به گزارش پایگاه خبری تحلیلی فرهنگ و هنر، امروز با موضوع بسیار عمیق و مفصل و چندپهلو، سعی در آسیبشناسی ابعاد مساله «رعایت حقوق مولف» یا همان «کپیرایت» را داریم تا بدانیم تا چه اندازه پروپیمان است. گرچه مسأله کپیرایت فراتر از صنعت نشر، مسائل عمدهای در عرصه فرهنگ و هنر کشور را در برمیگیرد اما تعیین تکلیف آن در عرصه نشر، امروز سرنوشتسازتر از همیشه در میان صاحبنظران مطرح است. از یک سو باید به نقش کپیرایت به ساماندهی صنعت نشر بیندیشیم و از سوی دیگر حواسمان باشد پیوستن به کنوانسیون های جهانی، اوضاعمان را بدتر نکند. روزنامه جام جم در این پرونده به ابعاد مختلف این داستان پرداخته است .
وقتی ویکتور هوگو خواست حقوق کتابهایش بیرون از فرانسه هم به خودش برسد
هشدار ناشر هلندی به ملکه ویلهلمینا
اغلب ویکتور هوگو را تنها با معروفترین رمانهایش از جمله «بینوایان» میشناسیم ولی شاید کمتر از خودمان پرسیده باشیم «واقعا چه چیزی از او، ویکتور هوگو ساخت؟» هوگو در کوران وقایع ابتدای قرن نوزدهم فرانسه و تلاطمهای جمهوری سوم، یک فعال سیاسی، اجتماعی و حقوقی بود. همین جایش خیلی مهم است. ایجاد قوانین و سازمانهای بینالمللی جهت حمایت از حقوق مولفان، پیشوبیش از همه به تحریک ویکتور هوگو اتفاق افتاد.
اولین قانون حمایت از حقوق مولف یا همان کپیرایت سال۱۷۱۰ میلادی در انگلستان وضع شد. از همان زمان به مرور کشورهای دیگر هم مانند آمریکا سال۱۷۹۰ و فرانسه هم اندکی بعدتر، قوانین داخلی خود را برای حمایت از حقوق پدیدآورندگان آثار خلاقه به تصویب رساندند اما مشکل آنجا بود که همه این قوانین صرفا در درون مرزهای کشورها، کارگر میافتاد و این در حالی بود که جریان ترجمه در اروپا و آمریکا به تندی میتاخت و صنعت نشر جهان داشت توانمندیهای گستردهتر خود را باز میشناخت.
برای همین بود که ویکتور هوگو، نویسندهای که شهرتش تا کشورهای همسایه فرانسه در اروپا نفوذ داشت، تلاش کرد با بسترسازی برای تصویب کنوانسیونی جهانی از حقوق مولفان در کشورهای دیگر هم دفاع کند اما این اتفاق تا اواخر قرن نوزدهم عملی نشد.
سال۱۸۸۶ برای اولینبار کنوانسیون برن به امضای کشورهایی چون فرانسه، آلمان، ایتالیا، اسپانیا، انگلستان و برخی دیگر از کشورهایی اروپایی رسید. این قانون، بیش از آن که شبیه نسخه پیشکسوت انگلیسی خود که تنها از حقوق اقتصادی مولفان حراست میکرد، باشد به مدل فرانسوی آن شبیه بود و سعی داشت آثار خلاقه را هم از حیث اقتصادی و هم از حیث معنوی مورد حمایت قرار دهد.
با این حال این کنوانسیون جهانی از همان اول مخالفان پروپاقرصی هم داشت. حدود ۱۵۰سال پیش وقتی تازه ۱۰سال از پیوستن کشورها یکی پس از دیگری به این کنوانسیون میگذشت، «آلبرتوس ویلهلم سیجتوف» یکی از ناشران هلندی به خانم «ویلهلمینا»، ملکه وقت کشورش نامه نوشت و اخطار داد امضای او زیر برگه الحاق به این قانون جهانی میتواند به قیمت جان صنعت نشر هلند تمام شود.
از آن زمان تاکنون اما بسیاری از کشورهای جهان پذیرفتهاند با تمام معایبی که امضای کنوانسیون برن میتواند دامنگیر صنایع نشر کشورهای کوچک کند به آن بپیوندند.
۱۷۹ کشور در جهان هماکنون عضو برن هستند و ایران در شمار معدود کشورهایی است که هنوز به برن ملحق نشده است.
آخرین نسخه از اصلاحات قانون حمایت از مالکیت فکری در ایران معطل چیست؟
داستان حقوق مولفان در ایران
هرچند عموما عبارت کپیرایت ما ایرانیها را به یاد حوزه نشر و کتاب میاندازد اما چه در جهان و چه در ایران، داستان رعایت حقوق معنوی و اقتصادی از مالکیت علائم تجاری آغازشده و سپس مالکیت فکری سرایت کرده است. سال۱۳۰۴ برای اولینبار در ایران قانون ثبت علائم تجاری تصویب شد تا از حقوق مالکان در حوزههای تجاری حمایت کند.اما اولین قانون مدون برای حمایت از حقوق مولفان و مصنفان و هنرمندان که به حوزه مالکیت فکری بازمیگردد، مربوط به سال ۱۳۴۸ است اما آییننامه اجرایی آن تا دی۱۳۵۰ طول کشید و فقط سال۱۳۵۲ قانون تلاش کرد تا ترجمه و تکثیر کتب، نشریات و آثار صوتی را به رسمیت بشناسد و همین قانون مصوب سال۵۲ تا اواخر دهه۷۰ به نظر کافی میرسید اما با آغاز عصر ویدئو و سرعت پیشروی رایانهای و سپس دیجیتالیشدن در همه حوزهها از جمله نشر، نیاز به تغییر و اصلاح قوانین بیشتر حس شد.
چرا قانونگذاری جامانده؟
سال۱۳۷۹ حمایت از حقوق پدیدآورندگان نرمافزارهای رایانهای در اصلاحیه قانون قبلی قرار گرفت اما برای ناشران کتاب آورده جدیدی نداشت و البته آییننامه اجرایی این قانون تا سال۱۳۸۳ هم بهطول انجامید. این قوانین به علاوه سایر مصوبات در حوزه ثبت اختراعات، طرحهای صنعتی و تجارت الکترونیک، پایههای ساختاری حمایت از مالکیت فکری در کشور را تشکیل میدهد که در درون مرزهای ایران، عملگر و کارآمد است.
سال۱۳۹۰ پیشنویس «لایحه جامع حمایت از حقوق مالکیت ادبی و هنری و حقوق مرتبط با آن» از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به مجلس تقدیم شد و تا تابستان گذشته همچنان در اثنای طرح در کمیسیونهای تخصصی مجلس از جمله کمیسیون حقوقی و فرهنگی بوده است.
چرا عضو وایپو هستیم اما برن نه؟
با این حال درست ۲۰سال پیش در سال ۲۰۰۱ ایران به عضویت سازمان جهانی مالکیت فکری معروف به «وایپو» (WIPO) درآمد و از آن زمان تاکنون برخی توافقنامههای بینالمللی در این حوزه را پذیرفته است اما از آنجا که به عنوان عضو ناظر در سازمان تجارت جهانی یا همان WTO حضور دارد در میان امضاکنندگان موافقتنامه تریپس (TRIPS) هم نیست.
موافقتنامهای که امضاکنندگان خود را به رعایت استانداردهای جهانی در قوانین مربوط به انواع مالکیت فکری ملزم و عضویت آنها در کنوانسیون برن و سازمان تجارت جهانی را امکانپذیر میکند.با این حال بسیاری از کشورهای دیگر جهان نیز مدت زیادی نیست که عضویت در کنوانسیون برن را پذیرفتهاند. ایالات متحده آمریکا حدودا ۲۰سال است که به این کنوانسیون ملحق شده و البته قوانین داخلی کشورش هنوز برای بسیاری از صاحبان آثار خلاقه کفایت میکند و آنها از قوانین داخلی این کشور برای حراست از حقوق خود بهره میبرند.
عضویت در برن به نفع چیست؟
اغلب کشورهای آسیایی و بهخصوص منطقه خاورمیانه، کمتر از دو دهه است که به عضویت این کنوانسیون درآمدهاند. قطر و ارمنستان و تاجیکستان به عنوان کشورهای مقدم در سال ۲۰۰۰، سوریه و امارات متحده عربی و عربستان سعودی در سال ۲۰۰۴، ازبکستان در سال ۲۰۰۵، یمن در سال ۲۰۰۸ و افغانستان در سال ۲۰۱۸ به برن ملحق شدهاند. درباره این که پیوستن به برن تا چه اندازه میتواند به نفع کشورهای درحال توسعه باشد در میان صاحب نظران جهانی توافق چندانی وجود ندارد.
تجربه کره جنوبی چه میگوید؟
هاجون چَنگ، یکی از استادان و نظریهپردازان اقتصاد جهانی و اهل کره جنوبی است در فصل ششم کتابش باعنوان «عرضه نرمافزار ویندوز ۹۸ در سال ۱۹۹۷» به شرح اتفاقاتی میپردازد که کره جنوبی را یک سال پس از الحاق به کنوانسیون برن، امضای توافقنامه تریپس و عضویت در سازمان تجارت جهانی درگیر کرد.
او در مقدمه کتابش هم پس از شرح وضعیت کره در دهه ۸۰ میلادی و «پایتخت تولیدات سرقتی» نامیدن آن توضیح میدهد: «من فرزند خانواده مرفهی که به سرمایهگذاری در امر تحصیل علاقهمند بود، تعدادی کتاب خارجی داشتم اما بیشتر کتابهای انگلیسیام، قاچاقی تکثیر شده بود. بدون این کتابهای قاچاقی، هرگز نه قادر بودم وارد دانشگاه کمبریج شوم و نه میتوانستم در آنجا دوام بیاورم.» چنگ، تلاش میکند پیوستن به مالکیت فکری را به عنوان یکی از قطعات پازل اقتصاد جهانی سرمایهداری و تأثیر آن بر بحرانها و موفقیتهای اقتصادی کره جنوبی پیش چشم مخاطب توصیف کند.
خطر نزدیک شدن به کنوانسیون برن
«مخالفان پیوستن به کنوانسیون برن زیادتر از موافقان آن هستند.» این جمله را لادن حیدری، مدیرکل دفتر حقوقی وزارت ارشاد در گفتوگو با تسنیم در ابتدای دولت دوازدهم گفته بود. اما حالا چند سالی هم از آن روزها در سال ۹۳ میگذرد و حتی برجام هم برای تحریمها کار چندانی نکرده است و تعداد مخالفان پیوستن به برن، بیش از قبل و مخالفتهایشان سختتر هم شده است.
سید عباس حسینینیک، استاد دانشگاه و پژوهشگر حوزه مالکیت فکری معتقد است در شرایطی که کشور در تحریم به سر میبرد، حتی نزدیک شدن به کنوانسیون برن هم خطرناک است و درباره لایحه جدیدالوصول به مجلس شورای اسلامی هم بر همین اساس موضعی مخالف دارد و تصریح میکند متأسفانه لایحه فعلی مالکیت فکری بر اساس الحاق به برن نوشته شده است.
حسینینیک، ضمن تصریح بر موافقت خود با ضرورت وضع و رعایت قوانین مربوط به مالکیت فکری میگوید: «بحث بر سر عضو شدن در کنوانسیون برن بسیار است، اما من خود موافق پیوستن به کنوانسیون برن هستم؛ چرا که جزو اصول حقوق مالکیت فکری است. من موافقم اما معتقدم در شرایط تحریم این اقدام بسیار خطرناک است. پیوستن به کنوانسیون برن در شرایط عادی میتواند خوب باشد، نه در شرایط جنگ. در شرایط جنگ و تحریم بسیار خطرناک است. در شرایط عادی همه کشورها پیوستند ما هم میتوانیم بپیوندیم. اما در شرایط تحریم به هیچوجه حتی نزدیک کنوانسیون هم نباید بشویم. ما همین امروز هم مشکلات فراوان داریم. من سالهاست در حوزه نشر حقوقی بینالملل فعال هستم، با ناشران بسیاری هم مراوده داشتهام، اما اکنون سه سال است حتی با ما ملاقات هم نمیکنند چه رسد به اینکه حق انتشار کتاب به ما بفروشند. آنها میگویند دفتر انتشاراتتان را از ایران به ترکیه یا دبی انتقال دهید تا بتوانیم مراودات مالی داشته باشیم.»
این استاد دانشگاه در ادامه این گفتوگو با تسنیم اظهار میکند: «کسانی که در بخش بینالملل کار میکنند، میدانند ما بهشدت تحریم هستیم، در حالیکه اصولا بر اساس کنوانسیون برن به هیچوجه نمیشود هیچ جامعهای را از علم محروم کرد. این خلاف قانون برن است، ولی آمریکاییها این کار را میکنند، اصلا دلیل ندارد بیاییم ژست نواندیشی بگیریم و بگوییم ما باید مانند سایر کشورها عمل کنیم، نه چنین نیست، شاید وقتی شرایط کشور عادی شد، بتوان این را پذیرفت، اما در شرایط تحریم، آمریکاییها در همین وضعیتی که ما عضو نیستیم حاضر نیستند نه رایت کتابها را به ما بدهند و نه حتی یک معامله یک دلاری با ایران انجام دهند، چطور میتوان تصور کرد وقتی عضو شدیم و دستمان بسته شد، در حالیکه به علم روز دنیا هم نیاز داریم، کتابهای ناشران خارجی را در ایران منتشر کرد و به دانشگاهها و استادان داد. وقتی آمریکاییها حتی واردات این کتابها را به کشور ما ممنوع میکنند و کردند. وقتی عضو کنوانسیون شویم دائم باید در دیوان کیفری بینالمللی پاسخگو باشیم که به چه دلیل حقوق ناشران خارجی نقض شده است.»