به گزارش پایگاه خبری تحلیلی فرهنگ و هنر، سمیرا سهیلینژاد در نشست معرفی و نقد کتاب «آوای مرغ آمین (نیما یوشیج و آثارش)» نوشته احمد کریمی حکاک و کامران تلطف و ترجمه سهراب طاووسی که در کتابخانه آوینی برگزار شده بود درباره اهمیت نیما یوشیج عنوان کرد: این کتاب، کاملترین شرح زندگینامهای نیما و همان است که خود او در ساعت اولیه پنج تیرماه ۱۳۲۵ در نخستین کنگره نویسندگان ایران و به شکل یادداشتی به همراه سه سروده آخرش در آن جلسه خواند. تأثیر و نفوذ گستردهای که شعر، شخصیت و آراء ادبی و فرهنگی نیما یوشیج در ایران دوره پسامشروطه بر جای گذاشته، غیر قابل انکار است.
وی اضافه کرد: احمد کریمی حکاک و کامران تلطّف، دو استاد و پژوهشگر سرشناس رشته زبان و ادبیات و فرهنگ ایران و قلمرو زبان فارسی در مجموعه حاضر، علاوه بر آنکه خود، سهمی از تحقیق و تحلیل زندگی و آثار نیما را بر عهده گرفتهاند، تحقیقها و تحلیلهای شش پژوهشگر نکتهیاب دیگر در اروپا و آمریکای شمالی را نیز در این موضوع گردآوری کرده و به صورتی ویراسته در دسترس علاقهمندان ادبی قرار دادهاند.
این کارشناس ادبی درباره کتاب و ترجمه آن توضیح داد: در این مجموعه، از نیما و سنت هزارساله شعر فارسی، زندگی نیما، گفتوگوی نیما با حافظ، تحلیل داستان «مرقد آقا»ی نیما، و نیز موضوعهایی مانند ایدئولوژی و خودانگاری، طبیعت، وحشت سوگوار، فضای بین صداها، و تأثیر بینامتنیتی در شعر نیما آگاه میشویم. برگردان فارسی مجموعه آوای مرغ آمین با دقت لازم و کافی، محتوای این کتاب خواندنی را در معرض مطالعه دوستداران شعر و ادب فارسی قرار میدهد.
سهیلینژاد درباره اهمیت و تاثیر نیما یوشیح اظهار کرد: علی نوری، که خود را از ابتدای جوانی نیما یوشیج نامید، ۲۱ آبان ۱۲۷۶ شمسی در روستای یوش در شمال ایران به دنیا آمد و ۱۳ دیماه ۱۳۳۸ در تهران از دنیا رفت. او در عمر ۶۲ سالهاش شعرهایی سرود که در تغییر مسیر شعر ایران و بعدتر تمام جهان فارسی، مؤثر بود. او همچنین رسالههای پراکنده، نامههای تخیلی، مقدمههایی پرکنایه و مطالب دیگری نیز درباره شعر نوشته است. این نوشتهها کموبیش مسیر آینده نظام زیباییشناسی هزارساله شعر فارسی را ترسیم کردند. افزون بر این، او روایت و نمایشهای متعددی به نثر نوشت. هرچند خود مراقب بود که این نوشتهها در حاشیه قرار گیرند.
وی تصریح کرد: نیما میدانسته که آیندهاش با یکی از هنرها گره خورده و فکر میکرده میخواهد نقاش شود، نه شاعر. او خواندن و نوشتن را از آخوند دِهشان یاد گرفته بعد با برادرش رضا برای ادامه تحصیل در دهه ۱۳۰۰ به تهران آمدند و در مدرسه سنلویی ثبتنام کردند. در آثار نیما ما مدام با گزارههایی روبهرو میشویم که او به دگرگونیای در جوانیاش اشاره میکند که او را فردی متفاوت کرده است. این فرد، که در آن واحد هم نیماست و هم نیما نیست، به تدریج به شخصیت محوری در شعرش تبدیل میشود.
این کارشناس ادبی ادامه داد: در «مانلی»، او طنازانه نام کوچک خود، علی، را با نام برگزیدهاش، نیما، درهم آمیخته و به رسم زمانهاش که خانوادههایی با سابقه مرگ نوزاد، برای بچههای خود نامهایی مانند مانعلی یا بمانعلی مینهادند، اشاره دارد.
او با بیان اینکه کتاب «آوای مرغ آمین» درک عمیق و سنجیدهای از پدر شعر فارسی به مخاطب ارائه میدهد، گفت: در کتاب میخوانیم که در شعر مرغ آمین، او حروف فارسی نام خود، نیما را وارونه کرده و نام پرندهای، آمین، را خلق کرده که مردمان را به سوی ظفرمندی هدایت میکند. در شعر دیگری به نام «نیما»، او این نام را برای پروانهای ظریف اما بسیار مهجور منتسب میکند که مصمم است هیچگاه راهی را که برای پرواز بر فراز آسمان انتخاب کرده، ترک نگوید. چنین کاربردی به تعریف نیما از خودش، بعد تازهای میدهد که اگر بر این باور نباشیم که او شیفته نامی است که برای خود ساخته، آوردنش در شعر قابل توجیه نخواهد بود.
وی پیرامون اهمیت پایانبندی شعر نیما که فصلی مهم از کتاب را دربرگرفته توضیح داد: در شعر معاصر به ویژه شعرهای کاملتر نیما یوشیج، نوعی پایانبندی خـاص دیـده میشود که از نظر شکلی، گویی پایان شعر، آغاز آن را احیا میکند و شعر در خود تـکرار مـیشود و از نـظر محتوایی، تلاش شاعر در این است که ضمن پرهیز از شعارزدگی نوعی روشنی و امیدبخشی در پایانبندی بگنجاند کـه میتوان آن را پایان روشن نامید. نیما یوشیج در طول ۳۰ سال هم قید و بندهای لفظی را از شعر برداشت و هم نگاه جدیدی را از طریق تغییر زاویه دید، آشناییزدایی و سمبولیسم آموزش داد. نیما به ویژه شعر را از یـک مـقوله فردی به یک مقوله جمعی و اجتماعی ارتقاء داد.
سمیرا سهیلینژاد با اشاره به اینکه کار اصلی نیما به هم ریختن تساوی طولی مصرعها نیست خاطرنشان کرد: اهمیت نیما در این است که فرهنگ شعری را بنیان گذاشت؛ چیزی که پیش از او نداشتیم. قافیه در شعر مـعاصر مـیتواند همانند قافیه کلاسیک باشد یـعنی پس از یـک سطر یا چند سطر بیاید یا اینکه بدون معادل قبلی، به صورت مـنفرد و تـکواژه به عنوان ضرباهنگ در پایان یـک سـطر یـا یک بند قـرار بگیرد. نـیما مـعتقد است که شعر هر جا کمال یافت و تمام شد، کلام پایان میپذیرد و نباید مـظروف و مـحتوا را فدای ظرف و لفظ کرد. جالب ایـن اسـت که نـظریهپردازان ادبـی در گـذشته نیز بدین مهم اعـتراف داشتهاند.