اين خوشنويس، نقاش و گرافيست در گفتوگو با خبرنگار شهر گفت: دغدغه ماهيها كه در اقيانوس زندگي ميكنند، آب نيست. مگر هنري بدون معنويت وجود دارد؟ معنويت براي هنر يك امر عرضي است. من فكر ميكنم كساني كه كاري جز اين ميكنند و متصورند كه كار هنري ميكنند، جوگير ميشوند و موج برشان ميدارد. يا كارشان مخاطب ندارد يا براي يك چيز مصرفي كار ميكنند.
وي ادامه داد: هنر اساسا يك فعاليت ذوقي است و ذوق ريشه در معنا دارد و اساسش معنويت است. هنر يك امر روحاني در درون انسان است. مثل اين است كه خداوند مي فرمايد: «من از رگ گردن به تو نزديكترم»، چيزي درون انسان است و صحبت كردن درباره آن مسئلهاي عرضي است. صحبت از معنويت در هنر، مثل صحبت از روحي است كه در طبيعت وجود دارد و همه جا هست. كافي است كه پانزده بيت ابتداي شاهنامه را بخوانيد. همه معارف اسلامي و روحاني در اين بيتها گفته شده است.
احصايي اظهار داشت: هنر يك چيز اكسيري است. خودش چيزي نيست؛ ولي در برخورد با چيزها، آنها را تحت تاثير قرار ميدهد. مثل روح كه در برخورد با حيوان و گياه، آنها را به رشد و حركت واميدارد؛ يك امر فرامادي است كه تعاريف مختلفي در طول تاريخ داشته است.
وي تاكيد كرد: وظيفه اصلي كساني كه كارهاي مفيد و سازنده و متعالي انجام ميدهند و با كارشان بشر را در شكل پيشرفته و نخبهاش تعريف ميكنند، اين است كه تمام انرژي و دغدغه خود را براي آن كار بگذارند و آنرا به بهترين نحو انجام دهند. من اگر تمام تلاشم را بكنم، ميتوانم كاري را انجام دهم كه حيرت ديگران را برانگيزد و باقي بماند و اثري باشد از هنرمندي كه كارش را درست انجام داده است.
اين هنرمند توضيح داد: معمولا هنرمند در روند خلق اثر هنري، خود نميداند كه چه چيزي خلق ميكند. چون او غرق خلق كردن است و به مسائل ديگر توجه ندارد. اصلا اگر كسي كارش را درست انجام دهد، به اين معني است كه تمام زندگي و وقتش را پاي كار ميگذارد و ديگر فرصت مطالعه تخصصي و موشكافي كارش را ندارد تا تئوري آن را هم ارائه دهد. صميمي بودن و يكدله بودن هنرمند واقعي با كارش به ديگراني كه در نقد و بررسي اثر هنري خبرهاند، امكان دريافتن روح كارش را ميدهد. كسي كه در رشتهاي علم باشد، فرصت نميكند درباره خود حرف بزند؛ زيرا انسان نميتواند دو كار متعالي را همزمان انجام دهد.
سيد محمد احصايي در سال 1318 در تهران متولد شد. وي از هنرمندان معاصر در عرصه خوشنويسي، گرافيک و نقاشي و فارغالتحصيل دانشکده هنرهاي زيباي دانشگاه تهران است كه سالها در همين دانشکده و دانشکده هنر دانشگاه الزهرا تدريس کردهاست.
از آثار شاخص وي ميتوان به طراحي لوگويهاي بنياد نهجالبلاغه، فرهنگسراي نياوران، فرهنگستان هنر و سازمان کتابهاي درسي و همچنين لوگوي بسياري از روزنامههاي اخير اشاره کرد. محمد احصايي در دهها نمايشگاه انفرادي و گروهي قبل و بعد از انقلاب در ايران و کشورهاي ديگر شرکت داشته که ازجمله ميتوان به شرکت در نمايشگاه سالانه بال سوئيس اشاره کرد.