جمعه ۰۷ ارديبهشت ۱۴۰۳
ساعت : ۱۸:۳۸
کد خبر: ۱۱۱۳۷۳
|
تاریخ انتشار: ۱۵ آبان ۱۳۹۹ - ۱۵:۰۴
دکتر حمید رزاقی

نگاهی به مفهوم هنردر زبان فارسی واژه هنر از دو پاره « هو» به معنای خوب و « نر» به معنای مرد ترکیب یافته است و به مفهوم کاری، کارستان کردن، خلاقیتی والا و خوبمردی آمده است و معنای انسان کامل و فرزانه را دارد. در ادبیات ایران دوره اسلامی به معنای کمال، فضل، تقوی و دانش و کیاست به کار رفته است.

در زبان سانسکریت، واژه هنر (سونر) از دو کلمه « سو» به معنی نیک و « نر» و یا « نره» به معنای مرد و زن است. در دانشنامه بریتانیکا « هنر»، در معنای به کارگیری مهارت های عملی و تصورات ذهنی در خلق آثار یا محیط های زیباست که با دیگران می تواند به اشتراک گذاشته شود.

از هنر تعاریف متعددی شده است. عده ای هنر را نسخه برداری از طبیعت می دانند. به نظر آن ها هر چه در طبیعت وجود دارد؛ می تواند در هنر مصداق یابد و ارزشمند باشد. نزد آن ها یک نقاشی از انسان یا دورنما یا عکسی از یک جنگل در افق آسمان نمود و انعکاسی از طبیعت است.

 برخی دیگر بر این باورند که هنر گرانیگاه و قلب فرهنگ و قسمی از معرفت است. اینان از معرفت هنری سخن می گویند. از این منظر موضوع « هنر» شناخت زیبایی ها و یا آفرینش زیبایی شناسانه است. حتی نشان دادن زشتی ها به زیبایی خلق می شود. زیبایی در معرفت هنری هر چیزی است که آدمی را به خود جذب و مبهوت می کند و جذابیت دارد و برانگیزاننده است. به طور مثال میدان نقش جهان اصفهان و بناهای تاریخی پیرامون آن شامل عالی قاپو، مسجد امام، مسجد شیخ لطف الله و سر در قیصریه یک مجموعه هنری سرشار از آفرینش گریِ زیبایی شناسانه است و به بیانی حکایت از معرفت هنریِ ایران اسلامی دارد و از معرف های آن محسوب می شود. پس موضوع هنر آفرینش معطوف به زیبایی و زیبایی آفرینی و زیبایی شناسی است. روش کسب معرفت هنری تخیل و ذوق است. زبان بیانش احساسی و عاطفی است که در قالب های ادبیات، معماری، هنرهای ترسیمی، هنرهای دستی، هنرهای تجسمی، هنرهای نمایشی و حرکات نمایشی  آفریده و عرضه می شود. هنر در این رویکرد بیان احساس و عاطفه و برداشتی متخیلانه از زندگی و جهان هستی است.

عده ای هنر را  وسیله ای برای پالایش و اعتلای روح آدمی لحاظ می کنند و بر این نظرندکه هنر باید اخلاق گرا و فاخر باشد. در این دیدگاه هنرکشف نشانه ها و معناهای آفرینش و انتقال معانی هستی است که به مفاهیم صورت و معنا راه می برد. مفاهیمی مانند ظاهر و باطن، حقیقت و مجاز، غیب و شهادت، بود و نمود از واژه های مترادف صورت و معنا هستند که هر یک ریشه در عرصه های حیات انسان دارد.  همانطور که حیات آدمی دو قلمرو ماده و معنا (جسم و روح)  دارد، موضوعات دیگر عالمِ وجود نیز علاوه برکالبد مادی(جسم) واجد معنا و باطنی هستندکه به مثابه حقیقتی معنوی ظهور یافته اند و آشکار شده اند. هنر از این نگاه نیز موضوعی دو وجهی است. یکی وجه هنر حقیقی (معنوی) و دیگری هنر مادی (مجازی).

در جهان بینی مادی، هنر و هنرورزی بر وجه مادی حیات انسان و جهان هستی متمرکز است و از هنر باطنی تهی است. در حالی که در جهان بینی دینی و توحیدی، مفهوم هنر ساحت معنایی و حقیقت جویانه دارد. در این جهان بینی، هنردینی و سنتی اساس زندگی انسان و ذوق هنری و هنرمندی قرار می گیرد. هنری که اخلاق محور است و قرب الاهی را در خلق آثار هنری ملاک خود قرار می دهد و در آن کمال جویی خویش و مخاطبانش محور فعالیت های هنری است. به طور مثال گنبد در مساجد، سمبل آسمان است و به دلیل انحنایش نشانه روح مجردات تلقی می شود. استقرار هشت وجهی گنبد در بسیاری از مساجد تاریخی این سر زمین کنایه از کرسی الهی و نیز عالمِ فرشتگان دارد. گنبد نمادی قدسی است و از مظاهر نمادگرایی دینی و اوج کمال کبریا را نشان  می دهد و آدمیان را به کثرت در وحدت (وحدت وجود) فرا می خواند. گنبد همچنین نمود سیر و سلوک به سوی باطن هستی و از نشانگان هویت دینی است.

انسان ها در جامعه دینی  هنگامی که هنرهای خود را با سنت و تفکر دینی می پرورانند و جهان بینی الهی در زندگی آن ها حضور می یابد؛ آنگاه هنر سنتی  جلوه می کند. در یک جامعه دینی، هنرهای سنتی  هم سو با سنت دینی سیری از ظاهر به باطن  و از صورت به معنا را نشان می دهد.

 هنرهای سنتی در ایران مانند منبت کاری، معرق، قلم زنی، نقاشی، گچ بری، کاشی کاری، سنگ نبشته ها  از آمیختگی فرهنگ ایرانی و اسلامی  الهام و مایه می گیرد. هنرهای سنتی در این سرزمین چنان از پیوند فرهنگ ایرانی و اسلامی سرشته شده و تکوین و تکامل یافته است که از آن به عنوان هنرهای ایرانی- اسلامی تعبیر می شود. در جای جای بناها و آثار تاریخی نظیر مسجد جامع اصفهان و باغ ارم شیراز می توان هنرهای سنتی را که حاصل ذوق و دستان زبر دست هنرمندان  این مرز و بوم  است را مشاهده کرد.

هنرمندان ایرانی  با انس و الفت و  همدلی  با حکمای مسلمان، گنجینه ای تاریخی از هنرهای سنتی را آفریده اند، هنری که بیانی رمز گونه دارد و سرشار از راز و راز ورزی است و ضمن هویت بخشی به مای ایرانی اسلامی با فطرت خداجویی انسان هماهنگی دارد و و دلپذیر و با صلابت احساس هنرورزیِ کمال جویانه را در ایرانیان  تقویت می کند. هنری که قدسی و متعالی  است و در عین حال پشتوانه تاریخی و مقّوم حیات جامعه است.

نظر شما