به گزارش رسانه خبری سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران، پنجمین نشست سینما نوستالژی باشگاه فیلم اندیشه با نمایش و بررسی فیلم «روز واقعه» با حضور شهرام اسدی کارگردان و مجید میرفخرایی طراح صحنه و لباس در فرهنگسرای اندیشه برگزار شد.
شهرام اسدی در ابتدای این نشست درباره ایده اولیه این کار گفت: ریشه و خواستگاه اصلی این ایده در فیلمنامه بهرام بیضایی وجود داشت که بسیار سنجیده و به قاعده نوشته شده بود. وقتی در ابتدای امر فیلمنامه این اثر در اختیار من قرار گرفت و من از ساعت ۱۰ شب تا ۴ صبح آن را خواندم؛ شیفته آن به ویژه دو دیالوگ پایانی فیلم شدم.
وی افزود: با وجود همه سختیهایی که برای اجرا داشتیم و در همان ابتدا هم قابل پیشبینی بود، اینکه موضوع این فیلم بر اساس یکی از مهمترین علایق دینی مردم ماست و ریشه در باورهای دینی مردم دارد کار را برای ما سختتر میکرد چون روی نقطه حساسی دست گذاشته بودیم. البته این اتفاق تا حد زیادی در فیلمنامه پیشگیری شده بود و ما قرار بود پیش از ترسیم خود واقعه، فلسفه حرکت را بیان کنیم.
کارگردان فیلم سینمایی «روز واقعه» اضافه کرد: مرحله بعدی که جلوی پای ما بود انتخاب گروهی بود که بتوانند تکنیکهای لازم برای تصویر کردن این فیلمنامه را پیاده کنند. خوشبختانه همه کسانی که برای این موضوع گرد هم آمدند، عاشقانه با همه وجودشان جلوی دوربین حاضر شدند و همین انرژی به خود فیلم هم منتقل شد و همین امر باعث شد که شما با وجود بارها و بارها دیدن این فیلم باز هم از دیدن آن خسته نشوید که این نه به حرفهای بودن ما که به حسی که زمان ساخت فیلم داشتیم بازمیگردد.
اسدی تاکید کرد: ما تمام تلاش خود را به کار بردیم تا مخاطب پیش از آنکه مرعوب تصویر شود، معنا را درک کند. یک وجه درخشانی در این فیلمنامه هست که متاسفانه همه ما در موضوع عاشورا آن را فراموش کردهایم. اینکه همیشه راه را توصیف کردهایم با آب و تاب و به معنا و مفهوم حرکت بیتوجه بودهایم.
انگیزه ساخت اثر را از علامه محمد تقی جعفری گرفتم
اسدی درباره چالشهایی که در برابر ساخت این اثر داشت گفت: وقتی فیلمنامه روز واقعه پیشنهاد شد جناحهای مختلفی دربرابر آن موضع گرفتند. من هم سعی میکردم هر مجلسی که فراخوانده میشود شرکت کنم. در نهایت بعد از شرکت در ۱۰۸ جلسه گفتند که نمیتوانید این فیلم را بسازید چرا که نگاه درستی به امام حسین (ع) ندارد.
وی افزود: من از دوره دبیرستان که داستانهایی از مولانا را به صورت فیلمنامه در میآوردم با علامه محمد تقی جعفری رابطه خوبی داشتم. آن روز که گفتند اجازه ساخت فیلم را ندارم، به منزل ایشان در میدان خراسان رفتم. فیلمنامه را به دست گرفت و به این دلیل که زیر همه دیالوگها را خط قرمز کشیده بودند. فیلمنامه را برگرداند به من و گفت خودت یک قسمتش را بخوان. من آن بخشی را خواندم که مرد بتکده با بازی درخشان حسین پناهی میگوید: «چهگونه سنگی بر بتان مرده بیاندازم حال آنکه بتهای زنده روی زمینند؟» شگفت زده شد و گفت دوباره بخوان، دوباره خواندم؛ صورتش شکفت و لبخند زدم. گفتم این دیالوگ را گفتند از فیلمنامه در بیاورید چون سندیتی ندارد. چهره در هم کشید و گفت: قیام حسین(ع) سندیت این جمله است.
وی تاکید کرد: گفتوگوی من با علامه جعفری انگیزه لازم برای ساخت این فیلم را به من داد.
بداهه نوازی کارگردان و طراح صحنه برای تولید یک اثر بدیع
مجید میرفخرایی درباره چگونگی پیوستن به گروه ساخت این فیلم گفت: ساخت این فیلم دقیقا پس از پایان سریال امام علی (ع) به من پیشنهاد شد. این اولین برخورد من با شهرام اسدی بود و دیدم چقدر کارگردان خوبی است و چقدر حضور در این کار دوست داشتنی است. فیلمنامه فوقالعاده بود و من باکارگردانی مواجه بودم که پیش از ساخت فیلم، آن را در ذهنش ساخته بود.
وی افزود: به نظر من روز واقعه مثل یک ترانه است و من و شهرام اسدی نوازندگانی بودیم که بداهه نوازی میکردیم اما چنان هماهنگ و در خدمت شعر بودیم که برای خودمان هم کیف آور بود.
میرفخرایی تاکید کرد: ایده اصلی فیلم برای خود من خیلی جذاب بود. این سیر تکامل یک نفر به نوعی عرفان است. یکی از نکاتی که در فیلمهای تاریخی و مذهبی با آن دست به گریبانیم این است که مخاطب از ابتدا پایان فیلم را میداند و هنر تو زمانی برای او کاربرد دارد که بتواند برای کسی که داستان را به تمامی میداند جذاب باشد.
وی افزود: اتفاقات خاصی هم در این کار افتاد. به خاطر دارم سکانس افتتاحیه فیلم که جشن عروسی است و ما آن را در مامونیه فیلمبرداری میکردیم، گروهی را برای حرکات موزون آورده بودیم که نمیتوانستند ریتم را درک کنند و نمیتوانستند برای آن دوره باشند. رفیتم و گروهی را از اشکذر و جنگ زدههای آبادان آوردیم و افتتاحیه فیلم را کوبنده و فوق العاده برگزار کردیم.
شهرام اسدی هم درباره نخستین همکاریاش با میرفخرایی گفت: حضور مجید میرفخرای در کنار من مانند آن دسته از شعرهای ادبیات ماست که گفتوگو است. گفتم گفت پینگ پونگی. بخشی از فیلم که نادمها در حال بازگشت هستند من میخواستم به گونه تصویرش کنم که انگار همه طبیعت علیه این افراد به پا خواستهاند. لباسهایشان هم باید شکل ویژهای داشت. به مجید گفتم راه حلی بگوید که کم هزینه باشد تا با تهیهکننده برنامه به مشکل برنخوریم. مجید چند قابلامه را مملو از گل کرد و لباسها نادمان را گل آلود کرد و به تن آنها پوشاند.
تولید ۱۴ دقیقهای روز واقعه
مقدسیان با اشاره به تحصیلات شهرام اسدی در خارج از ایران از میزان تاثیرگذاری این دانش تئوری در تولید این اثر پرسید و اسدی پاسخ داد: قطعا بیتاثیر نیست. انسان در هر وادی که قدم میزند تاثیر میگیرد اما در اجرا این نگاه برای من اشکالاتی را به وجود آورد.
وی افزود: شاید تا به حال نشنیده باشید که من یک بار پیش از ساخت نهایی «روز واقعه»، آن را کلید زده بودم. سال ۶۷ با همان تفکرات آن زمانیام و ۱۴ دقیقه از فیلم را ساختم. چون برای هر دقیقه از فیلم استوری برد کشیده بودیم و بر اساس تئوریها پیش میرفتم. هزینه فیلم ۱۶ میلیون پیش بینی شده بود و من در همین ۱۴ دقیقه ۱۱ میلیون هزینه صرف کرده بودم و تشخیص دادند که من با ۵ میلیون باقی مانده نمیتوانم بقیه فیلم را بسازم.
اسدی اضافه کرد: فارابی سال بعد فیلمنامه را خرید و برای ساخت آن به من پیشنهاد کرد و کار ساخت را از سر گرفتم. کار طراحی لباس و موسیقی فیلم را به طور ویژه کار کردیم و سعی کردیم که از آن موسیقی لب کارون و غم انگیز دوری کنیم.
وی در پاسخ به این سوال که چرا نسخه خوبی از فیلم برای نمایش عمومی وجود ندارد گفت: متاسفانه این ایراد به فارابی به عنوان صاحب اثر وارد است که حتی نسخهای که در تلویزیون هم نمایش داده میشود، نسخه ایدهآلی نیست. اخیرا یک نسخه HD از تلویزیون پخش شد که البته خیلی هم از خودشان به خاطر اتفاقی که برای اثر من رقم زده بودند ممنون بودند. کار را اوراکسپوز کرده بودند و شارپ نس کار را بالا برده بودند و خیلی از زحمات ما را بر باد داده بودند. ما در زمان ساخت فیلم ۴۹ فیلتر از خارج از ایران تهیه کردیم که برای تصویر برداری به کار ببریم. این بخشی از تاریخ سینمای ایران است؛ اما متاسفانه آن اپراتور «ریاستور» کردن را با فتوشاپ کاری اشتباه گرفتهاند.
شهرام اسدی در پایان سخنان خود درباره دلیل کم کاریاش در سینما گفت: ۲۳ سال از ساخت روز واقعه میگذرد و من در تمام این مدت میتوانستم ۲۳ فیلم سینمایی بسازم اما همیشه سعی کردهام به سراغ کارهایی بروم که قلبم را به تپش میاندازد. صبح همان روز که فیلم روز واقعه به نمایش درآمد من با ۵۰ پیشنهاد ساخت فیلم تاریخی مذهبی مواجه شدم که به لعنت خدا هم نمیارزید. هدف من از حضور در سینما پر بار کردن کارنامهام نبود بلکه حضور موثر و ماندگار در سینما بود. به همین دلیل هم شیخ بهائی را ساختم و ۶ سال تمام برای نوشتن جلالالدین، داستان کودکی مولانا وقت صرف کردم و در نهایت البته از کارگردانی آن کنار کشیدم.
این نشست روز سهشنبه ۲۷ مهرماه با حضور علاقهمندان در فرهنگسرای اندیشده برگزار شد.