جمعه ۰۷ ارديبهشت ۱۴۰۳
ساعت : ۰۷:۵۵
کد خبر: ۱۰۶۹۴۷
|
تاریخ انتشار: ۱۵ تير ۱۳۹۹ - ۱۲:۱۵
اخیرا رمان کارآگاهی «معمای كلبه سپيد» نوشته مارجری آلينگهام با ترجمه كامبيز حضرتی از سوی انتشاران نفیر چاپ و منتشر شد.

به گزارش پایگاه خبری- تحلیلی فرهنگ و هنر؛  کتاب «معمای کلبه‌ سپید» نخستین کتاب نوار ادبیات جنایی انگلستان است چراکه کلیشه‌های رایج این نوع داستان‌ها را شکسته است. مسئله‌ی اصلی در این کتاب، نقدی اجتماعی است که نویسنده نسبت به تربیت کودکان دارد و در آن سال‌ها که زنان نویسنده با نام مردانه کتاب بیرون می‌دادند تا جدی گرفته شوند، او با شجاعت نام خویش را بر کتاب می‌زند و جای اینکه مثل مری شلی از نام همسرش استفاده کرده باشد به نقد افراط و تفریط در مسائل اخلاقی و دینی و تأثیرات مخرب آن بر نسل آینده و ناخودآگاه بشری می‌پردازد. همین موضوع است که آلینگهام را حتی یک سر و گردن بالاتر از کریستی قرار داده و او را به جنایی‌نویسان اندیشمند زن چون پاتریشیا های اسمیت و پی.دی جیمز نزدیک می‌کند.

رمان جنایی و كارآگاهي پیش رو درباره قتل مرموز اريك كروثر ملقب به شيطان در يكي از اتاق‌های كلبه سفيد همسايه شان است. او كه در مجاورت اين كلبه زندگی می‌كند با شليك گلوله از دنيا می‌رود، اما هيچ مدركی از مجرم به جا نمی‌ماند تا اينكه كارآگاه، كتابِ روانشناسي جنایی گراس را مطالعه می‌كند و به حقيقتي درباره جنايت رخ داده و قاتل دست مي‌يابد كه برای هیچکس قابل باور نیست.

در بخشی از این کتاب آمده است: «دكتر كيو به دست‌هايش كه در جيبش بود فشار آورد و روی انگشت‌های پايش بلند شد. سرش را كمی عقب كشيد تا صورت همكارش را بررسی كند: «يكی اون رو جابه‌جا كرده. يكی اون رو بقچه كرده و روی كولش آورده. بيا يه نگاه بنداز.

پشت سر جري پدرش و دكتر داخل شدند. جسد پوشيده از خون هنوز آنجا افتاده بود. جسد را دوباره مثل قبل وارسی كردند اما دكتر و و.ت پير از سر كنجكاوی روی جنازه خم شدند. كيو گفت: «ببين

آرامش او كمی جای خود را به جديت داد: «می‌بيني. وقتی شونه راستش زمين خورده، حالت صليب وار با پايه ميز داشته و اينكه جلو صورتش غرق خون بوده. اون بايد يه چند لحظه‌ای همين جور مونده و خونريزی كرده باشه. ببين خون همه جاشو پوشونده. وقتی به پشت برگشته خون بايد تو همه بدنش باقی مونده باشه

مارجری الینگهام  نویسنده، و رمان‌نویس در اهل بریتانیا بود. وی خالق شخصیت آلبرت کمپیون بود.«پرونده پیترز» (۱۹۳۷، هشتمین رمان آلینگهام است که شخصیتی به نام کارآگاه آلبرت کمپیون و همکارش در آن حضور دارند. «پرونده پیترز» نخستین داستان جنایی آلینگهام است که کمپیون راوی آن است. کتاب «معمای کلبه سپید» آخرین کتاب مارجری آلینگهام  در داستان جنایی است که ۲۲  عنوان کتاب دیگر نیز در کارنامه‌ خود دارد.

به گزارش پایگاه خبری- تحلیلی فرهنگ و هنر؛  کتاب «معمای کلبه‌ سپید» نخستین کتاب نوار ادبیات جنایی انگلستان است چراکه کلیشه‌های رایج این نوع داستان‌ها را شکسته است. مسئله‌ی اصلی در این کتاب، نقدی اجتماعی است که نویسنده نسبت به تربیت کودکان دارد و در آن سال‌ها که زنان نویسنده با نام مردانه کتاب بیرون می‌دادند تا جدی گرفته شوند، او با شجاعت نام خویش را بر کتاب می‌زند و جای اینکه مثل مری شلی از نام همسرش استفاده کرده باشد به نقد افراط و تفریط در مسائل اخلاقی و دینی و تأثیرات مخرب آن بر نسل آینده و ناخودآگاه بشری می‌پردازد. همین موضوع است که آلینگهام را حتی یک سر و گردن بالاتر از کریستی قرار داده و او را به جنایی‌نویسان اندیشمند زن چون پاتریشیا های اسمیت و پی.دی جیمز نزدیک می‌کند.

رمان جنایی و كارآگاهي پیش رو درباره قتل مرموز اريك كروثر ملقب به شيطان در يكي از اتاق‌های كلبه سفيد همسايه شان است. او كه در مجاورت اين كلبه زندگی می‌كند با شليك گلوله از دنيا می‌رود، اما هيچ مدركی از مجرم به جا نمی‌ماند تا اينكه كارآگاه، كتابِ روانشناسي جنایی گراس را مطالعه می‌كند و به حقيقتي درباره جنايت رخ داده و قاتل دست مي‌يابد كه برای هیچکس قابل باور نیست.

در بخشی از این کتاب آمده است: «دكتر كيو به دست‌هايش كه در جيبش بود فشار آورد و روی انگشت‌های پايش بلند شد. سرش را كمی عقب كشيد تا صورت همكارش را بررسی كند: «يكی اون رو جابه‌جا كرده. يكی اون رو بقچه كرده و روی كولش آورده. بيا يه نگاه بنداز.

پشت سر جري پدرش و دكتر داخل شدند. جسد پوشيده از خون هنوز آنجا افتاده بود. جسد را دوباره مثل قبل وارسی كردند اما دكتر و و.ت پير از سر كنجكاوی روی جنازه خم شدند. كيو گفت: «ببين

آرامش او كمی جای خود را به جديت داد: «می‌بيني. وقتی شونه راستش زمين خورده، حالت صليب وار با پايه ميز داشته و اينكه جلو صورتش غرق خون بوده. اون بايد يه چند لحظه‌ای همين جور مونده و خونريزی كرده باشه. ببين خون همه جاشو پوشونده. وقتی به پشت برگشته خون بايد تو همه بدنش باقی مونده باشه

مارجری الینگهام  نویسنده، و رمان‌نویس در اهل بریتانیا بود. وی خالق شخصیت آلبرت کمپیون بود.«پرونده پیترز» (۱۹۳۷، هشتمین رمان آلینگهام است که شخصیتی به نام کارآگاه آلبرت کمپیون و همکارش در آن حضور دارند. «پرونده پیترز» نخستین داستان جنایی آلینگهام است که کمپیون راوی آن است. کتاب «معمای کلبه سپید» آخرین کتاب مارجری آلینگهام  در داستان جنایی است که ۲۲  عنوان کتاب دیگر نیز در کارنامه‌ خود دارد.

نظر شما