کلانشهر تهران به عنوان مرکزیت فرهنگی ـ اجتماعی، اقتصادی و سیاسی و علمی، دارای معضلات و مشکلات فرهنگی و اجتماعی است که ریشه در فرهنگ عمومی حاکم بر این شهر دارد و برطرف کردن آنها، منوط به هدایت رفتارهای شهروندان در تعالی فرهنگ عمومی شهر تهران است که این مهم نیازمند ایجاد سازوکار و بستری برای فعالیت فرهنگی مبتنی بر ارزشهای دینی و انقلابی است.
سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران، دستگاهی است که تلاش داشته در سطح فرهنگ عمومی و براساس نیاز اصلی مردم شهر تهران از رهگذر تصدی مراکز متبوعش و اتخاذ راهبردهای عملی و کارآمد، ارتقای فرهنگ شهری را وجهه همت خود قرار داده و سعی در حل مسائل و مشکلات فرهنگی، تهران را به زیستگاهی فرهنگی تبدیل کند که در آن توجه ویژه به صداقت در گفتار و کردار، نظم و انضباط، وجدان کاری و احساس مسئولیت، احترام به قوانین و مقررات، احترام به مخاطبان و تکریم آنها، مردم دوستی و مردمداری و نیز روحیه انتقادپذیری از جمله ارزشهای مورد تأکید و کارکردی مراکز فرهنگی است.
یقیناً رویکردهای سازمان از جمله حاکمیت اخلاق اسلامی در فضای شهری، ارتقای سطح پایبندی شهروندان به اصول و ارزشهای اسلامی، انقلابی، انسانی و خصوصاً کمک به مدیریت شهری از طریق بسترسازی فرهنگی برای رفتارهای مطلوب در اداره بهینه شهر و همچنین توجه به سبک زندگی مهم تلقی شده، چرا که در حال حاضر، بُعد هنجاری در جامعه ما ملاک است و تنوعات هنجاری با وضع ارتباطی امروزه پدید آمده است بهطوریکه با نشستن در خانه و استفاده از اینترنت و شبکههای تلویزیونی و بدون حضور فیزیکی، میتوان الگوهای بسیاری را بررسی و در نتیجه انتخاب کرد، که همه اینها، منشأ و شکلگیری زندگی ماست، زندگی ما به شدت متأثر از فناوریهای پیرامون شده است، برای مثال زندگی بدون تلفن همراه و اینترنت برای بسیاری از شهرنشینان و حتی حاشیهنشینان، طاقتفرسا و برای آنهایی که اعتیاد اینترنتی پیدا کردهاند، عذابآور است.
در این میان، هر مرکز فرهنگی به نوعی مدیر وضعیت فرهنگی پیرامون محله شهری خود است، محلهگرایی دارای دو مؤلفه «انس با محله» و «تعامل با نهادهای محلی» است. «انس با محله» به معنای اعتمادسازی و ورود به زندگی و روابط اجتماعی یک محله است. «تعامل با نهادهای محلی» به معنای مشارکتهای مالی و یا به دوش کشیدن وظایف سایر نهادها نیست. هر نهاد، کارکرد اجتماعی و فرهنگی و هنری خود را دارد و تعامل نهادهای محلی به معنی بهرهگیری از ظرفیتها و منابع مشترک برای مدیریت فرهنگی یک محله است، عدالت فرهنگی به این معنا نیست که تمام شهروندان تهرانی از امکانات یکسان فرهنگی برخوردار باشند، بلکه عدالت فرهنگی به معنای آن است که مردم هر محله با توجه به شرایط فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی خود خدمات متناسب فرهنگی را دریافت کنند. مؤلفه اصلی برقراری عدالت فرهنگی براساس نگاه محله محورانه، شناخت «نیاز» محلهای است و بر همین اساس و با لحاظ دیدگاه شهروندمداری، در هر برنامه باید نیاز حقیقی مردم محله لحاظ شود. با توجه به شرایط و خصوصیات محیطی و مخاطبان و مسائل و مشکلات فرهنگی آنها و نیز تعداد، گستردگی جمعیت و اثرگذاری هر یک از سطوح و گروهها، برخی از گروههای مخاطبان از اولویت بیشتری برخوردارند که با توجه به اکثریت نسبی کودکان، نوجوانان و جوانان و نیز جایگاه حساس آنها، این اقشار در کانون توجه قرار دارند. درنتیجه خانههای فرهنگ و مراکز فرهنگی از قابلیت و ظرفیت مساجد، هیئات مذهبی، کانونهای مردمی و ... همچنین رسانههای پرمخاطب مدرن در فعالیت بهره جسته و ضمن بهرهبرداری از محیطهای تأثیرگذار عمومی شهر، محلات و مناطق، میکوشند تا هنرمندان و فرهیختگان محلات را در فعالیتهای فرهنگی و هنری خود فعال سازند که در میان، نقش نیروهای توانمند، ایجاد انگیزه، آمادهسازی محیط کار، رهبری مناسب، ایجاد فرصتهای مناسب ارتقا و سهیم کردن همه کارکنان در تصمیمگیریها، بارز است که البته منابع انسانی و مالی سازمان پاسخگوی نیاز واقعی فرهنگی و هنری شهر تهران نیست برای همین از ابتکارات و خلاقیتهای مردم و نهادهای مردمی، یکی از راهبردهای اساسی برنامهریزی است و منظور از نهادهای مردمی تنها تشکلهای غیردولتی (NGO) به معنای مصطلح آن نیست، یکایک مردم و سایر مجموعههای مردمی میتوانند در فکر، برنامهریزی و اجرا، نقش هدفداری را ایفا کنند و برای گسترش فرهنگ، باید فرهنگ را مردمی کرد.
سرمایه اصلی یک مدیر و مسئول فرهنگی، نوآوری، خلاقیت و جوشش فرهنگی است، جوششی که باید در تمام اجزا و مراحل، یک فرآیند فرهنگی جاری شود و با بهرهگیری از قابلیتها و زمینههای مناسب و متناسب، برای گسترش نشاط اجتماعی با اولویت صبر قرار گیرد.
منابع :
ـ پیش نویس چارچوب اصلی حاکم بر برنامههای مراکز سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران
ـ دستورالعمل اجرای محدوده فعالیتهای مراکز فرهنگی هنری منطقه چهارده