جمعه ۰۷ ارديبهشت ۱۴۰۳
ساعت : ۲۰:۳۳
کد خبر: ۷۹۱۶۳
|
تاریخ انتشار: ۲۳ تير ۱۳۹۳ - ۰۸:۵۱
پشت پرده هجمه‌های رسانه‌ای علیه سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران
خبر توقف تدریس موسیقی در فرهنگسراهای تهران، یکی از خبرهایی بود که خیلی‌ها را درگیر این مساله کرد از اعضای هیات مدیره خانه موسیقی گرفته تا عبدالحسین مختاباد خواننده و عضو شورای شهر تهران و البته سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران به عنوان متولی فرهنگسراها.
به گزارش رسانه خبری سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران، گفته می شود، این ماجرا از یک ابلاغیه شفاهی آغاز شده بود. ماجرایی که در نهایت با امضای تفاهم نامۀ همکاری میان «خانۀ موسیقی» و «سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران» به خیر و خوشی به پایان رسید و مقرر شد، پس از ماه مبارک رمضان این کلاس‌ها با کیفیت بالاتری بازگشایی شوند.
 
در حاشیۀ به راه افتادن بحث تعطیلی کلاس های موسیقی در فرهنگسراهای تهران، بسیاری از رسانه ها بنابر سلایق و علایق سیاسی و حزبی شان با وارونه جلوه دادن ماجرا، این مسئله را صرفاً به شهاب مرادی، رئیس نسبتاً جدید سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران نسبت دادند و بعضاً با رفتاری به دور از شان حرفه ای رسانه، مرادی را به داشتن تفکرات سنتی و غیرفرهنگی متهم کردند. حال آن که خبر تعطیلی تدریس موسیقی در فرهنگسراهای تهران مدت زیادی در حال پیگیری بوده و اتفاقاً از زمانی که حجت‌الاسلام و المسلمین شهاب مرادی سکان‌دار سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران شد، پیگیری این موضوع شکل جدی‌تری به خود گرفت.
 
جالب این جاست برخلاف مدعیات مطروحه درخصوص تلاش برای حذف موسیقی از سبد فرهنگی جامعه و ابراز نظرات و بیان صحبت هایی درخصوص وجود تفکرات سنتی و غیرفرهنگی در مدیریت جدید سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران، اتفاقاً آنچه موجب صدور ابلاغیۀ شفاهی حجت الاسلام مرادی مبنی بر تعطیلی موقت کلاس های موسیقی در فرهنگسراها گردیده بود، سطح نازل کیفی این کلاس ها و تبدیل شدن آن ها به بنگاه های اقتصادی برای عده ای خاص از افراد غیرمتخصص دلیل بوده و نه به هیچ وجه آن اتهامات سیاست زده. 
 
البته این که چرا برخی از رسانه ها اقدام به به راه انداختن چنین هجمه ای علیه سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران و به ویژه مدیریت جدید این سازمان نمودند، جای بررسی و کنکاش فراوان دارد. با این حال در این مقال صرفاً قصد داریم با واکاوی آن چه در این مدت پیرامون این مسئله مطرح شد، به روشن شدن مباحث برای مردم یاری رسانیم. 
 
چنانچه پیش تر نیز اشاره کردیم، پس از بحث های رسانه ای فراوان، درست یک هفتۀ پیش(یکشنبه 15تیرماه) نشست مشترکی بین اعضای هیات‌مدیرۀ خانۀ موسیقی و معاون هنری سازمان فرهنگی هنری شهرداری و مسئول بخش موسیقی این سازمان به منظور بررسی مسائل و مشکلات کلاس‌های موسیقی فرهنگسراها برگزار شد و در پایان این جلسه، اعضا با امضای تفاهم نامه ای تصمیم گرفتند در پایان ماه مبارک رمضان، بار دیگر کلاس های موسیقی فرهنگسراها، با کیفیتی مضاعف دایر گردیده و میزبان علاقمندان باشد.
  
گفته می شود، در این نشست عبدالحسینی(معاون هنری سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران) گزارشی از سطح نازل آموزش موسیقی فرهنگسراها ارائه داده و گفته: "ما به منظور ارتقای سطح کیفی این کلاس‌ها ناچار به توقف آموزش این کلاس‌ها بودیم و امیدواریم با همکاری و مشورت تخصصی خانه موسیقی بتوانیم سطح کیفی این کلاس‌ها را ارتقا بخشیم و در آینده‌ای نزدیک کلاس‌های موسیقی بازگشایی شود." همچنین در ادامه بابک ربوخه(مسئول موسیقی فرهنگسراها) نیز با اشاره به تعداد بالای هنرجویان، هنرآموزان و رشته‌های مورد تدریس در این فرهنگسراها و همچنین مشکلات مربوط گزارشی ارائه داده و به برخی از مسائل اشاره نموده است. 
 
بنابر شنیده ها و در پی تحقیقاتی که خبرنگار ما از برخی مسئولان، اساتید و هنرجویان این کلاس ها به عمل آورد، متوجه شدیم که ایرادات و اشکالات اساسی به این کلاس ها وارد بوده و به بیان دیگر هیچ گونه استاندارد حداقلی در این کلاس ها رعایت نمی شده است. 
 
به عنوان نمونه درحالی که در همه جای دنیا کلاس های موسیقی به صورت 2نفره (یک استاد و یک شاگرد) برگزار می گردد، در برخی از این کلاس ها یک استاد با بیش از 20 هنرجو ظرف مدت یک ساعت در هفته کار می کرده و طبیعتاً خروجی این کلاس ها نیز هیچ بوده است. 
 
همچنین گفته می شود، به دلیل این کیفیت نازل برخی از اساتید میان هنرجویانی که از خانواده های ثروتمندتر بوده و دیگر هنرجویان تبعیض قائل می شدند. همچنین نمونه هایی نیز وجود داشته که برخی از اساتید این کلاس ها که بدون هیچ نظارتی و امتحان ورودی برای تدریس موسیقی در فرهنگسراها انتخاب می شدند، هنرجویان را به کلاس های خصوصی خود کشانده و فلسفۀ وجودی چنین کلاس هایی را که بی شک در اختیار همگان قراردادنِ آموزش و فرهنگ بوده را زیرسوال می برده اند. 
 
فارغ از این ها نکتۀ جالب توجه دیگر در این ماجرا به برخی از انتقادهای غیرمنصفانه و جهت داری که ازسوی برخی از رسانه مطرح می شد، بازمی گردد و آن انتقاد از شخص رئیس سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران یعنی حجت الاسلام شهاب مرادی است. به نظر این منتقدین حجت الاسلام مرادی، فردی غیرفرهنگی با تفکرات سنتی و جزم اندیش بوده و این دوستان در تمام این مدت به جای آن که انگیزۀ اصلی سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران درخصوص تعطیلی موقت کلاس های موسیقی فرهنگسراها به دلیل کیفیت نازل آن ها را در رسانه های شان، منتشر کنند، با وارونه جلوه دادن ماجرا، دلیل این تصمیم را که به درستی به پیگیری شخص شهاب مرادی اتخاذ گردیده، مخالفت شخصی ایشان با موسیقی و فرهنگ عنوان می نمودند.
 
حال این که این دوستان بنابر چه انگیزه ای این تهمت ها را به شخصیتی همچون شهاب مرادی می زدند بر کسی روشن نیست و در نهایت می توان به طور کل انگیزه های سیاسی و حزبی را دلیل این مسئله دانست با این حال باتوجه به اینکه حجت الاسلام شهاب مرادی فارغ از این که یک روحانی یا یک مدیر و مسئول دولتی باشد، شخصیتی رسانه ای با سابقۀ طولانی در این امر است و سال ها از طریق رسانۀ ملی و دیگر رسانه ها با عموم مخاطبان در ارتباط بوده و شناختی نسبتاً زیاد از او در اختیار عموم مردم قرار دارد، این اقدام و بیان نمودن این تهمت ها، باورنکردنی است. 

به هرتفسیر کسانی که شهاب مرادی را می شناسند، متفقل القول او را به عنوان یکی از روشنفکرترین روحانیان نسل جدید دانسته و چهرۀ رسانه ای او به روشنی حاکی از این مهم است که او هرچه باشد، جزم اندیش یا سنتی نیست.
 
شهاب مرادی که به عنوان یکی از مهمترین منتقدین سانسور و حتی فیتلرینگ شبکه های اجتماعی در فضای رسانه ای معروف است، یکی از معدود روحانیون و مسئولینی است که خود نیز به طور جدی در این شبکه های اجتماعی فعالیت می کند و به خوبی با شیوه های جدید ارتباطی آشناست و به جد از آن حمایت نموده و معتقد به استفادۀ درست و اصولی از این وسایل ارتباط جمعی مدرن است. واقعیت این است که رئیس سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران، باتوجه به این که معتقد است در عرصۀ فرهنگ، با بگیر و ببند و سد زدن نمی توان راه به جایی بُرد، بارها مخالفتش را با فیلترینگ شبکه های اجتماعی(البته نه همۀ آن ها) ابراز کرده و معتقد است، تنها راه جلوگیری از آسیب های اجتماعی، سیاسی و فرهنگی چنین پدیده هایی، برخورد فرهنگی و کار طولانی مدت و حساب شده است. 

با این تفاسیر به راستی چگونه می توان، هدف شهاب مرادی از تعطیلی موقت کلاس های موسیقی فرهنگسراها را نفس مخالفت با موسیقی و فرهنگ دانست؟ در حقیقت به روشنی پیداست که همانگونه که رویکرد شهاب مرادی به عنوان یک روحانی جوان و روشنفکر و البته اهل فرهنگ، در مواجه با شبکه های اجتماعی برخورد و رویکردی فرهنگی است، هدفش از این تعطیلی موقت نیز، بسترسازی جهت بالابردن سطح کیفیِ نازل این کلاس ها و ارتقای کیفی آموزش و فرهنگ در فرهنگسراها بوده و لاغیر. 
 
کمااینکه چنان که در ابتدا نیز اشاره شد، گویا اصلاحات مدنظر این سازمان در این فرصت اندک و باوجود هجمه های سنگین رسانه ای و کارشکنی ها گاه و بیگاه برخی از دوستان، انجام گرفته و طی تفاهم نامۀ اخیر این سازمان و خانۀ موسیقی، قرار بر این شده که از عید مبارک فطر، این کلاس ها با کیفیتی قابل قبول دوباره آغاز به کار نمایند. 
 
نکتۀ جالبی که در پایان اشاره به آن خالی از لطف نیست نیز این است که ازقضا بسیاری از رسانه هایی که تا پیش از بدون هیچ دلیلی اقدام به تهمت زنی و واردآوردن هجمه های رسانه ای علیه سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران و شخص حجت الاسلام والمسلمین شهاب مرادی می نمودند، بلافاصله پس از امضای تفاهم نامۀ این سازمان با خانۀ موسیقی در صف اول انتشاردهندگان اخبار این تفاهم نامه قرار گرفته و طوری وانمود کردند که انگار انتقادات آنان موجب عقب نشینی سازمان فرهنگی هنری شهرداری گردیده و منجر به بازگشایی کلاس های موسیقی فرهنگسراها گردیده است. 

به هر تفسیر آنچه مسلم است این است که تعطیلی کلاس های فرهنگسراها، از همان بدو امر، موقتی و صرفاً به دلیل کیفیت نازل این کلاس ها بوده و اکنون نیز باتوجه به اصلاحاتی که در این شرایط سخت صورت گرفته و نیز باتوجه به اینکه در فصل تابستان قرار داریم، تصمیم گرفته شده این کلاس ها به زودی بازگشایی گردیده و میزبان هنرجویان باشد. 


نظر شما