چهارشنبه ۱۲ ارديبهشت ۱۴۰۳
ساعت : ۱۸:۵۰
کد خبر: ۴۴۳۷۳
|
تاریخ انتشار: ۲۲ شهريور ۱۳۹۰ - ۱۴:۲۶
آيين نکوداشت و بزرگداشت پانزدهمين جشن سينماي ايران شب گذشته با حضور جمع زيادي از سينماگران کشور در ايوان شمس برگزار شد و طي آن از «عليرضا زرين»، «داوود رشيدي»، «مسعود بهنام» و «کمال تبريزي» تجليل به عمل آمد.

به گزارش شهر، در ابتداي مراسم که با اجراي «حسين پاکدل» برگزار شد، «فرهاد توحيدي» رئيس هيئت‌مديره خانه سينما در سخنان کوتاهي گفت: همه ساله جشن سينماي ايران در آيين نکوداشت و بزرگداشت خود از چهار هنرمند و شخصيت سينمايي تجليل مي‌کند. يکي از اين بزرگداشت‌ها به جايزه سيف‌الله داد اختصاص دارد که به کساني اهدا مي‌شود که خادم سينماي ايران هستند. سه جايزه ديگر هم براي سينماگراني است که به سينماي ايران خدمات ويژه‌اي داشته‌اند.

 

در ادامه مراسم «کيومرث پوراحمد» دبير پانزدهمين جشن سينماي ايران به منظور صحبت درباره «عليرضا زرين» به روي سن آمد و در ابتداي صحبت خود درباره «کمال تبريزي» گفت: کمال تبريزي دو خط‌شکني مهم در سينماي ايران انجام داد، يکي با فيلم «ليلي با من است» و ديگري هم فيلم «مارمولک».



وي در ادامه در خصوص «داوود رشيدي» گفت: من اولين فيلم سينمايي‌ام را با داوود رشيدي کار کردم و از او، پشت و جلوي دوربين چيزهاي زيادي آموخته‌ام.

 

پوراحمد با اشاره به صحبت يکي از سينماگران درباره نحوه مديريت «عليرضا زرين» در کليپ تجليل وي، گفت: ديگران بايد سلامت روح و روان داشته باشند. وقتي بيمار باشند، مدل مديريت آقاي زرين به درد آن‌ها نمي‌خورد. اگر آقاي زرين بود الان سينماي کودک داشتيم و همين‌طور سطح آثار پويانمايي ما در سطح جهاني قرار داشت.

 

سيد‌محمد بهشتي هم که براي سخن گفتن درباره عليرضا زرين به روي سن رفته بود، در اين رابطه اظهار داشت: نوع مديريت آقاي زرين طوري بود که با آن صنعت و کشاورزي و ترافيک و همه چيز ما درست مي‌شد.

     

وجود افرادي مثل زرين کفايت مي‌کند که ما باور کنيم درست هم مي‌تواند باشد. در ادامه اين مراسم، محمد‌مهدي عسگر‌پور مديرعامل خانه سينما در سخناني گفت: ما در حال حاضر حتي اگر در عرصه مديريت فرهنگي وضعيت خوبي داشته باشيم - که نداريم - باز هم بايد اين جور تجليل‌ها اتفاق بيفتد.

  

وي افزود: از خانواده بزرگ سينماي ايران مي‌خواهم که به ما کمک کنند تا وظايف دولت را پيگيري کنيم. اگر همه موافق باشند، مي‌خواهيم بحث‌هاي بيمه و امنيت شغلي را در خانه سينما پيگيري کنيم و دولت محترم هم مي‌تواند در سطح مديريت جهاني خودش، بيمه هنرمندان مستضعف دنيا و امنيت شغلي آن‌ها را پيگيري کند و ما هم بيمه و امنيت شغلي هم‌صنفان خودمان را پيگيري مي‌کنيم.


در ادامه مراسم با حضور سيد‌محمد بهشتي، محمدمهدي عسگر‌پور، احمد مسجد‌جامعي و کيومرث پوراحمد، تنديس پانزدهمين جشن سينماي ايران به عليرضا زرين اهدا شد.

  

عليرضا زرين پس از دريافت تنديس خود گفت: وقتي که قرار شد به کانون پرورش فکري کودکان و نوجوانان بروم شرايط خاصي بود. آن زمان اختلافات زيادي بين دوستان بود و دسته‌ها و گروه‌هاي مختلفي وجود داشتند. خدا را شکر مي‌کنم در اين سيزده سال به لطف خدا سهم هماهنگي آدم‌هاي کاربلد را من انجام دادم.



وي افزود: من اصلا قبل از انقلاب به سينما نرفته بودم و اذعان مي‌کنم که خودم اين کاره نبودم. من تنها کاري که کردم اين بود که هماهنگي کساني که اين کار را بلد بودند و مي‌خواستند فعاليت کنند را انجام بدهم.

  

زرين با بيان اينکه به خواستن، توانستن است اعتقاد داشتم، اضافه کرد: من تمام کارهايي که در تمام سيزده‌ سال مديريتم انجام دادم، مر قانون بود. تمام کارهاي ما با امضاي ذي‌حساب انجام مي‌شد و ما دقيقا طبق احکام اسلامي کارهاي‌مان را انجام مي‌داديم و از طرف ديگر هم با کارشناسي تمام کارهاي فني را انجام مي‌داديم. اگر موفقيتي حاصل مي‌شد حضور کارشناسان کار بلد و مقيد بودن به احکام بود.


در ادامه مراسم براي تجليل از «داوود رشيدي»، ابتدا «رسول صدر‌عاملي» روي سن آمد و در سخنان کوتاهي گفت: به همه اين سال‌ها با همه تلخي‌ها و خوشي‌هايش که نگاه مي‌کنم، فقط آرزو مي‌کنم در جشن‌هايي اين‌‌چنين همه کساني که براي سينما زحمت کشيده‌اند حضور داشته باشند و بيش از اين به صورت هم چنگ نزنيم. با اين که فکر مي‌کنيم بزرگ شده‌ايم ولي هنوز نمي‌دانيم که خبري نيست.


جعفر والي هم در سخنان کوتاهي بيان داشت: داوود رشيدي انسان صحنه بود و شرف هنر را مي‌فهميد و مي‌فهمد.


در ادامه مراسم با حضور رسول صدر‌عاملي، جعفر والي، مهدي فخيم‌زاده و مريلا زارعي تنديس پانزدهمين جشن سينماي ايران به داوود رشيدي اهداء شد.

 

داوود رشيدي که بغض گلويش را گرفته بود، تنها توانست از خانه سينما تشکر کند.




علي دهکردي هم به نمايندگي از شوراي مرکزي انجمن بازيگران سينماي ايران متن پيام تبريک اين انجمن را خطاب به رشيدي قرائت کرد.


تجليل سوم پانزدهمين جشن سينماي ايران به بزرگداشت «مسعود بهنام» اختصاص داشت که در اين بخش از مراسم با حضور محمد‌علي نجفي، فرشته طائر‌پور، اسحاق خانزادي و حسن زاهدي صورت پذيرفت.


حسن زاهدي در اين مراسم گفت: از محبت آقاي پوراحمد و خانه سينما سپاسگزاريم که براي يکي از بچه‌هاي صدا بزرگداشت گرفتند.

  

«مسعود بهنام» پس از دريافت تنديس خود در سخنان کوتاهي گفت: از خداوند درخواست مي‌کنم همه ما را در برابر آفت کبر و غرور و دروغ حفظ کند.


در ادامه مراسم با حضور منوچهر محمدي، محمدرضا هنرمند، سيد‌رضا ميرکريمي و رضا کيانيان، تنديس پانزدهمين جشن سينماي ايران به کمال تبريزي اهدا شد.



منوچهر محمدي در خصوص شخصيت کمال تبريزي گفت: کمال تبريزي مصداق درست يک مسلمان است، يک مسلمان خوش‌خو که هميشه لبخند به لب دارد.




کمال تبريزي مسلماني است که همه از دست و زبانش آسوده‌اند. مسلماني‌است که اعتقاد‌ها و باورهايش را به گونه‌اي هنرمندانه با مردم به نقد مي‌گذارد. به نظرم به خاطر اين که کمال تبريزي توانسته آداب مسلماني را به عينه به نمايش بگذارد، شايسته تقدير است.

      

رضا ميرکريمي هم در رابطه با تبريزي گفت: کمال مثل يک لبخند، مثل يک دوست خوب و مثل يک اس‌ام‌اس شيرين در يک لحظه تلخ است.


رضا کيانيان هم در اين رابطه اظهار داشت: آقاي تبريزي منشي دارد که در زندگي از همه چيز لذت مي‌برد. من هم که چند فيلم با کمال کار کردم در پشت صحنه اين فيلم‌ها خيلي از کارم لذت بردم.


کمال تبريزي پس از دريافت تنديس خود با اشاره به کليپ پخش شده در سالن درباره خودش، گفت: من اين کليپ را نديده بودم و خيلي تحت تأثير قرار گرفتم. من خودم را انتهاي صفي از سينماگران مي‌بينم که بايد تقدير شوند و فکر مي‌کنم افراد زيادي وجود دارند که شايستگي اين بزرگداشت‌ها را دارند.


وي افزود: با اين که جشن برگزار مي‌کنيم بايد ابراز تأسفم را در اين جشن اعلام کنم. متأسفانه براي اولين بار کساني داشتيم که زندان رفتند، ممنوع‌القلم و ممنوع‌الفعاليت شدند. اين‌ها اثرات بدي روي ما مي‌گذارد.

      

الان شرايط خاصي است و به بعضي‌ها اجازه کار نمي‌دهند. به بعضي‌ها به سختي پروانه ساخت مي‌دهند و اگر هم پروانه ساخت بدهند ديگر پروانه نمايش نمي‌دهند اما بعضي‌ها به راحتي هر دو اينها را دريافت مي‌کنند. اين تبعيض‌ها روح انسان را آزار مي‌دهد.



تبريزي در ادامه بيان داشت: کلمه ايران در لغت‌نامه دهخدا معاني مختلفي دارد. يکي از معاني آن سرزمين نجيب‌زادگان است اما در همين سرزمين خوب کساني هستند که کار خوب نمي‌کنند. الان شاهد اين هستيم که با هنر و اهالي عجيب هنر و سينما کج‌رفتاري مي‌شود و اسمش را هم مي‌گذارند مهرورزي.



اين کارگردان سينماي ايران در ادامه اظهار داشت: خيلي از کارگردانان هستند که مثل من فيلم‌شان اجازه نمايش نمي‌گيرد. به اين موضوع خيلي فکر مي‌کردم که چرا فيلم‌هاي ما مجوز نمايش نمي‌گيرد، در نهايت به اين نتيجه رسيدم که عمده کساني که در هنر سينما کار مي‌کنند قصد دارند بگويند بياييد کار خوبي بکنيم و کاري را که به ضرر مردم است، انجام ندهيم اما به نظر مي‌رسد مشکل همين جاست. با اين همه نبايد مأيوس شويم و به جاي اين که با مسئولان که به هيچ وجه نمي‌توانيم با آن‌ها صحبت کنيم، بايد با خدا درد دل کنيم و فکر مي‌کنم اگر به اين صورت عمل کنيم حتما به نتيجه مي‌رسيم.


نظر شما