رشد و گسترش فرهنگ و ادب ایرانی و اسلامی در میان شهروندان تهرانی وقتی میسر است که فضاهای فرهنگی مناسب و سالم برای فعالیت علاقهمندان به این حوزه فراهم شود. تشخیص ظرفیتهای مختلف در حوزههای متنوع فرهنگی از یک سو و چگونگی به تکامل رساندن این ظرفیتها از سوی دیگر از جمله رسالتهای خطیری است که باید انجام شود. با پایان یافتن دوران دفاع مقدس و آغاز دوران سازندگی، ارائه خدمات فرهنگی به شهروندان یک ضرورت به نظر میرسید. با توجه به سرعت رشد و توسعه جمعیت در کلانشهرها، به ویژه تهران، تأمین تاسیسات و تجهیزات و خدمات مورد نیاز این جمعیت هیچ گاه در این منطقه میسر نشده و در طول سالهای گذشته کمبودهای وسیعی در همه جنبهها از جمله معابر اصلی، شبکههای توزیع آب و جمعآوری فاضلاب، دفع آبهای سطحی، فضای سبز عمومی، سیستمهای حمل و نقل عمومی، مراکز فرهنگی و هنری، خدماترسانی و ارتباطات و همچنین توزیع مایحتاج شهروندان در سطح شهر به وجود آمده و برخی از این مشکلات به حدی ریشهای شده که در یک دوره کوتاهمدت قابل حل نخواهد بود.
مهمترین عامل رفع تنگناهای موجود اجرای برنامههای آموزشی، فرهنگی و همچنین توجه بیشتر به امر تحقیق و بررسی در زمینههای فرهنگی و توسعه متوازن فضاهای فرهنگی هنری در سطح شهر تهران است. خدمات فرهنگی شامل کتابخانه عمومی، مسجد، مجتمعهای فرهنگی هنری، سینماها، سالنهای تئاتر، موزهها، فرهنگسراها، خانههای فرهنگ و نظایر آنها میتوانند مورد اتکا قرار گیرند. فضای شهری به ترکیبی گفته میشود که از فعالیتها، بناهای مختلف فرهنگی، اجتماعی، اداری، تجاری و مانند آن و عناصر و اجزای شهری به صورتی آراسته، هماهنگ و واجد نظم و زیبایی و بالطبع با ارزشهای بصری تشکیل میشود و از نظر فیزیکی دارای بدنهای محصورکننده است. به عبارتی فضای شهری جزئی از یک شهر است که بهعنوان عرصه عمومی، تجلیگاه فعالیتهای شهری است. فضای شهری میتواند با ساختار کالبدی و کارکرد اجتماعیاش عرصه مطلوبی برای رشد و بالندگی جامعه مدنی ارائه دهد.
فضاهای فرهنگی بخشی از هویت فرهنگی هر جامعه را ترسیم میکند. شهر تهران از دیر هنگام به عنوان پایتخت و مرکز حکومتها مورد توجه خاص حکمرانان بوده و باعث شده ساختمانها و فضاهایی که در آن بنا شده به عنوان میراث فرهنگی و تاریخی، یکی از اساسیترین ارکان هویت فرهنگی شهر و تاریخ گذشته را به نمایش گذارد. آنچه از گذشته بر جای مانده میراث فرهنگی است که در نقش بناهای تاریخی شاهد آن هستیم. شهرداری تهران طبق قانون خود را موظف به احداث فضاهای فرهنگی و یا کمک به بخش خصوصی در راستای ایجاد این فضاها میداند، تا سقف استاندارد و نیاز جامعه را در این خصوص برآورده کند. قوانین برنامههای سوم و چهارم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، مدیریت شهری را جزء متولیان اصلی و جهتبخش به تاریخ و فرهنگ جامعه و حفظ و نگهداری و بهرهبرداری و احداث اماکن فرهنگی میداند. هر سال بودجه قابل توجهی به موضوع فضاهای فرهنگی و اجتماعی اختصاص مییابد و در عین حال کمبود فضاهای فرهنگی مشهود و غیر قابل انکار است. سیاست شهرداری در جهت سوق دادن این مهم در حوزه بخش خصوصی است. زیرا تنها خیل عظیم نیروی انسانی و سازمانهای غیر دولتی و منابع مادی مردمی است که از عهده کمبودها بر میآید. به ویژه ساخت مساجد، حسینیهها، حوزههای علمیه، مراکز زیارتی، سینما و تئاتر نیازمند حضور بخش خصوصی است.