جمعه ۰۷ ارديبهشت ۱۴۰۳
ساعت : ۲۳:۳۸
کد خبر: ۸۸۱۶۱
|
تاریخ انتشار: ۱۳ مرداد ۱۳۹۵ - ۱۶:۴۳
گودرزی در نقد مجموعه داستان «چراغ قرمز» گفت: نویسنده در این مجموعه به مفهوم زمان و چپونگی گذارن آن پرداخته و دغدغه‌های اجتماعی خود را هم مطرح کرده است.
به گزارش رسانه خبری سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران، نشست‌های «ترنم قلم»، یک هفته در میان و سه شنبه‌ها در کتابخانه فرهنگسرای گلستان و به منظور گسترش فرهنگ کتابخوانی، آشنایی با کتاب‌های جدید، نقد و بررسی یک اثر تازه با حضور نویسنده آن اثر، منتقدان و علاقه‌مندان به کتاب برگزار می‌شود. ‌ 
 
در برنامه این هفته «ترنم قلم»، مجموعه داستان «چراغ قرمز» نوشته مهرانگیز اشراقی که از سوی انتشارات هزاره سوم منتشر شده با حضور نویسنده، خلیل نیک‌پور و محمدرضا گودرزی، به عنوان منتقد و اعضای کانون کتابخوانان کتابخانه فرهنگسرای گلستان مورد بررسی قرار گرفت.
 
نویسنده کتاب، مهرانگیز اشراقی در ابتدای نشست به خواندن بخشی از کتاب و معرفی آن پرداخت. خلیل نیک پور منتقد برنامه هم درباره کتاب گفت: معمولا، وقتی یک مجموعه داستان را در دست می‌گیریم انتظار داریم که داستان‌های آن، به طریقی، یا در فرم یا در موضوع و محتوا و یا در ماجرا، ارتباطی تعیین کننده و یا وحدتی معنادار داشته باشند تا حلقه‌ اتصالی را برای کلیت مجموعه ترسیم کند. 
 
وی در ادامه بیان کرد: در مجموعه داستان «چراغ قرمز» ۱۶ داستان کوتاه گنجانده شده که به لحاظ فرم و محتوا، شباهت چندانی به هم ندارند. برای مثال، در داستان «هالویین» به موضوع احساس ناامنی یک زن در اجتماع پرداخته و در داستان «بابام عمرشو کرده بود!» به روابط زن و مرد در عصر حاضر پرداخته  شده است؛ به عبارتی نمی‌توان محوری واحد مابین داستان‌های مجموعه مشاهده کرد.
 
نیک پور با اشاره به این که عدم وحدت موضوعی را در آثار مطرح ادبی جهان هم می توان یافت گفت: حتی در آثار مطرح ادبی جهان هم مجموعه‌هایی وجود دارد که از این قاعده مستثنا نیستند و در این مجموعه‌ها نیز وحدت معنایی و فرم داستان نویسی به چشم نمی خورد. 
 
این منتقد ادبی همچنین بیان کرد: در مواجهه با مجموعه داستان «چراغ قرمز» که نویسنده‌ آن یک خانم است انتظار دیگر ما آن است که داستان‌های آن، تجربه‌های متفاوتی از جهان ذهنی و بیرونی یک زن، توام با نگاهی زیباشناختیی باشد که به نظر می‌رسد نویسنده، در این مسیر به توفیق نسبی دست پیدا کرده است و حتی داستان‌هایی مانند «آدرس این مهمان‌سرا کجاست؟، ناخن های مهشید، چراغ قرمز، خاک، لیلی و هالویین» تا حدود زیادی در این زمینه موفق بوده اند.
 
محمدرضا گودرزی نویسنده و منتقد دیگر این برنامه هم درباره مجموعه داستان«چراغ قرمز» گفت: این مجموعه شامل ۱۶ داستان است که  ۹ داستان آن، ریالیستی  است ونشان می دهد نویسنده دغدغه های اجتماعی دارد. دو داستان «ناخن های مهشید» و«مرگ پدرام»،  طنز هستند و دراین دوداستان به کمک طنز،مسایل اجتماعی –روانشناختی نقد شده است. ژانر داستان‌ها بیانگر این مسئله است که  مسایل اجتماعی  از دید نویسنده بسیار مهم است. 
 
او در ادامه گفت: راوی ۱۴ داستان ، اول شخص  است که این هم نشان می دهد، علاقه نویسنده به راوی اول شخص بیش از راوی های دیگر است واین راوی مفاهیم روانشناختی را بهتر از راویان دیگر منعکس می کند. از طرفی نثر ماین جموعه داستان، بسیار سلیس وروان است وخواننده در خوانش آنها به مشکل برنمی خورد.
 
به گفته گودرزی، مهمترین مساله ای که در مجموعه داستان«چراغ قرمز» مطرح می شود، مفهوم زمان است .این که  گذر زمان چگونه  بر روح وروان شخصیت ها اثر می گذارد وانسان به مرور ، آنچه راکه زندگی به اوبخشیده از دست می دهد واندوه سپری شده زمان ، ذهنش را به خود مشغول می کند.امابیشتر داستان ها صرفا انعکاس واقعیت‌اند.
 
پرسش وپاسخ حاضران در جلسه  از نویسنده و منتقدان و همچنین تقدیر از نویسنده کتاب و پذیرایی از مخاطبان از بخش‌های پایانی این برنامه بود.

نظر شما