حجتالاسلام محمدعلی جماعتی:
امام(ره) از تبلیغات پرهیز میکرد اما شهرت جهانی داشت
حجتالاسلام محمدعلی جماعتی در گفتوگو با برنامه «انعکاس» فرهنگسرای امام(ره) عنوان کرد: امام(ره) شهرت جهانی داشت و در هر نقطه از جهان شناخته شده بود. خیلی پرهیز داشتند که کار تبلیغاتی برای خودشان داشته باشند. اما خواست خدا بر این بود که امامی که سعی میکرد گمنام باشد، یک شهرت جهانی پیدا کند و در هر نقطه از جهان شناخته شود.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی فرهنگ و هنر، فرهنگسرای امام(ره) در برنامهای با عنوان «انعکاس» به گفتوگوهایی تصویری برای واکاوی «تاریخ شفاهی امام(ره) و جماران» میپردازد.
حجتالاسلام محمدعلی جماعتی از همراهان امام(ره) در نجف و عضو دفتر ایشان در جماران بوده است. در این نوبت از «انعکاس» با ایشان در محوطهای نزدیک بیت امام(ره) به گفتوگو نشستیم.
از چه زمانی محضر امام(ره) را درک کردید؟
در عصر و زمانی بودیم که حضرت امام (ره) هم در همان عصر بودند و این توفیق کمی نیست. مرحوم پدرم از شاگردان ایشان و مرید و مقلد امام (ره) بودند و شرایط نجف هم به صورتی بود که اطرافیان و شاگردان خیلی نزدیک به ایشان بودند، به جهت اینکه در نجف تعداد ایرانی زیاد نبود و علاوه بر اینکه پدر بنده مرید امام (ره) بودند، روابط خانوادگی و نزدیکی هم با ایشان داشتیم. به همین خاطر مشاهداتی از زندگی داخلی و شخصی امام (ره) داشتیم و شاهد بودیم که عمل و گفتار ایشان با هم یکی بود.
با توجه به اینکه در زمان تبعید امام (ره) در نجف، شما و خانوادهتان همراه امام (ره) بودید، چه خاطراتی به یاد دارید؟
آشنایی ما با حضرت امام (ره) در نجف تبدیل به علاقهمندی شدید شد. عاشق امام (ره) شده بودیم و هر فرصتی که پیش میآمد، میخواستیم در جوار ایشان باشیم. مثلاً در نمازهای جماعت و رفتن عتبات برای زیارت حضرت امیر (ع) و برنامههای دیگر سعی میکردیم در خدمتشان باشیم و از ایشان حداکثر استفاده را میکردیم. امام (ره) از هر حیثی متفاوت بود، مثلاً از حیث یک عالم دینی بودن، رهبر جهاد و مبارزه بودن، پدر و همسر در خانه بودن. به گفته خانوادهشان، آن شخصیت برجسته و علمی امام (ره) تاثیری در رفتارشان با افراد خانواده نداشت و ایشان یک پدر مهربان و صمیمی با فرزندان و همسرشان بودند.
نقطه تفاوت زندگی امام (ره) با دیگر علما در کجا قابل رویت بود؟
ما زندگی علما و مراجع دیگر را دیده بودیم، اما امام (ره) واقعاً آدم خیلی دقیقی در مسائل شخصی و بیرونی بودند. به تعبیر بعضیها امام (ره) تالی تلو معصوم بودند. نه اینکه معصوم بودند، بلکه اهل گناه و معصیت نبودند. همچنین جایگاه علمی ایشان در دوران تاریخ ایران کمنظیر است و هیچگاه رهبری با این درجه از علمیت و مردمی بودن را نداشتیم. آن استقبالی که هنگام ورود به ایران از ایشان داشتند و بدرقه باشکوه ایشان در روز تشییع، گویای همین مطلب بود. حضرت امام (ره) به این باور داشتند که جز خداوند در عالم چیزی وجود ندارد. لذا در مواضعشان و چیزی که در آن احساس تکلیف میکردند و نسبت به باورهایشان محکم میایستادند. امام (ره) را در همان نجف ما به عنوان عالم مبارز و مجاهد شناختیم. بالاخره بر هم زدن این نظام ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی کار هر کسی نبود.
آیا امام (ره) در دوران نجف با امام (ره) جماران تفاوتی داشت؟
یکی از ویژگیهای انسان باخدا این است که همیشه ادای تکلیف میکند و همیشه امیدش به خداست. این فرد میخواهد بداند تکلیف شرعیاش چه چیزی است تا عمل کند. انسانهایی که هدف و اعتقادشان جز ادای تکلیف چیز دیگری نیست، همیشه آرامش دارند. در نجف امام (ره) را همان گونه آرام و با طمأنینه دیدم که بعد از انقلاب اسلامی دیدم. در هواپیما در مسیر پاریس به سمت ایران از حضرت امام (ره) سؤال شد الان چه احساسی دارید؟ امام (ره) فرمودند هیچ. یعنی همان احساسی را داشتند که قبل و بعد از آمدن داشتند. همیشه امیدشان به خداوند بود، چه پیش از انقلاب و چه پس از آن.
خاطرهای از دورانی که با امام (ره) در نجف بودید، بیان کنید.
در نجف چون سن بنده کمتر بود، اطرافیان به من میگفتند که از امام (ره) در جاهای مختلف عکس بگیر که بتوانند نشر بدهند و به اصطلاح تبلیغ از امام (ره) شود. امام (ره) به شدت از این کار پرهیز داشت و اجازه نمیداد. یعنی اگر میخواستیم عکسی بگیریم، میبایستی پنهانی بگیریم. یعنی جرئت نمیکردیم روبروی امام (ره) بایستیم و از امام (ره) عکس بگیریم، چون میدانستند این عکسها برای تبلیغ است و امام (ره) دنبال این نبودند. در نجف اگر میخواست مجلس ختمی برگزار شود، در بلندگو اعلام میکردند. اخوی حضرت امام (ره) که فوت کردند امام (ره) اجازه ندادند که در بلندگو اعلام کنند. خیلی پرهیز داشتند که کار تبلیغاتی برای خودشان داشته باشند. اما خواست خدا بر این بود که امامی که سعی میکرد گمنام باشد، یک شهرت جهانی پیدا کند و در هر نقطه از جهان شناخته شود. هم خودشان شهرت پیدا کردند و هم در هر محلی هم که زندگی کردند آن محل نیز شهرت جهانی گرفت. هم روستایی که در پاریس بود و هم روستای جماران که یک روستای حاشیهای در اطراف تهران بود.
حضور امام (ره) در جماران چه تأثیری بر این روستا داشت؟
جماران یک روستایی بود با ویژگیهای روستاهایی که در اطراف تهران هست و امام (ره) هم به همان صورت که در نجف زندگی میکردند، یک زندگی بسیار ساده، محقر و بیآلایش را در جماران بعد از انقلاب شروع کردند. پیش از انقلاب حضرت امام (ره) در خانهای ساکن بودند که یک طلبه معمولی نیز میتوانست انتخاب کند. حتی به مأمور خریدی که در منزل ایشان کار میکرد، گفته بودند هر چیزی که یک طلبه معمولی توان خرید ندارد را حق نداری برای من بخری. مثلاً میوههای نوبر و فصلی اجازه خرید نداشتند و هر چیزی هم که میخریدند به اندازه مصرف و نیاز بود و خودشان بر تمام خریدها اشراف داشتند. بعد از انقلاب خیلیها پیشنهاد میدادند که زندگیشان را در اختیار ایشان قرار دهند. در نهایت مستقر شدن ایشان در جماران به این خاطر بود که پزشکان به دلیل مشکل قلبی ایشان را از بازگشت به قم منع کردند. خودشان مقرر کردند که در یک جای ساده در سطح مردم متوسط یا زیر متوسط اقامت داشته باشند و به پیشنهاد دوستان و آقای جمارانی اینجا را پذیرفتند. یک منزل ساده، محقر و معمولی. اینجا با همه مشغلهای که داشتند با مرجعیت و رهبری کردن و مسائل خاص جلسات با سران، ایشان هر هفته لیست خرج خانه را خودشان میخواستند و بررسی میکردند که این هفته چیزی اضافه نشده باشد. چیزی بیدلیل خرید نشده باشد، قیمتها را چک میکردند.
از مدیریت حاج احمد آقا در دوران تبعید و جماران چه تحلیلی دارید؟
حاج احمد آقا واقعاً وجودشان در دو مقطع ضرورت داشت، یکی بعد از شهادت حاج آقا مصطفی خمینی در نجف. امام (ره) واقعاً به کسی که در حد حاج آقا مصطفی نزدیک و قابل اعتماد باشد و بتواند رابطه ایشان را با بیرون منزل برقرار کند، نیاز داشتند. از حاج احمد آقا خواسته شد در نجف باشند که ماندند. مقطع دیگر، زمانی بود که امام (ره) در جماران مستقر شدند. در این دوران نیز نقش ایشان در هماهنگی امام (ره) با سران نظام و گروههای مردمی و تشکلها مهم بود. واقعاً حاج احمد آقا شخصیت امینی بود که امام (ره) به ایشان اعتماد داشتند و خودشان هم در وصیتنامه ذکر کردند که ایشان هر چه میگفت نظر من بود و دخل و تصرفی در آن نداشت.
به دلیل وجود رفت و آمد خانوادگی با بیت امام (ره) در نجف و نیز همراهی شما در دفتر امام (ره)، چه شناختی از بانو قدس ایران، همسر امام (ره) دارید؟
همسر امام (ره) از یک سو با ایشان تفاوت داشتند، زیرا از یک خانواده مرفه بودند. اگر پذیرفتند که با امام (ره) ازدواج کنند، تقریباً جهاد با نفس کردند. پدر ایشان حاج آقا ثقفی متمول بودند و با کسی مثل امام (ره) که یک طلبه بود قابل مقایسه نبود. از زمانی که وصلت صورت گرفت، ایشان یک همسر نمونه و همراه امام (ره) بود. به گونهای که امام (ره) هر جا از ایشان یاد کردند با تعریف و تمجید همراه بوده است.
رابطه امام (ره) و مردم چگونه بود؟
قصد و نیت امام (ره) اوایل انقلاب در صحبتهایی که در بهشت زهرا (س) و بعد از آن داشتند، هم معنوی و هم مادی برای رفاه مردم بود. واقعاً قصدشان این بود که همه کارهایی که گفتند انجام شود. اما متاسفانه استکبار جهانی و مرتجعین منطقه و افرادی که مغرض بودند و میدانستند اگر نظامی که امام (ره) از آن صحبت میکنند، شکل بگیرد، چه خطراتی برای آنها میتواند وجود داشته باشد، شروع به توطئه کردند. یک نمونه جنگ تحمیلی که این جنگ خیلی از مقاصد و برنامههای امام (ره) را به هم زد. هم از لحاظ مالی و هم از حیث زمان که فرصتی دیگر برای ایشان نبود.
امام(ره) در تاریخ ۳۱ تیر ۱۳۵۴ از بیتوجهی حوزه علمیه نجف نسبت به مسائل ایران ابراز نارضایتی کردند. شما آن زمان را به یاد دارید؟
در سال ۵۴ بنده ۱۴ ساله بودم و مشغول تحصیل حوزوی در نجف بودیم. امام (ره) وقتی میخواستند صحبت خاصی در مورد مسائل داخلی ایران داشته باشند، از قبل اعلام نمیکردند. در زمانی که قرار بود مسائل خارج فقه داشته باشند، اختصاص میدادند به این نوع مسائل و صحبت میکردند. ایامی که میدانستیم امام (ره) قرار است صحبت کنند و خبر داشتیم، علیرغم اینکه جای ما آنجا نبود و هنوز در آن حد نبودیم، میرفتیم آن عقب مینشستیم و شرکت میکردیم. آن صحبتی که امام (ره) داشتند، در مورد حوزه نجف گلایه کردند و گفتند من یک قمی هستم و خودشان را منتصب به قم کردند و حاضر نشدند بگویند من از حوزه نجف هستم. این به خاطر سکوت و بیتفاوتی حوزه بود.
نظر امام (ره) درباره وحدت چه بود؟
امام(ره) اعتقاد داشتند که هر کاری بخواهد صورت بگیرد، باید جمعی و اجتماعی باشد و کار فردی جواب نخواهد داد. جمع و اجتماع افراد هم مستلزم وحدت و اتحاد آن افراد است و این گفته مشهور ایشان که «اگر مسلمین مجتمع بودند، هر کدام یک سطل آب به اسرائیل میریختند او را سیل میبرد.» ناظر به موضوع مهم اتحاد بود.
ولایت فقیه از منظر امام (ره) دارای چه ویژگیهایی بود؟
ایشان ولایت فقیه را به عنوان یک اصل مترقی معرفی میکردند که بالاخره اگر قرار است جامعهای حاکمی داشته باشد که آن حاکم بخواهد شخصی باشد که جامعه را به نحو احسن اداره کند، باید کسی باشد که شایستگی داشته باشد و چه کسی بهتر از اعلم علما. کسی که علم و آگاهیاش نسبت به بقیه بیشتر باشد و از نظر علمی، فقهی، مسائل سیاسی و اجتماعی و نسبت به جامعه و جهان آگاهی بیشتری داشته باشد. به اصطلاح گفتند فقیه جامعالشرایط، یعنی شخصی که هم در مسائل فقهی و دینی آگاهی داشته باشد و هم مدیر و مدبر باشد. لذا امام (ره) این بحث را مطرح کردند و اعتقاد داشتند با توجه به موضوعات باید زمان و مکان را در نظر گرفت. لذا در پاریس سؤالات زیادی میشد که شما میخواهید شاه را بیرون کنید و میخواهید چه نظامی را برپا کنید، امام (ره) میفرمودند جمهوری اسلامی، همان طور که مردم در تظاهرات بیان میکنند. وقتی سؤال میکردند چه نوع جمهوری اسلامی، ایشان میفرمودند جمهوری اسلامی مثل همه جمهوریهای دیگر با رأی مردم؛ با نظر مردم کسی که صلاحیت داشته باشد و مردم تشخیص بدهند به عنوان حاکم برگزیده میشود. لذا رأی مردم را لازمه هر حکومتی میدانستند.
گزارش خطا
پسندها:
۰
ارسال نظر
آخرین اخبار