شنبه ۱۲ خرداد ۱۴۰۳
ساعت : ۱۱:۲۳
کد خبر: ۲۳۰۳۶
|
تاریخ انتشار: ۲۰ مرداد ۱۳۸۹ - ۱۱:۱۹
روستاي اشتبين، يادگاري از گذشته وميراثي براي آينده به شمار مي رود ، اين روستا به توجه طبيعت زيبا ،آثار تاريخي و معماري خاص مي توان از آن به عنوان نگين روستاي هاي ايران ياد کرد.

به گزارش خبرنگار شهر از تبريز،روستاي اشتبين در طول 46 درجه و 29 دقيقه و عرض 38 درجه و 51 دقيقه و ارتفاع 3620 متر از سطح دريا قرار دارد و از توابع بخش سيه رود و دهستان نوجه مهر شهرستان جلفا واقع در استان آذربايجان شرقي است. فاصله روستا از جاده اصلي و مرزي سيه رود-خداآفرين حدود 7 کيلومتر است.
روستاي اشتبين متشکل از سه آبادي به نامهاي هراس، سياوشان و جعفرآباد، نمونه اي از روستاهاي کوهستاني – ميان دره اي محسوب مي شود.

محدوده روستا از نظر تقسيمات آب و هوايي جزء مناطق با اقليم سرد و داراي زمستانهاي طولاني بوده و براي چندين ماه از سال پوشيده از برف است.

بافت روستاي اشتبين بواسطه احاطه باغات و ساير عوامل کالبدي نظير ناهمواريها، بستر سنگي، شيب تند اراضي و شرايط اقليمي خاص، کاملا فشرده و فقط در محدوده شمالي روستا امکان توسعه محدود وجود دارد. در سال 1385 روستاي اشتبين داراي 773 نفر جمعيت در قالب 150 خانوار بوده است.


اين روستا با شماره 2692 در تاريخ 17/3/79 در فهرست آثار ملي کشور ثبت شده است. اسناد به دست آمده از سنگ نوشته هاي موجود در روستا تاريخ 843 و 976 هجري قمري را نشان مي‌دهند، ولي به نظر مي‌رسد معماري موجود در برخي بناها مربوط به دوره اشکانيان است.


در زمانهاي گذشته روستاي اشتبين حالت قلعه را داشته است و کسي نمي توانسته به آساني به روستا دسترسي داشته باشد، به اين ترتيب که روستا در دره اي واقع شده است که اطراف آن را از سه جهت کوههاي بلند احاطه کرده است.


در بالاي هر کوه سنگري ساخته شده بود و اين سه سنگر به روستا احاطه کامل داشتند و روستا از لحاظ امنيتي همانند دژي محکم بود و به اين سان دسترسي دزدان و راهزنان به روستا امري دشوار بود و به اين ترتيب در زماني که مردم از دست دزدان و راهزنان امنيت نداشتند، چنين مکان امني جهت زيستن مناسب به نظر مي رسيد از اين رو بنا به شواهد موجود، تمدني به مراتب بزرگتر و با رونق بيشتري در آن مکان شکل گرفت که بعدها بنام اشتبين ناميده شد.


بعدها به همين دليل از دو روستاي ديگر «هراس» و «جعفر آباد» به اين روستا کوچ کردند و به رونق اين روستا افزودند. از دلايل ديگري که منجر به مهاجرت به اين روستا از روستاهاي ديگر شد، اين بود که چون روستاهاي ديگر همگي از روستاهاي ارامنه بودند و فقط اين روستا داراي دين اسلام بود.


همچنين داراي منابع آب، طبيعت، زمين مناسب و آب و هواي مساعد تري بود و در ضمن هيچ ارباب يا حاکمي که مردم را استثمار کند در اين روستا وجود نداشت و روستا از قديم به صورت خرده مالکي اداره مي شد و هرکسي مي توانست مالک قطعه زميني باشد و امرار معاش كنند.




در مورد وجه تسميه روستا دو روايت موجود است:
الف- اين روستا از ترکيب سه روستاي همجوار به نامهاي «هراس»، «جعفرآباد» و «سياوشان» تشکيل شده و از اين رو به «اوشتبين» مرکب از دو کلمه «اوش» به معني عدد سه و «تبين» به معني طايفه در زبان تاتي تشکيل شده است.

ب- چون روستا در ميان سه کوه بلند واقع شده است، نام روستا از ترکيب دو کلمه «اوش» به معني عدد سه و «بيين» به معني ميان گرفته شده است.


از مشاهير اين روستا مي توان از مرحوم سيد ابوالقاسم نباتي نام برد که از موقعيت والايي در ادبيات فارسي و ترکي برخوردار است. او را مي توان خلف راستين خواجه حافظ و عمرخيام دانست. او شاعري عارف و استادي ماهر است که هم تراز غزليات حافظ و رباغيات خيام شعر سروده است. جمع اشعار به جاي مانده از وي بيش از پنجاه هزار بيت است که تقريبا نصف آن به فارسي و نصف ديگر آن به ترکي است. اشعار نباتي در قفقاز و آذربايجان و ترکيه و ايران طرفداران زيادي دارد و عاشيقها و خواننده ها از اشعار وي استفاده مي کنند.




آثار تاريخي
کتابها و اسناد تاريخي:

يکي از آثار بسيار نفيس و با ارزشي که در روستا وجود دارد، کتاب «تاريخ نادري» است که با خطي بسيار زيبا نوشته شده است. اين کتاب خطي در خود روستاي اشتبين توسط «مشهدي محمدعلي» نوشته شده است. در انتهاي کتاب موارد زير نوشته شده است.

وجود چنين کتابي در چنين مکان دورافتاده اي نشان دهنده وجود تمدني به مراتب بزرگتر و با رونق تر از آنچه که اکنون وجود دارد، است.

نزد روستائيان تعدادي کتب خطي ديگري نيز نگهداري مي شود که منسوب به حکيم نباتي هستند. اغلب اين کتب متعلق به اوايل قرن سيزدهم هستند و نزد آقاي علي شاهي نگهداري مي شوند.




قبرستان:
قبرستان يکي از مکانهايي است که در هر جايي معمولا از قدمت بيشتري برخوردار است. اين روستا نيز از اين مساله مستثني نيست. در قبرستان قديمي روستاي اشتبين به سنگ نوشته قبرهايي برخورد مي کنيم که تاريخي حدود 800 سال قبل را نشان مي دهند.

اکثر اين سنگ نوشته هاي تاريخي به علت عدم نگهداري و توجه در حال از بين رفتن است به طوري که تکه هاي شکسته غالب سنگها در قبرستان پراکنده مي باشند.



خانه هاي قديمي:
از ديگر آثار تاريخي مهم سنگهاي سردرخانه هاست که يکي متعلق به خانه آقاي سرخاي است. يکي ديگر از اين سنگهاي سردر مربوط به خانه آقاي سلمانزاده مي باشد که در متن آن به سال 977 هجري قمري و زمان سلطنت شاه طهماسب صفوي اشاره شده است.

از ديگر آثار تاريخي مهم اين روستا مي توان به سنگرهاي موجود در کوههاي اطراف روستا، آسيابهاي آبي روستا و سر ستونهاي چوبي باقيمانده از مسجد قديمي روستا اشاره کرد.



معماري ابنيه روستا:
خانه هاي روستايي بسيار عملکردي و بي تکلف مي باشند. اين روستا نيز از اين خصيصه به دور نبوده اما با اين وجود فضاهاي مشخصي مانند آشپزخانه، دهليز، طنبي يا «گوناق اتاقي»، «ال اتاقي» يا اتاق دم دستي و بالکن را دربرمي گيرد. در خانه هاي اين روستا معمولا حياط عملکرد خاصي ندارد و اين دهليز است که به عنوان فضاي ارتباطي کار مي کند. در اکثريت خانه ها يک درب پايين براي طبقه اول ساختمان موجود است که از آن براي عبور حيوانات استفاده مي کنند و يک درب مستقيم به دهليز باز مي شود که در طبقه دوم قرار دارد.

در تيپ دوم خانه ها يک درب عمومي وجود دارد که از آن درب هم دامها و هم ساکنان خانه استفاده مي‌کنند. بعد از ورود به صحن خانه، معمولا با يک پله به دهليز طبقه بالا ارتباط پيدا کرده و از آنجا فضاهاي خانه تقسيم مي‌شوند.

معمولا در روستا به علت محدود بودن توان اقتصادي و علل ديگر، خانه ها را به صورت مختصر و کاملا عملکردي مي سازنند و در اين خانه ها اثري از تجملات و تزئينات زياد ديده نمي شود.




عناصر معماري خاص:
از عناصر معماري خاص اين روستا مي توان «بالگون» يا همان بالکن و يا به گويش خود روستاييان «آرتيرما» را نام برد که فضايي بيرون آمده از بنا است و بر روي معابر قرار گرفته و بر اساس شرايط اقليمي اين منطقه مورد استفاده روستاييان قرار مي‌گيرد.

اين عنصر از دو جهت باعث آسايش بيشتر اهالي مي شود: اول اينکه جلوي تابش زياد آفتاب تيز تابستان را به درون اتاقها مي گيرد و دوم اينکه فضاي بادگير و نسبتا خنکي است که در تابستان مورد استفاده قرار مي‌گيرد.

از ديگر عناصر معماري خاص روستا فضايي بنام «بنه گاه» يا « بنا گاه» است و بنا به گفته روستاييان به دلايل امنيتي شکل گرفته است. اين قسمت از بنا هيچ روزنه اي به خارج ندارد و فقط از قسمت انتهايي سقف نورگيري مي کند. ارتفاع آن تقريبا برابر دوطبقه ساختمان است و چهار ستون چوبي که معمولا داراي سرستونهايي حکاکي شده هستند، سقف هرمي و چوبي آن را نگه مي دارند. معمولا در زير اين سقف تنوري براي پخت نان وجود دارد.




تزئينات:
نرده هاي زيبا، سرستونهاي منقش، ارسي ها و پنجره ها همه از هنر و تمدن والاي اهالي اين روستا حکايت مي کنند. تزئينات در شکل گيري معماري زيباي اين روستا نقش بسيار مهمي ايفا کرده اند.

نظر شما