به گزارش رسانه خبری سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران، فرهنگسرای انقلاب اسلامی آیین «پدرم که آتش نشانی» که به تجلیل از پدران آتش نشان خانه شکوفههای انقلاب و شهدای نجات اختصاص داشت را امروز ششم بهمن با حضور عباسعلی قاسمی و مجید گلیزاده از آتش نشانان حادثه پلاسکو و فرزاد خمزاده، آتشنشان و عضو ستاد مدیریت بحران این حادثه برگزار کرد.
این مراسم که با قرائت قرآن دسته جمعی نوآموزان خانه کودک شروع شد و عباسعلی قاسمی، آتش نشان حادثه ساختمان پلاسکو پیکسلهای ۱۲۵ را بر سینه نمایندگان خانه کودک نصب کرد. این پیکسل به نام شهدای آتش تولید شده و عدد ۵ به شکل قلب و به نشانه ارادت به شهدای اتش نشان تصویر شده است. این پیکسلها به همت اداره محصولات سازمان فرهنگی هنری تهیه و تولید شده است. همچنین این آتش نشان از محیا مهاجر و مبین فرهانی که برترین نقاشی را در موضوع حادثه نقاشی کرده بودند، تقدیر کرد.
هر چه از رشادت همکاران مان بگوییم، کم گفتهایم
مجید گلیزاده، آتش نشان ایستگاه حسن آباد که از محل ساختمان پلاسکو در این نشست حاضر شده بود با دیدن همکارش عباسعلی قاسمی به شدت متاثر شد و این دو آتش نشان دقایقی را در آغوش هم گریستند.
وی در ادامه به بیان خاطراتی از همکارانش در روز حادثه پرداخت و گفت: محسن روحانی در روز حادثه چهار بار دستگاه تنفسیاش را تعویض کرد. هر دستگاه تنفسی زمانی حدود 45 دقیقه به آتش نشان اکسیژن رسانی میکند. فریدون علی تبار روز حادثه برای شرکت در امتحان مرخصی ساعتی داشته وقتی متوجه حادثه میشود خود را با پیک موتوری به محل میرساند. فریدون آقایی دختر دو سالهای به نام آنا دارد. او هم بار چهارمش بود که دستگاه عوض کرد و برای امداد رسانی به ساختمان پلاسکو وارد شد.
وی درباره تلاش امدادگران و از خودگذشتگی همکارانش گفت: فرمانده ما از بچهها خواسته بود که به طبقات بالا نروند. به محض اینکه بچهها میشنوند چند نفر در طبقات بالا هستند میروند تا مردم را تخلیه کنند که ساختمان ریزش میکند. چند نفر از بچهها لحظه شهادت محسن روحانی و فریدون علی تبار را دیدهاند که آوار روی سرشان ریخته و با آوار طبقات پایین آمدهاند. متاسفانه بعضی از اتفاقات آنجا را نمیشود تعریف کرد. در زمان ریزش ساختمان بچهها از طبقه چهارم و پنجم خودشان را به پایین پرتاب کردند که زیر آوار نمانند. یکی از همکاران دچار شکستگی لگن و کمر شده است. شهید صفیزاده پنج نفر از بچهها را سوار بالابر میکند وقتی میبیند که بالابر سنگین شده و ممکن است سقوط کند صبر میکند بقیه را نجات بدهد بالابر بعدی که میرسد ساختمان فرو میریزد. از رشادت بچهها در این حادثه هرچه بگوییم کم گفتهایم برای نجات جان مردم و همکارانشان از جان خودشان گذشتند.
گلی زاده، افزود: بچهها هنوز دنبال معجزهاند اما معجزه اتفاق افتاده این حادثه میتوانست به مراتب تلختر از این باشد؛ ممکن بود تعداد شهدای ما بالای صد نفر باشد اما بچههای آتشنشان از بین طبقات و روی کولرها خودشان را از ساختمان بیرون کشیدهاند.
وقتی به محل کار میرویم نمیدانیم بازگشتی هست یا نه
در بخش دیگری از این آیین عباسعلی قاسمی روی صحنه حاضر شد و گفت: «شهدای این حادثه هر کدام دسته گلهایی بودند که پرپر شدند. هر کدام از شما میتواند یک اتشنشان باشد به شرط اینکه ایمنی را رعایت کند. هر جا اتفاقی افتاد، چیزی آتش گرفت، کسی جایی گیر کرد با شماره ۱۲۵ تماس بگیرد. شغل ماست که جانفشانی کنیم برای همه مردم که در خانه سر راحت به بالین بگذارند.» وی در این بخش از صحبت هایش به شدت متاثر شد و دقایقی بعد صحبت هایش را این طور ادامه داد: «بچهها این شغل ذاتی ماست که در خدمت همه شما باشیم و جان مان را فدا کنیم که شما سلامت باشید و آسیبی به شما نرسد. شما وظیفه دارید که بچههای خوبی باشید و به خانوادهتان مهربانی کنید و به پدر و مادرتان احترام بگذارید.»
قاسمی، آتشنشان ایستگاه حسن آباد که در روز حادثه ساختمان پلاسکو حضور داشته خطاب به مادران حاضر در جلسه گفت: «دوستان در این حادثه ما مظلومانه شهید شدند. پدر همسر شهید روحانی به ایستگاه آتشنشانی آمده بود میگفت، دختر شهید به مادرش میگوید: بابا کی می آید. ما تا کی به این بچه دروغ بگوییم که پدرت به ماموریت رفته است! شما در تلویزیون دیدید که چه اتفاقی افتاد. مردم همدلی وهمراهی کردند و این برای ما پشتوانه و دلگرمی است که مردم همدرد ما هستند و دیدند که شغل ما چقدر سخت و زجر آور است و اینکه خانواده ما این سختی ها را تحمل می کنند. من صبح که به محل کارم می روم نگاهی به این دو تا بچه می کنم و می گویم شاید فردایی نباشد. این حس همه همکاران ماست.»
کیف نجات را جدی بگیرید
فرزاد خم زاده، از اعضای تیم ستاد بحران ایستگاه ۵۳ آتش نشانی که در جریان امداد رسانی حادثه پلاسکو حضور داشته در جمع نونهالان خانه کودک حاضر شد و پس از آرزوی شفاعت توسط دوستان شهیدش درباره مواجهه با بحران گفت: نخستین نکته ای اینکه خانواده ها حتما «کیف نجات» را در خانه داشته باشند. کیف نجات، حاوی مدارک، آب، وسایل بهداشتی، پول نقد داشته باشید. در زمان وقوع زلزله باید به فکر جان خود و خانواده تان باشید و فرصت برداشتن وسایل را ندارید.
وی در ادامه درباره آسیب های پس از حادثه خاطر نشان کرد: خرابی اولیه زلزله، تمام می شود اما خرابی های ثانویه خیلی بیشتر است. در زلزله بم دختر 9 ساله ای تمام خانواده اش را به دلیل آواربرداری غلط از دست داد و به دلیل امداد رسانی غیراصولی، فلج شد. نکته دیگر «جاگیری» در زمان زلزله است. موقع وقوع زلزله در کنج دیوار، زیر چارچوب در و جاهایی که به صورت مثلثی باشد باید پناه گرفت. زیر میز میگویند نروید چون احتمال حبس شدن زیر آوار هست. شماره تماسهای اضطراری 125، 115 و 110 را که شمارههای امدادی است حتما یاد بگیرید. در زمان وقوع زلزله با عجله به سمت درهای ورودی نروید، جز ضرر به خودتان چیزی نیست.
وی در پایان از نونهالان خانه شکوفهها خواست برای شادی روح همکاران شهیدش حمد و سوره ای قرائت کنند. سپس نونهالان خانه کودک دسته جمعی حمد و سوره ای خواندند و به روح شهدای نجات تقدیم کردند.
آتش نشان! من قول میدهم
در ادامه این نشست مدیر خانه کودک شکوفه های انقلاب پشت تریبون رفت و خطاب به آتش نشانان گفت: کشتزاری از آهن در مرکز شهر بود و جلوی چشمانت فروریخت و داغ سینه ات را شعله ور کرد. کشورم شهدای بسیاری دارد این روزها برخی را شهدای مدافع حرم می نامند و برخی را شهدای وطن و ما به شما آتش نشانان قول می دهیم.
سپس درحالی که کودکان دست هایشان را به نشانه قول بالا آورده بودند به آتش نشانان متعهد شدند که در زمینه رعایت اصول ایمنی کوشا باشند و این متن را تکرار کردند:
من قول می دهم که هیچ وقت به گاز دست نزنم
من قول می دهم به آتش دست نزدیک نشوم
من قول می دهم به کبریت دست نزنم
من قول می دهم هر وقت صدای آژیر ماشین آتش نشانی را شنیدم به راننده بگویم که کنار برود
برای شما همیشه دعا می کنم
در پایان این مراسم آتش نشانان تابلوی یادبود این مراسم و تابلوی «یه وقتایی واسه پرواز کردن.. » را امضا کردند. آیدین روشن ضمیر، معاون فرهنگسرای انقلاب اسلامی از آتش نشانان شرکت کننده در این برنامه تقدیر کرد و کودکان با آتش نشانان عکس یادگاری گرفتند.
تابلوی «یه وقتایی واسه پرواز کردن» از آثار اداره محصولات سازمان فرهنگی هنری است که توسط حسن روح الامین طراحی شده و بیتی از ترانه روزه بمانی بر آن نگاشته شده است.
در خاتمه آیین «پدرم که آتش نشانی»، مسئولان خانه کودک، پدران آتش نشان را را از زیر قرآن رد کردند و برای سلامت و آرامش دل هایشان دعا کردند.