقد و بررسی شد. پوریا ذوالفقاری در این نشست عنوان کرد: نیما جاویدی با فیلم ملبورن به یک مدل اجتماعی و قابل قبول برای فستیوال‌های خارجی رسید و حضور پرتعدادی در جشنواره‌های بین‌المللی داشت و در نتیجه با ساختن فیلم «سرخپوست» همه را غافلگیر کرد. چرا که اکثر کارگردان‌ها با حضور در این جشنواره‌ها روند فیلم‌سازی خود را کمتر تغییر می‌دهند.

کورش جاهد نیز در ادامه گفت: این فیلم‌ساز جوان بعد از ملبورن با سکانس‌هایی در آپارتمان، این بار با اکسسوار، طراحی لباس، فضاسازی با تاریخ گذشته و داستانی متفاوت توانست با اقبال گسترده مخاطب روبه‌رو شود. در این میان بازی گرفتن از بازیگرانی چون پریناز ایزدیار و نوید محمدزاده، فضا و فیلمنامه متفاوت و نام فیلم، همه و همه نشان از جسارت کارگردان دارد.

نیما جاویدی نیز در این نشست به پاسخ به پرسش‌های منتقدان و مخاطبان برنامه پرداخت و درباره حضور مددکار اجتماعی خانم عنوان کرد: قبل از نوشتن فیلمنامه، در این باره تحقیق داشتم. در دهه ۴۰ به منظور نمایش پیشرفت و ارائه یک تصویر خوب جهانی، خانم‌ها و آقایان به طور داوطلبانه با حقوق کم به عنوان مددکار اجتماعی با نیت انسانی در زندان‌ها حضور می‌یافتند.

وی در پاسخ به سوالی درباره دلیل انتخاب لقب سرخپوست برای زندانی فیلم گفت: برایم مهم بود از لقب احمد سیاه‌پوست استفاده نشود، چون سیاه‌پوستان در ادوار مختلف تن به بردگی دادند، اما سرخپوستان همواره برای دفاع از حقوق خود مقاومت کردند و جنگیدند. احمد سرخپوست هم حاضر بود تیر بخورد ولی بالای دار نرود و حتی زمینش به دست دیگران نیفتد.

جاویدی با بیان اینکه بیشتر مخاطبان و منتقدان وقتی چند بار فیلم را می‌بینند به کدها و پاسخ‌های بیشتری می‌رسند، عنوان کرد: سعی کردم کمی مینیمال با کُدها برخورد کنم و دوست داشتم تهدید و مرگ تا آخر فیلم باشد و مخاطب در پایان شگفت‌زده شود. ما در تدوین سکانس‌های پایانی دو دیالوگ داشتیم؛ مدیر فرودگاه شاکی بود که زندان به چه دلیل به موقع تحویل نشده است. مدیر فرودگاه عصبانی پیش روی رییس زندان به شهربانی زنگ می‌زند تا زندان در ساعت مقرر تحویل شود. روال فیلم طوری بود که به بخشیدن سرخپوست منتهی می‌شد و در پایان فیلم مخاطبان دو دسته می‌شدند.

جاویدی تاکید کرد: در سفرهایی که به خاطر فیلم «ملبورن» به نقاط مختلف جهان داشتم، متوجه نگاه تحقیرآمیز به سینمای ایران شدم و حس کردم با همه ظرفیت‌هایی که در تکنیک، جلوه‌های ویژه، داستان‌گویی و طراحی صحنه در سینمای ایران وجود دارد، باید ریل منتهی به فیلم‌های اجتماعی با درون‌مایه فقر و فضای غمگین را بشکنیم.

پوریا ذوالفقاری نیز در پایان بیان کرد: در مجموع این فیلم از نظر روانشناسی و اخلاقی فیلم قابل قبول و تاثیرگذاری بود. سینمای ایران در زمینه فیلمنامه‌نویسی و کارگردانی ضعیف است، اما در تکنیک افراد برجسته‌ای در سطح بین‌المللی دارد و نمایش فیلم در جهان می‌تواند برای مخاطبان بین‌المللی جذاب باشد. 
نظر شما