جمعه ۰۷ ارديبهشت ۱۴۰۳
ساعت : ۰۵:۵۷
کد خبر: ۹۸۵۱۵
|
تاریخ انتشار: ۰۹ مرداد ۱۳۹۷ - ۱۴:۵۶
در عصرانه ادبی خانه فرهنگ نور دانش مطرح شد
خانه فرهنگ نور دانش برنامه عصرانه ادبی را روز شنبه ۶ مرداد ماه با بررسی داستان «شیر و نخجیران» از مثنوی مولوی برگزار کرد.
به گزارش رسانه خبری سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران، خانه فرهنگ نور دانش برنامه عصرانه ادبی را روز شنبه ۶ مرداد ماه با بررسی داستان «شیر و نخجیران» از مثنوی مولوی با هدف خوانش، تفسیر و صحیح خوانی مثنوی مولوی و با حضور علاقه‌مندان به شعر فارسی برگزار کرد. 

در این نشست رحیم کاویان کارشناس برنامه داستان «شیر و نخجیران» را تشریح کرد و گفت: در چمنزاری سرسبز و خرم حیوانات وحشی و شکاری کنار هم زندگی می‌کردند. شیری نیز در آن حوالی زندگی می‌کرد. به خاطر کمین کردن‌های پی‌درپی او چراگاه برایشان ناخوشایند شده بود. پس دور هم جمع شدند و نزد شیر رفتند و به او گفتند ما غذای روزانه تو را برایت می‌آوریم، به شرط آنکه تو فقط برای گرفتن مقرری‌ات بیرون بیایی و این چمنزار را برای ما محلی ناگوار و ترس‌آور نسازی. شیر هم گفت سخن شما را می‌پذیرم به شرط آنکه از شما وفا ببینم و حیله و نیرنگ نبینم. پس با هم پیمان بستند و هر روز قرعه بر حیوانی می‌افتاد و او را نزد شیر می‌بردند تا اینکه روزی قرعه به نام خرگوش افتاد. او از دوستانش خواست برای فرستادنش‌کمی صبر کنند تا او راه چاره‌ای پیدا کند و آنها را برای همیشه از شّر شیر خلاص کند، آنها هم قبول کردند و خرگوش به آرامی به لانه شیر نزدیک شد و دید او بسیار خشمگین است. پس به او گفت ای شاه من خرگوشی را به عنوان طعمه شما می‌آوردم، که در راه شیری آن را از من گرفت. شیر از شنیدن این خبر بسیار خشمگین می‌شود و از خرگوش می‌خواهد که او را به محل آن شیر دیگر ببرد. در نهایت خرگوش شیر را بر سر چاهی می‌برد. شیر وقتی به ته چاه نگاه می‌کند تصویر خود را در آب چاه می‌بیند و می‌پندارد که شیر متجاوز است. پس فوراً برای جنگیدن با او به درون چاه می‌پرد و هلاک می‌شود و حیوانات جنگل نیز از دست او رهایی می‌یابند. 

کارشناس برنامه در تفسیر داستان گفت: عمده‌ترین دخل و تصرف مولوی در این داستان، افزودن نقل‌قول‌ها و بیانات حکمت‌آمیز است و این داستان را که تمثیلی است، از یک نمونه اخلاقی، به یک منظومه پر از حکایت و ظرایف عرفانی تبدیل کرده است. 

وی افزود: شخصیت و قهرمان این داستان ابتدا خرگوش است که با هوش و درایتش بیش از همه بر خط سیر داستان تأثیر می‌گذارد و پس از او شیر و نخجیران از شخصیت‌های دیگر این داستان هستند. گفت‌وگوهایی که در این داستان بین شیر و نخجیران صورت می‌گیرد، شیر را مدافع اندیشه جهد و کسب و نخجیران را نماینده اندیشه توکل و رضا می‌نمایاند. چرا که آنها می‌خواهند شیر از جهد و صید دست بردارد و به طعمه‌ای که آنها برای او می‌فرستند قانع باشد. این پیشنهاد نوعی حالت توکل و جبر را برای شیر ایجاد می‌کند. در حالی که شیر بر کسب و جهد تکیه دارد و معتقد است کنار گذاشتن کسب و جهد نوعی کفران نعمت است و باید شکرگزار نعمت قدرتی که خدا به او داده باشد و این میسر نیست، مگر با جهد و کسب و این مسئله در داستان به مسئله تأثیر اسباب و نقش آنها در رسیدن به هدف می‌رسد و به این شکل بحث توکل یا جهد را با بیان داستان و تمثیل به شکل زیبایی به انجام می‌رساند. 

کاویان در ادامه بیان کرد: عنصر دیگری که در این داستان مورد توجه است، لحن یعنی ایجاد فضا در کلام است، که آن را به خوبی در طی داستان می‌بینیم. در واقع خرگوش که نماد عقل و انسان هوشمند است به گونه‌ای سخن می‌گوید که مناسب او است و شیر نیز چنین می‌کند و حتی خط سیر کلی داستان نیز لحن خاص مولوی و شیوه منحصر به فرد او را در بیان مسائل به خوبی نشان می‌دهد. 

حاضران در پایان نشست به بحث و تبادل نظر پیرامون این داستان پرداختند. 

علاقه‌مندان برای ثبت نام و دریافت اطلاعات بیشتر درباره این سلسله‌نشست‌ها می‌توانند با شماره تلفن ۴۴۵۳۱۷۷۷ خانه فرهنگ نور دانش تماس بگیرند.

نظر شما