سه‌شنبه ۲۵ ارديبهشت ۱۴۰۳
ساعت : ۰۵:۰۴
کد خبر: ۵۶۹۸۷
|
تاریخ انتشار: ۰۶ آبان ۱۳۹۱ - ۱۴:۱۲
قادر آشنا در سيزدهمين کارگاه چهارفصل تئاتر ايران گفت: در قفسه کتاب، 20 نمايشنامه ايراني از بيست نويسنده وجود ندارد.

به گزارش «شهر» و به نقل از روابط عمومي هنرهاي نمايشي، مديرکل هنرهاي نمايشي گفت: آموزش و توليد، جزو برنامه هاي جدي در ادبيات نمايشي است که اکنون توسط سه گروه درحال بررسي است تا پايان سال مانيفستي دانشگاهي که به آن نياز داريم، فراهم شود.

   

مديرکل هنرهاي نمايشي در نشست سيزدهمين کارگاه عملي پروژه چهارفصل تئاتر ايران گفت: صميمانه از حسين پارسايي و ايوب آقاخاني به عنوان باني اين پروژه و همه کساني که براي اين امر زحمت کشيده اند تشکر مي کنم.

  

وي در ادامه افزود: اين مطلوب نيست که مي بينيم ايران با قدمت کهن خود آنقدر نمايشنامه نويس ندارد که در قفسه کتاب 20 نمايشنامه ايراني از بيست نويسنده وجود داشته باشد تا بتوانيم کار کنيم. براي من اصالت اوليت دارد و بايد نمايشنامه نويسي بومي را تقويت کنيم.

 

آشنا خاطرنشان کرد: من به عنوان مدير تئاتر کشور به دنبال بيلان کاري نيستم و اگر بين برگزاري جشنوارهها، فصلنامه ها، برنامه هاي تئاتر خياباني، تعزيه، عروسکي و . . . قرا باشد فقط يک مورد را انتخاب کنم در تعزيه به دنبال تقويت نسخ متعدد و در تئاتر به دنبال نمايشنامه ها هستم و دليل اينکه چرا نمايشنامه نويس کم داريم؟

 

وي گفت: اولين اولويت من نياز ادبيات نمايشي و چهارفصل دائمي تئاتر است و ايوب آقاخاني با انگيزه و خوش آتيه است؛ انگيزه براي اين امر بسيار مهم است که ايشان دارد و با فراز و فرودها و نامهرباني ها مي سازد.

 

هر کس در ايران نام نشاني در ادبيات نمايشي و رمان و . . . دارد با سختي به اين مرحله رسيده است و با دنياي رفاه و آسايش به اين مقام نرسيده است.

 

به نظر من اگر ايوب آقاخاني حتي ده نمايشنامه نويس خوب تعليم دهد کافي است که نمايشنامه هاي ايشان بهترين باشد و همه متقاضي آن باشند و اين براي ما ارزشمند است.

 

مديرکل هنرهاي نمايشي اضافه کرد: من با گردشي شدن چهارفصل نيز موافقم که به صورت دوره اي در تبريز، ايلام، رشت و ساير شهرهاي کشور برگزار شود و ما نيز آمادگي آن را داريم. اما بايد به نکته اي توجه کنيم که هرچه بياموزيم باز هم در نقطه آغاز هستيم؛ چراکه پيشرفت علم سريع تر است.

براي من ايراني زيبنده نيست که ما حداقل هزار کتاب نمايشنامه از نمايشنامه نويسان خوب نداشته باشيم و بدتر از آن اينکه آنها را به زبانهاي ديگر ترجمه نکرده باشيم.

 

آشنا گفت: در بحث اجراي عمومي خيلي عجله نگنيد؛ چراکه يک فرآيند دارد و همين کاري که شما انجام مي دهيد نيز چهار سال زمان برده تا به اين مرحله رسيده است، براي ما تربيت نماشنامه نويس و توليد نمايشنامه در اولويت جدي قرار دارد و به همين دليل نيز تشکيل بنياد نمايشنامه نويسي يکي از ضروريات بود که محقق شد. من از استان آمده ام و مشکلات استانها را به خوبي مي دانم ؛ اميدوارم تئاتر جايگاه خوبي پيدا کند و اميدوارم به جايي برسيم که حضور ما در جشنواره ها به دليل آموختن و آموخته شدن باشد و تئاتري را توليد کنيم که براي کشورمان مفيد باشد.

 

وي خاطرنشان کرد: اگر شرکت کنندگان جشنواره به خاطر خود جشنواره حضور پيدا کرده باشند و دليلشان گرفتن اجراي عمومي نباشد بايد امکان اجراي عمومي در طي سال برايشان فراهم شود.

   

گله دارزاده مديرعامل انجمن نمايش کشور نيز بعد از صحبتهاي مديرکل امور هنرهاي نمايشي گفت:   بيشترين پرسشي که همواره بين هنرمندان مطرح مي شود اين است که متن خوب سراغ داري؟ و اين نشان دهنده نياز ما به نمايشنامه است.

به اعتقاد من نمايشنامه حتي از روزنامه هم بيشتر خوانده مي شود و حتي اگر چاپ نشود اجرا مي شود و به تعداد اجراها و تماشاگران معرفي و خوانده مي شود.

 

وي افزود: اين نمايشنامه که آنقدر خوانده مي شود و مورد توجه مردم قرار مي گيرد نشان مي دهد که چقدر وظيفه نويسنده سنگين است.  من نمايشنامه هاي زيادي خوانده ام و فکر مي کنم گاهي اين متن و قصه چقدر ضرورت دارد و کاش سوژه اي را انتخاب مي کردند که با هر بار خواندن و اجرا يک اتفاق خوب و مبارک باشد. به نظر من نمايشنامه بسيار تاثيرگذار است و مي تواند مطالعه کم را جبران کند و درحقيقت عرض زندگي را زياد کند.

 

مديرعامل انجمن نمايش کشور گفت: اميدوارم نويسندگان به اين نکته فکر کنند که مي توانند برآيند مطالعات يک ساله خود را ظرف يک ساعت اجراي يک نمايشنامه به مخاطب انتقال دهند. مهمتر اينکه نمايشنامه ما بايد اجرا شود و کسب امتياز اجرا متعلق به نمايشنامه خوب است، بعلاوه اينکه نمايشنامه نويسي که نتواند در تعامل گروه قرار گيرد ؛ هنوز نقص دارد و مي بايست اين نقص برطرف شود تا اثر او معرفي شود.

 

در اين نشست که در سالن کنفرانس مجموعه تئاترشهر برگزار شد، ايوب آقاخاني مسئول پروژه دائمي چهارفصل تئاتر ايران نيز گفت: شنيدن اين جمله از زبان مديرکل امور هنرهاي نمايشي که اولويت من توليد تئاتر است اميد همکاري صميمانه اي را در قلب من به وجود آورد و خوشحالم مهدي گله دار زاده به عنوان حامي تئاتر که سينه سوخته تئاتر در شهرستان است نيز در اين جلسه حضور دارند.

 

در ادامه نشست مهدي مددي شرکت کننده در سيزدهمين پروژه چهارفصل تئاتر ايران از تبريز ضمن تشکر از ايوب آقاخاني گفت: آقاخاني طي سالهاي گذشته زحمات زيادي را متحمل شدند و ما همگي به مدد اين پروژه از شهرستانهاي مختلف دور هم جمع مي شويم و اين محفل باعث آشنايي ما با يکديگر و نمايشنامه هاي خوب مي شود.

 

طي اين مدت به قلم نويسندگان شهرستانها بسيار کمک شده و چشم اميد شهرستانها به اين پروژه است؛ چراکه مي توانيم اساتيدي که هميشه آرزوي ديدنشان را داشته ايم را ببينيم و با ايشان آشنا شويم و ايرادهاي متن ما را برطرف کنند.

 

وي در ادامه افزود: ما دغدغه هاي شهرهاي خودمان را مي دانيم و شايد متني که در تهران توليد مي شود به درد من در تبريز نخورد ، اين پروژه باعث شد که اين مشکل برطرف شود.از سوي ديگر به وجود آمدن اين پروژه باعث شد تا يک جريان علمي وارد عرصه نويسندگي شهرستانها شود که بسيار مطلوب است.

 

مرتضي اسدي مرام يکي ديگر از شرکت کنندگان در سيزدهمين پروژه دائمي چهارفصل از هرسين کرمانشاه نيز در ادامه نشست گفت: خوشحالم که يک مدير؛ نگاه آموزشي و توليد متن را دارد و با اين نگاه از اين جريان فرهنگي حمايت مي کند. اتفاقي که پروژه چهارفصل در شهرستانها شکل داد اين بود که ما را با اتفاقات تکنيکي نمايشنامه نويسي آشنا کرد و اين درحالي است که شهرستانها نيز مملو از سوژه هاي ناب است. از سوي ديگر بزرگان نمايشنامه نويسي که در شهرستانها داشته ايم همگي به تهران مهاجرت کرده اند.

متاسفانه به دليل سيستم آموزشي نا صحيح، توانمنديها و استعدادهاي ما به هدر مي رود ولي پروژه دائمي چهارفصل تئاتر ايران بار آموزش و توليد متن را به دوش مي کشد.

 

وي اضافه کرد: اتفاقي که افتاده اين است که من به عنوان يک شهرستاني به توليدات تهران نياز صد در صد ندارم؛ چراکه بيش از صد متن خوب از شهرستانها توليد شده و بدون دغدغه هايي مثل مجوز اجرا و . . .، متون يکديگر را کار مي کنيم.  درحقيقت يک شبکه ارتباطي خوب به وجود آمده و چهارفصل امکان آشنايي ما را با يکديگر ايجاد کرده است و همه نويسنده ها با يکديگر آشنا شده اند.

 

اسدي مرام خاطرنشان کرد: اگر نگاه حمايتي بيشتري نسبت به اين پروژه وجود داشته باشد قطعا ثمره هاي بيشتري مي دهد که هيچ جشنواره اي به اندازه پروژه چهارفصل خروجي نداشته است.

 

آرش منصوري يکي ديگر از شرکت کنندگان در سيزدهمين پروژه چهارفصل تئاتر ايران از اسلام آباد غرب گفت: ما انتقادات خود را با ايوب آقاخاني، عليخاني و ديگران مطرح مي کنيم و آنقدر صميمي هستيم که حتي از پنج دقيقه فرصت نيز براي انتقادها استفاده کرده ايم.

وي گفت: معمولا در جشنواره ها تنها کسي که به همراه گروه برده نمي شود نويسنده است و اگر نيز چنين باشد امکان ملاقات نويسندگان با يکديگر ضعيف است، ولي در اين پروژه نويندگان با يکديگر دوستي پيدا مي کنند و هيچ رغابتي وجود ندارد و از نوشته شدن و خواندن يک متن خوب همگي خوشحال مي شويم.

 

در استان کرمانشاه فقط يک نويسنده در چهارفصل حضور پيدا نکرده و همگي در اين پروژه حضور دارند. از سوي ديگر در اين پروژه است که ما امکان يادگيري از نويسندگاني مثل حسين کياني را داشته باشيم؛ چراکه امثال ايشان واقعا وقت خالي ندارند ولي اين پروژه امکان استفاده از حضور چنين افرادي را به ما داده است.

 

وي گفت: به نظر من بايد چاپ متون توليدي را جدي گفت و قشر مظلوم نويسنده را که فقط بصورت شعاري نامش در پوستر قبل از کارگردان نوشته مي شود دريابيم. تا قبل از برگزاري پروژه چهارفصل تئاتر ما براي تماشاي نمايش با مشکل مواجه بوديم؛ درحالي که اکنون به سادگي گرانترين کارهاي تئاترشهر را مي توانيم تماشا کنيم که اين نيز اتفاق خوبي است.

 

شيرين اخبازي شرکت کننده در سيزدهمين پروژه چهارفصل تئاتر ايران از لنگرود نيز گفت: از وقتي پروژه چهارفصل ايجاد شده، شور و هيجاني خاصي براي بچه هاي شهرستان بوجود آمده است. من مدرک ليسانس و فوق ليسانسم را در رشته ادبيات نمايشي گرفته ام و از اساتيدم نيز بسيار آموخته ام، ولي در اين کارگاهها چيزهايي آموخته ام که در طي سالهاي گذشته نياموخته بودم و تصور نمي کردم که اين پروژه آنقدر خوب پيش برود.

 

خديجه آزاد يکي ديگر از شرکت کننده در سيزدهمين پروژه چهارفصل تئاتر ايران از رشت نيز گفت: رشته تحصيلي من شيمي است و به جرات مي گويم که برگزاري چهارفصل تئاتر از من يک نويسنده ساخت و براي بچه هاي شهرستاني مثل اکسيژن است .

بحث ما اين است که اساتيد روبروي ما بنشينند و متون ما را بخوانند، اگر اين پروژه متوقف شود اميد ما نا اميد مي شود و بايد بگويم که آقاخاني يک تکيه گاه براي ما هستند.


نظر شما