جمعه ۰۷ ارديبهشت ۱۴۰۳
ساعت : ۱۹:۱۸
کد خبر: ۹۱۶۷۳
|
تاریخ انتشار: ۰۹ اسفند ۱۳۹۵ - ۱۶:۴۹
در چهارمین نشست استانداردهای کتاب کودک نقش ویراستار در کتاب‌های کودک و نوجوان مطرح شد که خلق رسم الخط‌های متفاوت توسط ناشران و عدم تبعیت از فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی فن ویراستاری را از استانداردهای خود دور می‌کند.
ناشران از شیوه نامه فرهنگستان تبعیت نمی‌کنندبه گزارش رسانه خبری سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران، چهارمین نشست از سلسله نشست‌های استانداردسازی کتاب کودک و نوجوان با موضوعات «تاریخچه ویرایش در ایران، یکدست سازی و نقش ویراستار در نشر»؛ «نقش و وظایف ویراستار در کتاب‌های کودکان و نوجوانان» و «نقش زبان و زیبایی شناسی در ویراستاری» برگزار شد.
 
در این نشست محدثه گودرزنیا، روشنک بهاریان و مریم بنایی  عدم نگاه تخصصی به ویراستاری توسط ناشران، مولفان و مدیران فرهنگی را آسیبی جدی خواندند و آگاهی بخشی در این امر و نزدیک شدن به استانداردهای جهانی را خواستار شدند.
 
گودرزنیا که خود مولف داستان کودک و نوجوان است در ابتدای این نشست به بررسی تاریخچه ویراستاری در ایران پرداخت. وی گفت: با استناد به یادداشت‌ها و متون به جا مانده از گذشته می‌توان درک کرد که همواره مولفان این دغدغه را داشته اند که آثار آنها زینت پیدا کند و بتوانند سر و شکل درستی به آن ببخشند. با این حال تاریخچه ویرایش ایران را می‌توان در پنج بازه زمانی بررسی کرد.

وی ادامه داد: ویرایش را در دوره پیش از قاجار؛ قاجار؛ پهلوی اول، پهلوی دوم و بعد از انقلاب می‌توان بررسی کرد اما انتشارات فرانکلین را می‌توان پدر ویرایش نوین در ایران خواند. تا سال ۱۳۳۳ شیوه‌نامه املایی نداشتیم، تا آن زمان افراد کم سواد کم بودند و اگر هم باسواد بودند دغدغه سر و شکل کلمات برای آنها مطرح نبود. اما انتشارات فرانکلین با همت همایون صنعتی زاده واحد ویرایش را ایجاد کرد که البته به این ویراستاران «ادیتور» گفته می‌شد. آنها معتقد بودند که ویراستاری هم رده تالیف و ترجمه است. پس از این حرکت بود که ناشران مختلف شیوه نامه های املایی را تهیه کردند و به کار بردند.
 
این کارشناس در همین جا به معضل اصلی ویرایش در ایران اشاره کرد: تعدد رسم الخط در ایران سبب شده تا شیوه املایی درستی نداشته باشیم. باید توجه کنیم که کودک و نوجوان در مرحله یادگیری است و هنگامی که با کلماتی روبه‌رو می‌شود که شیوه‌های نگارشی آنها متفاوت است، سردرگم می‌شود. گمان می‌کنم یکی از قدم‌های خیلی مثبت در استانداردسازی ویرایش تبعیت از فرهنگستان است که شیوه نامه‌ای علمی را تدوین کرده است. متاسفانه ناشران حاضر به تبعیت از این شیوه نامه نیستند و بنابر تمایلات و سیاست‌های خود برنامه‌ریزی می‌کنند.

گودرزنیا به شیوه املایی برخی مولفان و مترجمان تراز اول اشاره کرد و گفت: در این میان برخی از نویسندگان و مترجمان نیز اصرار دارند که آثار با رسم الخط خود آنها به چاپ برسد که این شیوه  نگرش نیز درست به نظر نمی‌رسد.

روشنک بهاریان دیگر سخنران این نشست بود. او به وظیفه اصلی خود ویراستاران اشاره کرد و گفت: از آنجا که نشر در جامعه ما تخصصی نیست پس ویرایش نیز جنبه‌ای تخصصی پیدا نکرده است. لذا افرادی که به شغل ویراستاری مشغول اند ویرایش هرنوع اثری را می‌پذیرند، بدون آنکه علم کامل در آن حوزه داشته باشند. به طور مثال یک ویراستار حوزه روان شناسی؛ ویرایش یک اثر کودک و نوجوان را نیز می‌پردازند و یا کسی که ویرایش کودک انجام می‌دهد به راحتی اثری پزشکی و یا مربوط به علوم محض را نیز می‌پذیرد و همین امر سبب رخ دادن خطاهای بزرگ و جبران ناپذیر می‌شود.

وی در این زمینه مثال‌هایی را عنوان کرد و به مبحث اصلی خود یعنی وظایف ویراستار کودک و نوجوان پرداخت: در ویراستاری کودک و نوجوان یکی از وظایف تخصصی ویراستار توجه به وظیفه‌ای است که در برابر مخاطب دارد. او اگرچه باید ویرایش صوری، زبانی،‌ محتوایی، ساختاری و ادبی را مد نظر داشته باشد؛ اما بایستی به وظایفی جزئی تر نیز بیندیشد.

بهاریان سخنان خود را این چنین ادامه داد: کشف و رفع غلط‌های املایی در آثار کودک و نوجوان بسیار مهم است. مخاطب در مرحله سوادآموزی است و هر واژه ای در ذهن او حک می‌شود و تغییر این تصویر  دردسر ساز خواهد بود.

وی که به ذکر نمونه هایی درمورد سخنان خود می‌پرداخت به یکدست سازی رسم الخط، یکدست سازی زبان در متن (‌رسمی یا محاوره ای بودن یک اثر) و حفظ فرهنگ در متن اشاره کرد و افزود: رعایت نیم فاصله‌ها و استفاده  درست از علائم سجاوندی در آثار کودک و نوجوان مهم است و ویراستار باید به آن توجه ویژه داشته باشد.  پایبندی به انتخاب رسمی یا محاوره ای بودن متن سبب خواهد شد تا کودک به شناخت درستی از زبان برسد.  از سویی درست است که پایبندی به متن اصلی در ترجمه مهم است اما زمانی که کلمات معادل داریم و هنوز فضای بومی ما توسط کودک شناخته نشده و امکان معادل سازی ضرب المثل‌ها را داریم این وظیفه بر گردن ویراستار است که به تعامل با مولف برسد و اثری بهتر را به مخاطب ارائه کند.

نقش زبان و زیبایی شناسی در ویرایش و استانداردسازی کتاب کودک و نوجوان عنوان موضوعی بود که در انتهای نشست به آن پرداخته شد. بنایی گفت:اصلی‌ترین چیزی که ما در ویرایش متن با آن سر و کار داریم زبان آن است و ویرایش  هم در واقع روی زبان انجام می‌شود؛ بنابراین هر قدر شناخت از زبان، ابزارهای زبانی و استفاده و کاربرد آن ها بیشتر شود، بیشتر قادر خواهیم بود به زبان سلامت و واضحی نزدیک شویم که به عنوان زبان استاندارد می‌شناسیم.

او این شناخت را برعهده  تمام کسانی دانست که قصد دارند به این وادی وارد شوند و ادامه داد: از سوی ویراستار دو چیز خیلی مهم است: یکی درک محتوای اثر که چه چیز را می‌خواهد به مخاطب منتقل کند و یکی ساختار و فرم اثر که با چه قالبی و چه چیدمانی سعی کرده مفاهیمش را منتقل کند.

بنایی در ادامه به پیام، ساختار، لذت بخشی ادبیات و شناخت مخاطب پرداخت که تمام آنها بخشی از وظایف ویراستار است. وی در حوزه خردسال گفت: در ویرایش آثار باید بدانیم کودک سبُکی و آهنگین بودن را دوست دارد. بنابراین اثر باید حس انگیزی مخصوص کودک را در خود داشته باشد که اصلی ترین آن حضور ریتم‌ها و آهنگ‌های تکرار شونده است، چه در تصویرها و چه در کلام. کودک از مواجه شدن با آهنگ و از ریتم‌های (ساختارهای) تکرارشونده لذت می‌برد. یکی از لذت‌های کودک، کارکرد حس‌هایش است. آهنگین بودن، حس‌هایش را بیدار می‌کند. مثلا آهنگین بودن متن حس شنیدار کودک را بیدار می‌کند. از لذات دیگر کودک شناخت مستقل او از دنیای پیرامون است و چون هنوز در مرحله شناختی اولیه است باز تکرار است که درک او را سهل می‌سازد و همچنین به او حس امنیت می‌دهد. به همین دلیل در داستان‌های کودکانه از تکرار واژه‌ها و اصوات در جملات شبیه به هم بهره گرفته می‌شود. از چیزهایی استفاده کنیم که او را نمی‌ترسانند بلکه به او امنیت می‌دهند. در واقع ویراستار لازم است بنا بر ظرفیت‌های هر داستان، از کلمات و چیدمان‌های قرینه و ریتم‌های تکرار شونده استفاده کند. البته جالب است بدانید تکرار یکی از تکنیک‌های زیبایی شناسی است و در ادبیات بزرگسال یا در هنرها از آن استفاده می‌شود.

وی درباره حوزه کودک و نوجوان گفت: در ادبیات کودکان با سن بیشتر یعنی «ج و د و همچنین نوجوان»، شناخت او از دنیای پیرامون کامل‌تر شده، قدرت یادگیری زبان در او بیشتر شده و نقش آموزش و تربیت در این سن پررنگ تر شده است. یعنی در این سن تنوع بیشتری از واژگان و فرم‌های چیدمانی یا نحوی را در جمله می‌توان داشت. حالا برای عدم تکرار، یک کلمه را با معادل‌های آن جایگزین می‌کنیم. همانطور که می‌دانید در ادبیات ما با محورهای همنشینی و جانشینی در زبان روبرو هستیم. مثلا وقتی به‌جای تکرار اسم، از ضمایر استفاده می‌کنیم در واقع از محور جانشینی زبانی استفاده کرده ایم.

این عضو شورای کتاب کودک گفت: در حوزه ویرایش زبانی آثار نوجوان نیز توجه به نکاتی ضروری است. باید در نوشتار زبان معیار را در نظر بگیریم. همچنان به اصل لذتمندی ادبیات توجه داشته باشیم. به بهانه نزدیکی با مخاطب یک متن ادبی را به محاوره تبدیل نکنیم. برای خوشخوان شدن کتاب لازم نیست کلماتی را به متن اضافه کنیم. توجه به صرف زمان‌های فعلی بسیار مهم است و ...

بخشی از این نشست نیز به بحث درباره جایگاه ویراستاران اختصاص یافت. نگاه حرفه ای به این فن و واگذاری ارزیابی اثر به ویراستار که قادر است از جنبه‌ای غیر ادبی به تحلیل آثار بپردازد امری است قابل قبول در تمام دنیا که در ایران به رسمیت شناخته نشده است. این کارشناسان توجه به این مساله را نیز خواستار شدند.
نظر شما