رحلت عالم رباني آيتالله حاج آقا مجتبي تهراني به ويژه براي اهالي متدين و انقلابي تهران که سالهاي طولاني آشکارا و پنهان از فيوضات علمي و معنوي آن استاد فرزانه بهرهها بردند، حقيقتا جانسوز است.
هرچند جايگاه فقاهت آيتالله تهراني به عنوان يکي از شاگردان مبرز امام راحل(ره) و آثار و برکات فراواني که استاد در کسوت يک مجتهد زبده و برجسته به حوزههاي علميه و جامعه اسلامي داشتند بر کسي پوشيده نيست لکن آنچه بيش از هر چيز حاج آقا مجتبي تهراني را براي مردم تهران به ويژه جوانان، نام آشنا و عزيز کرده بود، کرسي قديمي درس اخلاف ايشان در دبيرستان نور بود. کرسياي که صرف نظر از ارائه مباحث عميق و کمياب اخلاقي - عرفاني، نورانيتي از آن ساتع ميشد که بدون ترديد از شخصيت وارسته و ملکوتي استاد حکايت داشت.
شخصيتي که خود در نهايت فروتني و البته جلوتر از همه، عامل به علومي بود که در سينه داشت. در حقيقت، کرسي درس اخلاق استاد سلوک معنوي و به ويژه توجه هميشگي و محبت آميز ايشان به جوانان، از حاج آقا مجتبي تهراني پدري دلسوز براي جوانان فرهيخته تهراني ساخته بود که يکي از نشانههاي آن همين مشهور شدن ايشان به عنوان صميميِ «حاج آقا مجتبي» بود. لذا چه به جاست اگر بگوييم امروز جوانان تهراني چه جوانان قديمي و چه جوانان امروزي در سوگ پدر مهربان خود نشستهاند که سالهاي متمادي از او درس زندگي کردن را آموختند و دل و جان خود را با کلام اثرگذار او جلا دادند.
شبهاي قدر و مسجد جامع بازار تهران هر سال شاهد حضور چندين هزار جوان اهل بيت(ع) و وفادار به انقلاب بود که به عشق نشستن پاي سخنان دلنشين استاد و با باور به خلوص و نورانيت مجلس اين عارف دلسوخته، از ساعتها قبل خود را از نقاط مختلف تهران به مسجد جامع ميرساندند.
مسجدي در دل بازار شلوغ تهران که حاج آقا مجتبي علي رغم مشاغل علمي و غيره در جايگاه يک مجتهد طراز اول،خود سالهاي طولاني امام جماعت آن نيز بود و به سهولت و بيواسطه با اقشار گوناگون مردم ارتباط داشت. حتماً هر کس با شنيدن خبر جانگداز رحلت استاد، متناسب با نوع ارتباطي که بيشتر با حاج آقا مجتبي داشته به آينده بدون ايشان ميانديشد؛ اما مطمئنم خيلي از جوانان تهراني با شنيدن اين خبر دردناک، اولين چيزي که به ذهن آنها خطور کرد، شبهاي قدر بيحاجآقا مجتبي تهراني بود ... .
يادداشت: حجتالاسلام رضا غلامي، دبير نخستين کنگره بينالمللي علوم انساني اسلامي