جمعه ۲۱ ارديبهشت ۱۴۰۳
ساعت : ۰۶:۵۲
کد خبر: ۴۰۳۰۹
|
تاریخ انتشار: ۳۱ خرداد ۱۳۹۰ - ۱۰:۳۵
تبريز شهر اولين هاست ، اولين مدرسه،اولين چاپخانه ، اولين تتاتر ، اولين نشريه، اولين بلديه و اولين ... تبريز شهر حماسه ها و قيام هاست. آغازگر نهضت تنباکو ، آغازگر قيام مشروطيت و آغازگر قيام 29 بهمن سال 56 است که ارکان طاغوت را به لرزه درآورد.

اين شهر شهيدان محراب است ، شهيد آيت الله قاضي طباطبايي و شهيد آيت الله مدني. شهر عاشوراييان است، شهر سرداراني چون باکري ها ، ياغچيان ها، شفيع زاده ها ، تجلايي ها و شهر شهيدان است.شهر علامه اميني ها ، علامه طباطبايي ها ، علامه جعفري هاست شهر سردار ملي و سالار ملي است.

 

*موقعيت جغرافيا

تبريز مرکز استان آذربايجان شرقي است . در 46درجه و 25 دقيقه طول شرقي و 38درجه و دو دقيقه عرض شمالي از نصف النهار گرينويچ واقع شده است. ارتفاع آن از سطح دريا 1340 متر مي باشد. با وسعتي حدود 11800 کيلومتر در قلمرو مياني خطه آذربايجان و در قسمت شرقي شمال درياچه اروميه و 619 کيلو متري غرب تهران قرار دارد . در150 کيلو متري جنوب جلفا ، مرز ايران و جمهوري آذربايجان قرار گرفته است. جمعيت تبريز بيش از يک و نيم ميليون نفر مي باشد.

تبريز از سمت جنوب به رشته کوه منفرد هميشه پر برف سهند و از شمال شرقي به کوه سرخ فام عون علي (عينالي) محدود مي شود. اين شهرستان از شمال به شهرستان اهر، از جنوب به شهرستان اسکو، از شرق به شهرستان هريس و بستان آباد و از غرب و شمال غرب به شهرستان شبستر محدود مي‌گردد.

شهرستان تبريز طبق آخرين تقسيمات کشوري از 2 بخش، 4 شهر، 6دهستان و 67 روستا تشکيل شده‌است.

 

*پيشينه تبريز

پيشينه تبريز همواره درهاله اي از ابهام مستور بوده و امروز نيز حکايتگر غرايب است . تاريخ تبريز در پيش ا زظهور اسلام اسير ظن ها وگمان ها و گاهي اغراض هاست و بعد از ظهور اسلام سيماي پرشکوهش نظر جهانيان را معطوف مي سازد و در گستره وسيع حکومت اسلامي به " قبه السلام " مشهور مي شود . سپس در شاه راه ابريشم ، شرق را با غرب پيوند مي دهد و رونق اقتصاديش به بنيان بازارها و کاروانسرا هايي مي انجامد که عظيم ترين مکان مسقف پهنه گيتي مي گردد واز اين رو – رشک انگيز – داراي شکوهمند ترين ابنيه اعصار و مترقي ترين دانشگاه آنزمان ها – ربع رشيدي – مي شود.

زنده ياد عبدالعلي کارنگ درآثار باستاني آذربايجان (آثار و ابنيه تاريخي شهرستان تبريز) در باب وجه تسميه تبريز مي نويسد: کلمه تبريز را جغرافي نويسان عرب چون سمعاني وياقوت حموي به " کسرتاء " و جغرافي نويسان ايراني وترک چون حمدالله مستوفي و کاتب چلپي به " فتح تاء " و مورخان رومي و روسي چون فاوست ، آسوليک، ورطان و خانيکف به" فتح تاء " ، قلب " باء" ، به " واو" يعني به صورت "تورز"Tavrez    و " تورژTaverz " ، " تورشTavres" و " دورژ Davrez " ذکر کرده اند.

درباره بنا و وجه تسميه شهر تبريز حمدالله مستوفي و ياقوت حموي مي نويسند :  بناي تبريز از زبيده زن هارون الرسيد است . وي به بيماري تب نوبه مبتلا بوده، روزي چند در آن حوالي اقامت کرده ، دراثر هواي لطيف و دل انگيز آنجا بيماري زبيده زايل شده، فرموده شهري در آن محل بنا کنند و نام آن  را " تب ريز " بگذارند.

اوليا چلبي کلمه " تبريز را به معني ستمه دوکوجو" (ريزنده تف و تاب) و اين نام را باآتشفشاني ديرين کوه سهند مربوط دانسته است.

زنده ياد کارنگ درادامه مي افزيد: مورخان ا رمني هم اسم تبريز را " تورژ يا دورژ" محرف عبارت " د، اي ، ورژ " به معني انتقام گاه دانسته و نوشته اند : باني تبريز خسرو ارشاکي (233-217م) حکمران ارمنستان است که آن شهر را به ياد گرفتن انتقام " ارتبانوس" يا " اردوان" آخرين پادشاه پارتي ا زاردشيربابکان بنياد نهاده ونام آن راDa-i-vrez) ) گذاشته است.

مولف آثار باستاني آذربايجان با افسانه شمردن موارد ذکر شده مي نويسد : قديمي ترين ذکر نام تبريز را درکتيبه سارگن دوم پادشاه آشور خواهيم يافت. شرقشناس شهر فقيد ولاديمير مينورسکي مي نويسد : " سارگن دوم د رسال 714 قبل از ميلاد به قصد تصرف ممالک اورارتو سفري به شمال غربي ايران کرد. از ناحيه سليمانيه کنوني (واقع د رکردستان عراق) داخل کردستان مکري شد، از پارسوا parsua (پسه کنوني ) و ساحل جنوبي درياچه اروميه گذشت ، از سوي شرقي درياچه به راه خود ادامه داد و پس ازپشت سر گذاشتن " اوشکايا" (اسکوي کنوني)  قلعه "تارومي" يا "تاروئي " و "ترماکيس" را گشود . بعيد نيست يکي از اين دو کلمه نام قديمي تبريز کنوني باشد.

در قرن چهارم هجري ياقوت حموي تبريز را مشهورترين شهر آذربايجان مي خواند.ابو حوقل در367 و ابن مسکوبه در421 و ناصر خسرو در 438 تبريز را بزرگترين و آبادترين شهر آذربايجان مي خوانند.

 

اولين هاي تبريز

 

*چاپ و چاپخانه

در مورد اينکه چه کسي ابتدا چاپخانه را در ايران داير کرد اختلاف است.اما اولين چاپخانه سربي با حروف فارسي و عربي توسط ميرزا زين العابدين تبريزي در تبريز داير شد.«ميرزا زين العابدين تبريزى» كه به عنوان پدر صنعت چاپ كشور شناخته شده است، نخستين ماشين چاپ تاريخ كشور را كه از نوع سربى يا حروفى بود، در سال1232هـ. ق از روسيه وارد تبريز كرد و در محله ويجويه اين شهر نصب نمود. وى 8 سال بعد، اين تكنولوژى جديد را به تهران برده و شاگردان زيادى تربيت كرد.در آن زمان هنوز واژه چاپ متداول نشده بود و به اين دليل آن را باسمه‌خانه، بصمه‌خانه، مطبعه، دارالطباعه و دارالطبع مي‌ناميدند.

 

* ترجمه كتاب

براي اولين بار کتب خارجي در تبريز ترجمه گرديد. نخستين بار آثار ترجمه شده از زبان انگليسى به جامه فارسى درآمدند. «ميرزا رضا مهندس باشى تبريزى» آثار تاريخى ولتر، يعنى پطر كبير و شارل دوازدهم را از انگليسى به فارسى برگرداند. «ميرزا عبداللطيف طوجى تبريزى» نيز براى نخستين بار اثر معروف «هزار و يك شب» را از عربى به فارسى برگرداند.

 

* ادبيات نو  

تبريز درعرصه ادبيات نوين نيز پيشگام بوده است . ميرزا عبدالرحيم طالبوف و ميرزا زين العابدين مراغه اي د رنثر و داستان نويسي و ميرزا جعفر خامنه اي درشعر نو از نخستين کسان بودند که تحول شگرفي راموجب شدند . صمد سرداري نيا د رشماره 3-86 پاييز 71 وارليق درشرح حال ميرزا جعفر خامنه اي از قول يحيي آرين پور مي نويسد: " از شکل معمول اشعار فارسي عدول کرد و قطعه هاي بي امضا با قافيه بندي جديد و بي سابقه و مضمون هاي نسبتا تازه انتشار داد."

سرداري نيا مي افزايد: وي هنگامي که اين ادبيات را با قافيه بندي جديد و بي سابقه ميسرود در سراسرايران ، عنوان "شعر نو" به گوش کسي نخورده بود.ادواردبراون درتاليف خود "تاريخ مطبوعات وادبيات ايران نو" يکي از اشعار زنده ياد خامنه اي را نقل کرده است.

ميرزا عبدالرحيم نجارزاده تبريزى» معروف به «طالبوف» بنيانگذار انشاى جديد ناميده شده است. طالبوف همچنين اولين نويسنده كودكان در ايران به شمار مى آيد كه نوشته هايش براى اكثر رده هاى سنى قابل استفاده و مفيد بود. كتاب «احمد» يا «سفينه طالبى» او كتابى است که براى كودكان به سبكى ساده و روان نوشته شده است.

 

* سکه ماشيني 

 ا ز سال 1306 ه. ق ضرابخانه  ماشيني به طور رسمي درايران برقرار و تمام ضرابخانه هاي شهرهاي معتبر برچيده شد. فکر ايجاد چنين ضرابخانه، سال ها قبل از اين تاريخ ، يعني ه سال 1222 ه .ق درزمان وليعهدي عباس ميرزا نايب السلطنه د رتبريز مورد توجه بوده و اقدام به تهيه مسکوک رسمي يا چرخي گرديده ولي به علت گراني هزينه در حدود 200 قطعه سکه سيمين تهيه و ضرابخانه تعطيل شد.

 

* مدرسه  

  نخستين مدرسه نيز درتبريز بنيان نهاده شد. کسروي د رجلد اول تاريخ مشروطه مي نويسد : حاجي ميرزا حسن... رشديه درجواني به بيروت رفت و درآنجا دبستانها را ديد و شيوه آموزگاري آنها را ياد گرفت و چون به تبريز بازگست، بر آن شد که دبستاني به شيوه آنها بنياد گذارد،و درسال 1267 بود که به اين کار پرداخت ،... به جلو ايشان پيش تخته نهاد و الفبا را به شيوه آسان و نويني (شيوه اي که امروز هست) آموخت و از کتابهاي آسان درس فارسي گفت و شاگردان راپاکيزه نگه داشت و درآمدن و رفتن برده گذاشت و پس از همه تابلويي که نام"مدرسه رشديه"به روي آن نوشته بود بالاي در زد .

 

* کودکستان و مدرسه کرو لال ها

نخستين کودکستان و نخستين مدرسه کر ولال نيز در تبريز بنياد گذاشته شد. جبا رباغچه بان که سيمايش آشناي مردم ايران است آموزگاري ارجمند و مبتکري شايسته بود که ابتدا درتبريز کودکستاني را تحت عنوان باغچه اطفال داير و به همان خاطر خود را باغچه بان ناميد . آقاي سرداري نيا د ر"مشاهير آذربايجا ن" طي شرح زندگاني جبار باغچه بان مينويسد : مدرسه کر ولال ها را جبار باغچه بان درکو چه انجمن درسال1303 شمسي با وجود مخالفتهاي زياد از جمله رئيس فرهنگ وقت دکتر محسني در تبريز داير کرد . اين کلاس جنب باغچه اطفال باغچه بان در کوچه انجمن درساختمان معروف به عمارت انجمن تاسيس شد.

آقاي سرداري نيا در ادامه مي افزايد : جبار باغچه بان اولين مولف و ناشر کتاب کودک درايران است. او از سال 1307 شمسي عليرغم دشواريهاي وسيع چاپ و کليشه، چاپ کتابهاي ويژه کودکان را با نقاشي هايي که خود مي کشيد آغاز کرد و گفتني است که يکي از کتابهاي وي نيز با عنوان "بابا برفي " توسط کانون پرورش فکري کودکا ن و نوجوانان به چاپ رسيده و شوراي جهاني کتاب کودک آن را به عنوان بهترين کتاب کودک انتخاب کرد .

 

* نقاشي

 «سيد عباس رسام ارژنگى تبريزى» اولين نقاش ايرانى است كه داستانهاى كودكان را به تصوير كشيده و بدين ترتيب اولين كتابهاى داستانى مصور كودكان را پايه گذارى نمود.

 

* نمايشنامه وتئاتر

اولين نمايشنامه وتئاتر در تبريز شکل گرفت.«ميرزا فتحعلى آخوندزاده» بنيانگذار نمايشنامه نويسى ايران محسوب مى شود. همچنين وى با نوشتن نخستين رمان ايرانى، پيشكسوت نويسندگان اين رشته ادبى نيز به شمار مى آيد. رمان وى تحت عنوان «ستارگان فريب خورده ـ حكايت يوسف شاه سراج» در سال 1857 ميلادى به رشته تحرير درآمد. از سوى ديگر شهر تبريز در دوران سلطنت ناصرالدين شاه قاجار، اجراى نخستين نمايشنامه ها را تجربه كرد. «ميرزا آقا تبريزى» فردى بود كه ايرانيان را با هنر نمايشنامه و تئاتر در اين دوران آشنا ساخت.

 

 * دايرهّ المعارف

 اولين دايرهّ المعارف توسط محمد رضا زنوزي تبريزي نوشته شد. «ميرزامحمدحسن زنوزى تبريزى» ملقب به «فانى» از روحانيون دانشمند آذربايجان اولين دايرة المعارف جهان اسلام را در روزگارانى به پايان برد كه از مدارس، دانشگاهها و كتابخانه هاى امروزى خبرى نبود. اين دايرة المعارف «رياض الجنه» نام داشت و در سال 1218 هـ.ق منتشر گرديد.

 

* قرائتخانه و كتابخانه عمومى

نخستين قرائتخانه و كتابخانه عمومى ايران نيز در سال 1312هـ.ق به وسيله مرحوم «حاج ميرزا حسن خان خازن لشكر» با كتابدارى «ميرزا محمدحسين شريعتمدار» در تبريز تأسيس گرديد.

 

* سينما

اولين سينماي عمومي ايران، به نام سينما سولي، «سينما سولى» به عنوان اولين سينما در ايران، در زمستان سال 1279 هـ.ش يعنى5  سال پس از اختراع سينما به دست برادران لومير در تبريز تأسيس شد؛ 26سال بعد، اولين سينماى تهران در سال 1305هـ.ش به همت يك تبريزى به نام «على وكيلى» افتتاح شد و هم او بود كه نخستين نشريه سينمايى را در سال 1309شمسى منتشر كرد.

 

* عکاسخانه

قبل از صنعت سينما، فن عكاسى و عكسبردارى نيز براى اولين بار در تبريز توسط ملك قاسم ميرزا فرزند فتحعلى شاه قاجار در تبريز راه اندازي شد.

 

 * نخستين نشريه ورزشى

«ميرمهدى خان ورزنده تبريزى» پيشگام ورزش همگانى و پيشرو ورزش نويس در ايران است. اولين معلمان ورزش ايران زيرنظر وى تربيت شده و نخستين نشريه ورزشى در سال 1307هـ.ش توسط او منتشر گرديد.

 

* پزشکي

پزشكان و طبيبان تبريزى طلايه داران پزشكى مدرن ايران به شمار مى آيند. نخستين طبيب و محصل اعزامى به فرنگ از سوى عباس ميرزا ازتبريز بود. اولين كتابهاى پزشكى در تبريز تأليف، ترجمه و چاپ گرديد و نخستين آبله كوبى نيز در اين شهر انجام شد. دندان مصنوعى براى نخستين بار در اين شهر ساخته شد و اولين عمل قلب باز در سال ،1341 نخستين عمل پيوند قلب (بر روى سگها) در سال 1348و عمل پيوند كليه براى نخستين بار در سال 1347به وسيله يك جراح تبريزى به نام دكترجواد هيئت انجام گرفته است.

همچنين نخستين دانشكده پرستارى و مامايى در تبريز تأسيس شد و نيز اولين دانشكده هاى پزشكى، داروسازى، دندانپزشكى ايران و انستيتو پاستور به دست يك پزشك تبريزى به نام دكترمحمدحسين لقمان ادهم تأسيس گرديده است. «دكتر محمدنقى براهنى» روانشناس تبريزى نيز بنيانگذار روانشناسى ايران محسوب مى شود.

 

* شهرداري 

نخستين بلديه ايران نيز در تبريز تأسيس گرديده و «قاسم خان والى» به عنوان اولين شهردار بلديه مذكور مشغول به كار شد. او به تنهايى منشأ خدمات بسيارى در تبريز شد. در سال 1280قاسم خان والى با همت عده اى از رجال روشنفكر آن زمان نخستين مركز تلفن ايران را در اين شهر تأسيس نمود. اين شهردار تحصيلكرده دانشگاه «سن سيرو» فرانسه در همان سال در تبريز كارخانه برق احداث نمود. وى همچنين اولين سيستم ناوگان حمل ونقل شهرى كشور را از طريق «تراموا» در تبريز به راه انداخت.

دكتر رضازاده شفق مى نويسد: «وقتى قاسم خان به آذربايجان فابريك چراغ الكتريك آورد در استانبول چراغها را با نفت روشن مى كردند. فابريك را ساختند و چراغهاى رنگارنگ الكتريك را در خيابان مجيدى تبريز روشن كردند.»

 

* مدرسه

حاج ميرزاحسن رشديه تبريزى، نخستين مدرسه را به سبك مدرن و براساس اصول فنوتيك در تبريز بنيان گذاشت و گرچه به شدت از سوى متحجرين زمان خود مورد عتاب قرارگرفت اما سالهاى پس از آن آموزش و پرورش نوين در ساير نقاط ايران اشاعه يافت. فريدون كوچه لى مى نويسد: «در تمام دنياى اسلام، آذربايجان نخستين خطه اى است كه تدريس با اصول صوتى را آغاز كرده است.» ابوالقاسم فيوضات نيز اولين كودكستان ايران را در تبريز تأسيس كرد.

 

* هوانوردي

اولين هوانورد ايراني به نام کلنل محمد تقي خان پسيان از اهالي تبريز بود.

 

* آتش‌نشاني

تبريز نخستين شهر ايران است که داراي آتش‌نشاني است. اولين آتش‌نشاني در تبريز در سال 1221 هجري شمسي هنگامي که نيروهاي روسي در تبريز مستقر بودند، ساخته شد.

 

* کارت اعتباري اتوبوس شهري

اولين شهري در ايران است که اتوبوس‌هاي شهري آن از کارت‌هاي هوشمند بدون تماس به جاي بليت‌هاي کاغذي استفاده مي‌کنند.

 

* کارت هوشمند مسابقات فوتبال

نظر شما