به گزارش پایگاه خبری تحلیلی فرهنگ و هنر، هشتاد و نهمین نشست گیومه با رونمایی، نقد و بررسی کتاب «من تو راهیچ دوست نداشتم که» با محوریت کتاب در محل سالن اجتماعات فرهنگسرای رازی برگزار شد.
پوران کاوه کارشناس ضمن تمجید و قدردانی از رضوان ابوترابی برای نگارش کتاب، گفت: یک مترجم همیشه باید به متن نوشته خود وفادار بماند و باید متعهد به متن ترجمه خود باشد و بازتاب درست از نویسنده اصلی متن داشته باشد اما در ضربالمثلهای متن اصلی باید مشابه سازی انجام دهد تا برای خواننده هم ملموس تر باشد.
وی با اشاره به اینکه در ترجمه شعر، تمام اتفاقات مبدا در مقصد اتفاق نمیافتد و بخشی از استعارهها حذف میشود، بیان کرد: در ترجمه شعر تمام اتفاقات مبدا در مقصد باید اتفاق بیافتد و باید بفهمیم که جنبه عاطفی نویسنده و حسی که مترجم پیاده کرده به درستی منتقل شود خیلی اهمیت دارد و معمولا مقداری سلیقه از طرف نویسنده نیز اعمال میشود. چون اولویتها متفاوت است.
در ادامه نشست علی جهانگیری درباره ترجمه افزود: در ترجمه یک متن ما با سه متن سر و کار داریم اول اینکه زبان میزبان و تعاملات بین فرهنگی که وجود دارد و دوم اینکه در ترجمه احاطه فرد مترجم به زبان و ادبیات فرد میزبان در زبان فارسی و سوم زبان کشور پذیرنده وتعاملات فرهنگی کشور پذیرنده مهم است که، یک متن جدید تولید میشود و استاد ابوترابی این سه وجه را به شکل خیلی حرفهای در کتاب خود پیاده کرده است .
وی افزود: در نقد یک اثر همیشه دو وجه از یک نقد است کسی که نقد میکند و کسی که نقد میشود. مخصوصا اگر مترجم شاعر هم باشد و اشاره به یک دست کردن شعرها در کتاب ابوترابی کرد و گفت: شعر سروده شده سورئالیسم است اگرشاعر و مترجم سورئالیسم را نداند نمیتواند ترجمه شایستهای بکند.
جهانگیری گفت: جنس این شعر با جنس شعرهای ما متفاوت است و ساده لوحی و ساده انگاری شعرهای ما را ندارد و عینی است. در ترجمه شعر، یا عناصر مغفول میمانند یا تبدیل میشود یا ماهیتش جابجا میشود و نوعی فاصله گذاری اجتماعی بین واژگان پدید میآید بدون اینکه فاصله گذاری در ادراک ما ایجاد کند.
اسدالله امرایی یکی دیگر از کارشناسان برنامه درباره نقد کتاب گفت: ترجمه شعر تقریباً غیر ممکن و سخت است و چندین عامل را میخواهد تا پیام شاعر را منتقل کند. اول اینکه مترجم باید شعر را بلد باشد دوم اینکه مترجم باید زبان شعر را بداند سوم این که شاعر میزبان را بشناسد و چهارم زبان شعر شاعر را بشناسد و به شروط اولیه ترجمه، زبان مبدا و زبان مقصد و اشرافیت مترجم به آن را اضافه کرد.
وی افزود: در ترجمه شعر، سابقه شاعر اهمیت ندارد و خواندن کتاب شعر و درک کردن و گرفتن زیباییهای متن آن کتاب است که مهم است پس عدم شناخت مترجم از آن فرهنگی که میخواهد ترجمه کند و جملههایی که از یک فرهنگ واسطه منتقل شده و ترجمه میشود، مشهود است.
امرایی گفت: خواننده متن باید دانش فرامتنی داشته باشد و مترجم باید برای خوانندهای که در یک کشور دیگر است متن را به طور واضح و کامل بازگو کند و مطلب را برساند که رضوان ابوترابی به نحو شایستهای این کار را انجام داده است.