به گفته وی، افزایش قدرت ملی منجر به افزایش وزن ژئوپلیتیکی و به تبع آن ارتقاء منزلت و اعتبار بینالمللی و جایگاه کشور در نظام سلسله مراتب ژئوپلیتیکی جهانی میشود.
رئیس مرکز مطالعات و برنامه ریزی شهر تهران اظهار کرد: کلانشهر تهران با توجه به دارا بودن ظرفیتهای توسعه در قالب ابعاد توسعه ملی و در راستای استفاده از فرصتهای بينالمللی در حوزه روابط بین شهری، نيازمند ديپلماسی شهری مؤثر و فعال با توجه به اقتضائات فرهنگی، سياسی و محيط بينالمللی برای شهرداری تهران - به عنوان فعالترين سازمان دخیل در حوزه مديريت شهری در عرصه بينالملل – است تا در راستای تحقق اهداف چشمانداز شهر تهران که هدف نهايي آن تبديل شهر تهران به عنوان شهر اول منطقه در عرصههای مختلف توسعه است، با تکيه بر آن، به سهم خود نقش مؤثری را در توسعه ملی ایفا کند.
وی تصریح کرد: بهبود موقعیت و منزلت کشور در نظام ژئوپلیتیک جهانی به نوبه خود منجر به حوزه نفوذ و اثرگذاری جغرافیایی بیشتر و در نهایت موجب افزایش اثرگذاری حاکمیت بر فرآیندها، تصمیمگیریها و رفتارها در سطوح منطقهای و جهانی میشود که این مسئله به صورت تسلسلوار به افزایش مجدد قدرت ملی و وزن ژئوپلیتیک کشور کمک میکند، لذا توجه به دیپلماسی شهری نه تنها امری لازم، بلکه مقولهای ضروری و اجتنابناپذیر در مدیریت شهری کشور و بالأخص کلانشهرها است.
نگاهداری با بیان اینکه دیپلماسی به عنوان فرایندی ارتباطی بین واحدهای سياسی هزاران سال است که وجود داشته و قدیمیترین سند دیپلماتیک در دست ماست که در دهه 1970 کشف شد، نامهای است که روی لوحی حک شده و تاریخ آن به حدوداً 2500 قبل از میلاد بر میگردد، افزود: اين نامه از پادشاهی به نام ابلا در نزدیکی ساحل مدیترانه در منطقهای که میتوانيم آن را خاورميانه بناميم به نام پادشاه همازی در جايي که اکنون جزو شمال ایران میباشد، ارسال شده است و اين نامه را پيکی حمل کرده و مسافتی معادل تقریباً 2000 کیلومتر را پیموده است.
وی در ادامه به پیام مختصر کوهن اشاره کرد و اظهار داشت: «ما شاهد مدرکی از یک نظام دیپلماتیک به معنی کامل آن هستیم: رابطهای کاری بين دو پادشاه در دوردست، استفاده از یک پيک برای انتقال نامه در مسیری طولانی، تشريفاتی مبتنی بر مفهوم وضعيت متساوی طرفين، ابزار شناخته شده ارتباطی و شکل متعارفی از نشانی، سازمانی داخلی برای تدوین و اجرای سیاست خارجی، بایگانی، مجموعهای از انتظارات هنجاری درباره رفتار درست و مناسب، احساس هموطنی یا اخوت، تجارت یا هديه دادن متقابل از طریق فرستادگان».
وی در ادامه دیپلماسی را در عرصة سیاست خارجی یکی از ابزارهای سیاسی دانست و گفت: دیپلماسی احتمالاً همراه با دیگر ابزارها، مانند نیروی نظامی، بازیگر بینالمللی را قادر میسازد تا بتواند به اهداف سیاسی خود دست یابد.
نگاهداری اظهار کرد: از چشم انداز کلان سیاست جهانی، دیپلماسی به معنای فرایند ارتباط بین بازیگران بینالمللی است که قصد دارند از طریق مذاکره، تعارض موجود را بدون جنگ حل و فصل نمایند؛ بنابراین، دیپلماسی با تلاشهایی برای مدیریت و ایجاد نظم در محدوده یک نظام جهانی ارتباط دارد و هدف از آن، ممانعت از تبدیل تعارض به جنگ است. در چشم انداز خرد، دیپلماسی را میتوان ابزاری سیاسی تلقی کرد که بازیگران بینالمللی از آن برای اجرای سیاست خارجی استفاده میکنند تا بتوانند به اهداف سیاسی خود برسند.
رئیس مرکز مطالعات و برنامهریزی شهرتهران در ادامه به تعاریف دیپلماسی در سطح ملی و بینالمللی اشاره کرد و افزود: ديپلماسی، هنر مرتبط ساختن عناصر قدرت ملی به مؤثرترين شکل با آن گروه از ويژگیهای شرايط بينالمللی است که مستقيماً به منافع ملی مربوط میشوند. ديپلماسی واجد کيفيت برتر، ميان اهداف و ابزار سياست خارجی و منابع موجود قدرت ملی هماهنگی ايجاد میکند، از منابع پنهان توان ملی بهرهبرداری مینمايد و آنها را به طور کامل و با اطمينان به واقعيات سياسي تبديل میکند؛ با جهت دادن به تلاش ملی، به نوبة خود وزنة مستقل برخی عوامل، نظیر امکانات بالقوة صنعتی، آمادگی نظامی، منش و روحیة ملی را افزايش میدهد.
نگاهداری گفت: دیپلماسی شهری که معادل فارسی «Urban Diplomacy» است؛ در رشتههای روابط بینالملل، جغرافیای سیاسی شهری، جامعهشناسی سیاسی، دیپلماسی و جغرافیای شهری اصطلاح رایجی است. دیپلماسی شهری؛ هنر کاربردی روابط بینالملل برای مذاکرات، تعامل، توسعه و بهسازی روابط بین شهری ورای مشکلات، معضلات و پیچیدگیهای حاکم بر روابط دولتهاست و بخش مهمی از دیپلماسی عمومی «Public Diplomacy» کشورها به شمار میرود و شهرداریها و شوراهای شهر نیز به عنوان نمایندۀ مستقیم افکار عمومی و ارادۀ مردم، در بهبود روابط ملتها با یکدیگر نقش برجستهای دارند.
وی با اشاره به اینکه در عصر جهانی شدن و فضای جریانها توسعهگرایی مبتنی بر مولفههای نئولیبرالیسم به وجه غالب نظام بینالملل تبدیل شده و بنیان مشروعیت دولتها را با توسعه پیوند زده است، اظهار کرد: در چنین فضایی توفیق برنامههای توسعۀ ملی منوط به ایجاد تعامل سازنده میان ضرورتها و نیازهای داخلی برای توسعه از یک سو و الزامات ناشی از روندهای پرقدرت اقتصاد جهانی از دیگر سو است؛ در شرایط قدرتیابی روزافزون فضای جریانها، شهرها عرصههای عملی تعامل میان «نیازها و برنامههای ملی» و «چالشها و فرصتهای جهانی» برای دستیابی به موقعیت توسعه یافتگی نقشآفريني میکنند. در چنین فضایی مدیریت شهری به بخشی از فرایند کلی «حکمرانی خوب» در فضای جریانها تبدیل شده که ناگزیر از بکارگیری «دیپلماسی شهری» به عنوان ابزار توسعۀ ملی و حلقۀ واسط سطوح کنش ملی و جهانی است.
رئیس مرکز مطالعات و برنامهریزی شهر تهران افزود: امروزه استفاده از قابلیت شهرها برای توسعه «سیاست بین شهری بینالمللی» به یک پشتوانه اجرایی مؤثر در سیاست بینالمللی دولتها و ملتها مورد توجه ویژه قرار گرفته است. از اینرو، دیپلماسی شهری بیشترین توجه خود را به شکل دادن ایدهها و راهکارهای عملی به وسیله شهرهای مؤثر در شبکه شهرهای جهانی معطوف داشته است که به نیابت از حاکمیت ملی و با هدف نشاندادن توانمندیها و قابلیتهای خود در حل و فصل برخی مسائل و چالشهایی است که در عرصه روابط بین دولتها و ملتها در حوزههای گوناکون رخ میدهد.