شنبه ۱۲ خرداد ۱۴۰۳
ساعت : ۱۴:۰۱
کد خبر: ۴۱۴۸۶
|
تاریخ انتشار: ۱۹ تير ۱۳۹۰ - ۱۰:۱۴
اتلاف وقت و فرار کردن از کار و زحمت و تلقي آن به زرنگي در فرهنگ ما به موضوعي عادي تبديل شده است به طوري که بر اساس آمارهاي جهاني ايرانيان بعد از اعراب و آفريقاييان جايگاه سوم تنبلي را در جهان به خود اختصاص داده‌اند.

مهر: درست سرساعت پشت ميز مي نشينيم و بساط صبحانه را راه مي اندازيم. يک ساعتي بعد روزنامه صبح مان را هم خوانده ايم. نم نمک کار را آغاز کرده ايم که تلفن زنگ مي زند و يک ساعتي هم گزارش ميهماني شب گذشته را به يکي از غايبان مراسم مي دهيم.

 

دوباره سرمان را به کار گرم مي کنيم تا يکي از همکارانمان که با يکي ديگر حرفش شده به سراغمان مي آيد و تا ظهر به بررسي ابعاد اين حادثه مي پردازيم. روز به نيمه رسيد. وقت نماز و ناهار و استراحت نيز تمام مي شود و بعد از آن دوباره درگير کار مي شويم. هنوز درصدي از کار پيش نرفته است که سرويس اداره منتظر است تا ما را به خانه بازگرداند.

 

اين داستان هر روز با ماجرايي تازه تکرار مي شود تا آنجا که ما را از نظرتنبلي اجتماعي به رده سوم جهان برساند. مردماني که روزمرگي هايشان را تکرار مي کنند تا سوت پايان را برايشان به صدا در آيد .

 

تالاسمي خفيف در تنبلي موثر است

 

عباس محمدي اصل جامعه شناس در اين رابطه به مهر مي گويد: تنبلي درايرانيان تک عاملي نيست و تنها به عوامل اجتماعي برنمي گردد، بلکه مشکلاتي جسمي نيز در اين تنبلي تاثير گذاشته است. براساس تحقيقات علمي بيشتر ايرانيان به تالاسمي خفيف دچار هستند که اين به دليل نوع اقليم و کمبود آب است. در طول تاريخ نيز دستور دادن و کار خواستن در رفتار ايرانيان ريشه تاريخي دارد.

 

وي ادامه مي دهد: دليل ديگري که سبب تشديد اين رفتار مي شود وجود نفت خام و نعمتهاي الهي است. ما به دليل برخورداري ازاين منابع مالي بي نهايت کمتر به سوي کارهاي توليدي رفته ايم.

 

اين جامعه شناس معتقد است: اين بي برنامگي و تنبلي نيز در سطح کلان جامعه نيز به چشم مي خورد. ابتدا تعطيلي مدارس ابتدايي در پنجشنبه ها مطرح مي شود و در ادامه به دنبال تعطيل کردن مدارس راهنمايي و دبيرستان نيز هستند.

 

تعطيلي سه ماه تابستان به اضافه تعطيلات هاي فراواني که در طول سال وجود دارد سبب رخوت در سيستم آموزشي کشور شده است .

 

او اضافه مي کند:عدم تمايل به سرمايه گذاري خلاق و گرايش به کارهاي توليدي و خلاقانه نيز سبب مي شود گرايش به شبکه هاي هرمي افزوده شود و بيشتر به فکر سود هنگفت با کارکم باشند.

 

محمدي اصل با بيان اين که نااميدي ازآينده انگيزه سخت کوشي را در نسل جديد از بين برده است مي گويد:جواني که نمي داند کي قرار است ازدواج کند، کي به شغل مي رسد و آيا با وجود داشتن توانايي و لياقتهاي لازم مي تواند به جايگاه واقعي خود برسد به سمت تنبلي پيش مي رود.

 

اين جامعه شناس يادآوري مي کند: کمتر ديده مي شود که در فعاليتهاي کلان از مردم کمک گرفته شود و اين عدم مشارکت سبب منزوي شدن فرد و تنبلي مي شود.

 

او رسانه هايي مانند تلويزيون و بازيهاي يارانه اي و فضاي مجازي را در تنبل تر شدن ايراني ها موثر مي داند و مي گويد:مردم ديگر مانند گذشته براي تفريح به پارک و باشگاه ورزشي و ... نمي روند بلکه منفعلانه ساعتها جلوي تلويزيون مي نشينند. سيستم آموزشي مدارس نيز تنها بر مطالب نظري تاکيد مي کند و از مهارت هاي عملي کمتر استفاده مي شود.

 

اين جامعه شناس مي گويد: اگر اشعار قديمي را نيز مرور کنيم متوجه مي شويم اين تنبلي در ايرانيان ريشه تاريخي دارد. بايد برنامه هاي اجتماعي مردمي و جامعه نگر باشد تا روحيه مشارکت پذيري مردم تقويت شود.

 

استاد کتاب 500 صفحه اي را در جزوه اي 20 صفحه اي خلاصه کرده است،10 سوال نيز انتخاب کرده و قرار است هفت سوال را براي امتحان آخر ترم انتخاب کند. روز امتحان بيشتردانشجويان پاسخ ها را مرتب و ريز در برگه به مساحت 25 سانتي متر جاي داده اند.

 

محمدي اصل اين نوع تنبلي در دانشجويان را به دليل بي رغبتي و تحميلي بودن رشته تحصيلي شان مي داند و مي گويد: کنکور يکي عواملي است که سبب مي شود در برخي از افراد خلاقيت و علاقه به کار از بين رود. نبايد همه را از سوراخ يک سوزن رد کرد. ممکن است يکي سفالگري دوست داشته باشد اما در کنکور روانشناسي قبول شود و زندگي اش تغيير کند وبه دليل عدم علاقه به حرفه هميشه دچار رخوت باشد.

 

طراوت دختران 14 ساله ايراني برابر زنان 40 ساله اروپايي

 

آماري دراين رابطه وجود دارد که نشان مي دهد دختران 14 ساله ما طراوت و شادابي شان به مساوي زن هاي 40 ساله فرانسوي است. اينها به عنوان مادران فردا چگونه مي توانند نسلي پويا و خلاق را تربيت کنند. اين را محمدي اصل در توجيه تنبلي اجتماعي ايرانيان مي گويد.

 

زير اين لايه پر جنب و جوش شهري، رخوت تنبلي نهفته است و کمتر احساس رضايتمندي وجود دارد. هر روز صبح مردم از شهر خوابگاهي مانند کرج به تهران مي آيند و با خستگي و خواب آلوده به سرکارهايشان مي روند و هرروز همين اتفاقات تکرار مي شود. اين چرخه را نمي توان زندگي ناميد. جان دادن تدريجي است و نمي توان روزمرگي را زندگي دانست.

 

او محيط شهرها را هم در ايجاد اين بي تحرکي و تنبلي موثر مي داند و مي گويد: استوانه هايي پر از دوچرخه در برخي ازمناطق وجود دارد اما همشه قفل هستند و شهروندان نمي دانند چگونه از اين وسايل استفاده کنند. همچنين ميزان پياده روهاي پايتخت محدود است. با وجود پستي و بلندي ها يي که در اين مسيرها وجود دارد ممکن است دچار آسيبهاي جسمي شويم.

 

"تنبلي اجتماعي" درد تازه اي نيست؛ روزهاي پاياني ارديبهشت ماه سال 86 نيز رئيس مجلس شوراي اسلامي در نطق پيش از دستور مجلس مي‌گويد:عده‌اي شب و روز درس مي‌خوانند که بعداً مجبور نشوند کار کنند. ما از حيث فرهنگ کار در کشور مشکل داريم. در کشور ما فرهنگ يقه سفيدي پذيرفته شده است. اين که آدم درس مي‌خواند تا کار نکند و هر کسي درس نخواند کار کند... اتلاف وقت در فرهنگ ما يک امر عادي شده است و فرار کردن از کار و زحمت يک نوع زرنگي است، قبلاً به کسي زرنگ مي‌گفتند که بيشتر کار کند، ولي الآن کسي که از زير کار در برود زرنگ است.

 

اهميت مسئله تنبلي اجتماعي و نيز فقدان تحقيقات قبلي در اين باره سبب شد تا کميسيون اجتماعي دبيرخانه شوراي عالي انقلاب فرهنگي پژوهشي با اين موضوع انجام دهد.

 

محققان دراين پژوهش به دنبال آن بودند که اولا ميزان و نوع تنبلي اجتماعي را بدست آورند، تا معين شود که در ايران با چه نوعي از تنبلي روبرو هستيم: تنبلي در سطح فردي و بر پايه دلايل شخصيتي، يا تنبلي در سطح فردي و بر پايه دلايل اجتماعي و يا اينکه مساله اساسا در سطح ساختاري و کلان است و تنبلي بيش از آنکه فردي باشد اجتماعي قلمداد شود.

 

براي سنجش ميزان تنبلي در تهران از پيمايش از هزار و 328 نفر از شهروندان تهراني با روش نمونه گيري pps استفاده شد و نتايج تحقيق، وجود حداقل 20 درصد تنبلي در سطح شهروندان (در سطح زياد و خيلي زياد) را تاييد کرد.

 

ميزان تنبلي ايرانيان از متوسط جهاني بيشتر است

 

نتايج تحقيق تطبيقي نشان داد که ميزان تنبلي ايرانيان از متوسط جهاني بيشتر است و تنها کشورهاي عربي و آفريقايي هستند که بيش از ايرانيان دچار تنبلي هستند.

 

امان الله قرايي مقدم جامعه شناس و استاد دانشگاه نيز در اين زمينه به مهر مي گويد: فراگير بودن تنبلي در ايران ريشه فرهنگي دارد ايرانيان معتقدند کار کردن در خور شايستگان نيست که از فلسفه ارسطو به ما رسيده است.

 

او ادامه مي دهد: مردم ايران به دليل وجود نعمت هاي خداوندي و پرنعمت بودن سرزمينشان کار کردن را براي مردم عادي مي دانستند و تن پروري را نوعي اشرافيت تلقي مي کردند. اين تلقي وجود دارد که افرادي که کار نمي کنند از طبقه اجتماعي بالاتري برخوردار هستند.

 

ويژگي اقتصاد دولتي تنبلي است

 

او معتقد است: ويژگيهاي اقتصاد دولتي تنبلي است. بر اساس تحقيقات ما در سال 156 روز کار مي کنيم و بيشتر اوقات نيز به گپ زدن و خوردن چاي مي پردازيم. بر اساس آخرين آمار ميزان ساعت کار مفيد در ادارات دولتي يک ساعت و25 دقيقه است که به نظر مي رسد عدد 25 دقيقه صحيح تر باشد.

 

اما در اين ميان بي انگيزه گي هايي که از سوي جامعه به فرد تحميل مي شود هم دليلي بر اين تنبلي است.

 

شادي خليلي دانشجوي سال آخر عمران است. به اعتقاد او دليلي براي تلاش وجود ندارد وقتي تمام تلاش ها وقتي به نتيجه مي رسد که يک پشتيبان در سايه هميشه مراقبت باشد. او از يکي از همکلاسي هايش مي گويد که هنوز درسش به اتمام نرسيده اما در پروژه هاي بزرگ حضور دارد.

 

به اعتقاد خليلي جوان هاي اين دوره بيشتر خيال بافي مي کنند تا کار. آنها با خيال پولدار شدن،کار کردن،درس خواندن و... خوش هستند تا اين که تلاشي براي رسيدن به خواسته هايشان کنند.

 

تعريف زرنگي وسخت کوشي اين روزها کمي جابه جا شده است. حالا اگر بتواني با کمترين تلاش بهترين موقعيت را به دست بياوري زرنگ هستي و اگر انگيزه اي برايت مانده باشد و خوب کار کني در نگاه ديگران هنوز راه و روش زندگي کردنت را ياد نگرفته اي.

نظر شما