تداوم فعالیتهای انسانی، تا دوران مدرن در این سرزمین و عمدتا در محدوده شهرها همیشه از یک توالی منطقی برخوردار بوده است. از آغاز عصر مدرن، این تداوم با اغتشاش و آشفتگی همراه بوده به طوری که از آن هیچ هویتی القا نمیشود. شهرهای ایران به خصوص شهر بزرگی چون تهران از دهه چهل به بعد یعنی از زمان ملی شدن صنعت نفت و اصلاحات ارضی، دچار چنین اغتشاشی است، به گونهای که همهی پیوندهای خود با گذشته را از دست میدهد. البته این اغتشاش در فُرم و محتوا، در محیط و جامعه ی شهری چون تهران بروز کرد و ماهیت جدیدی را موجب شد.
تهران، از نظر تاریخی بر بستر فرهنگی ری باستان قرار دارد تا آنجا که قدیمیترین لحظات این بستر فرهنگی معروف به تمدنی به نام «چشمه علی»، متعلق به هزاره ششم پیش از میلاد را در خود جای داده است. فرهنگ چشمه علی از منظومه تمدنهای فلات مرکزی ایران و جزء شکوفاترین آنها است و با قدیمیترین تمدنهای شناخته شدهای که از استقرار و اسکان بشر در بین النهرین و تمدنهای رود سند، رقابت داشته و حتی از آنها نیز پیشی گرفته است.
این بستر فرهنگی در دوران مادها، هخامنشیان، پارتها و ساسانیان استمرار حیات یافته که آثار آن بر بستر ری فعلی و در قالب نشانههای زیادی مثل کتیبهها، ابزار آلات، نوشتهها و... هنوز پا بر جا است؛ این دوران را میتوان «دوران باستان تمدن تهران» نام نهاد.
در دوران اسلامی، شهر ری به عنوان «ام البلاد» شهرهای اسلامی جهان شناخته میشد؛ یعنی جهانی که از درّهی سند تا کناره ی دریای آناتولی گسترش یافته است. در این زمان شهر ری که بستر فرهنگی تهران محسوب میشد، محل عمدهترین دانشگاههای اسلامی، بزرگترین کتابخانهها، بیمارستانها و رصدخانهها بوده است و دانشمندان برجستهای چون حکیم ذکریای رازی از دل همین شهر برخاستهاند. شهری با محلهها ، برج و باروها و دژ و دروازه های بزرگی که بر سر راه جاده ابریشم و شاهراه خراسان قرار گرفته و شرق و غرب جهان را به یکدیگر پیوند میداد.
در قرن هفتم یعنی پس از حمله مغول به ایران شهر ری نیز دچار رکود و ضعف شدیدی گردید، که از پاجوش آن باعث شد تا شهر تهران متولد شود.
تهران، بسیار بیشتر از آن که شاه طهماسب آن را با حصاری محدود کند، از اعتبار پر شکوهی برخوردار بود که نشانههای آن را میتوان در بنای مسجد جامع و بقاع متبرک این شهر جستجو کرد.
در اواسط قرن نوزدهم، یعنی در دوران تحولات بزرگ اجتماعی و اقتصادی جهان، تهران پایتخت ایران است و امواج نو بر گرفته از غرب که تاسیس دارالفنون یکی از بزرگترین تجلی فرهنگی آن محسوب میشود و انقلاب مشروطه از بارزترین رخدادهای سیاسی در این شهر به شمار می آید.
این شهر با طرحی هندسی به پنج برابر حصار صفوی گسترش مییابد. پارک ها و کوشک های رجال در بخشهای مختلف شهر با معماری برونگرا و نظمی هندسی، جایگزین شهر درونگرا و ارگانیک قدیم گردید. خیابانهای شهر به صورت سنگفرش و چراغانی، نهرهای آشکار در جویها روان و میدان توپخانه که جایگزین دژ و ارگ قدیم شد.
چراغ برق، ماشین دودی، گرامافون، دوربین عکاسی و سینماتوگراف و مدارس اروپایی، ارتش ملبس به اونیفورم، موزیکانچی های رسمی با فراگ و پاپیون و تراموای اسبی و اتومبیل، مظهر فرهنگ جدیدی است که تهران برای حضور خود در جهان معاصر پذیرای آن شده است. انقلاب صنعتی، جهان را در بر گرفته است و تمدن های سنتی تاب مقاومت و استمرار حیات ندارند؛ مظاهر تمدن جدید هنوز به شکل کامل در تهران نمود پیدا نکرده است و برای همگام شدن با دنیای معاصر، انتظارگام دیگری را می کشد.
تشکیل دولت دیوانسالار و متمرکز جدید به جای دولت و نظام سنتی قدیم، با شکل گیری وزارتخانه های متعدد که به شکل متمرکز امور کشور را تمشیت کنند، همراه است. وزارتخانه های متعدد به شیوهی کشورهای صنعتی، تاسیس راه آهن، ایستگاه رادیو، وارد کردن هواپیما و تاسیس فرودگاه، بانک ها، کارخانه ها، دانشگاه ها، موزه، سینما و تئاتر و دانشکده های نظامی و ایجاد شهری هندسی اما بدون خندق و برج و دروازه، با بلوار و ایستگاه های راه آهن، همگی مظاهر دوران جدید زندگی شهری است.
پارلمانیزم همراه با احزاب و گروه های سیاسی فعال با روزنامه های متعدد، کافههای روشنفکران در کنار دانشگاه ها و شهری با رانندگان اونیفورم پوش، ادارات دولتی و بانک ها با نگهبانان اتو کشیده و جاری بودن زندگی شبانه بعد از کار روزانه در خیابان ها از دیگر مظاهر این دوران است که از آن به عنوان «دوران صنعت» نام می برند.
ملی شدن صنعت نفت و انجام اصلاحات ارضی را باید از مهم ترین تحولات سیاسی و اجتماعی بود که سبب تغییر ساختار در جامعه شهری و بالاخره شیوع مدرنیزم از مهمترین ویژگی این دوران است که در دهه بیست به بعد اتفاق افتاد. مظاهر ورود به دوران مدرنیزم در تهران بین سال های 1330 تا 1340 آثار قابل توجهی را شکل داد و از دهه چهل به بعد اغتشاش، آشفتگی و نابسامانی را همراه خود داشت؛ و ساخت و سازهای پس از انقلاب در دهه شصت و هفتاد نیز استمرار این آشفتگی بود و تشدید آن را به دنبال داشت.
با همه این تاریخچه مختصر شهر تهران، آیا اکنون ما بر این بستر گسترده ای که تهران بر آن اسقرار دارد با پس زمینه کوه های البرز و دره های حیات بخش آن دامنه ای گسترده که سابقه ی سکونت هشت هزارساله ی تمدن بشری را دارد، زندگی ما در قرن درست شکل گرفته است؟ به راستی چگونه می توان به کیفیتی درست دست یافت و بر مشکلات بزرگی چون گرسنگی، بزه کاری، اعتیاد، بیکاری، خانواده و... که سابقه ای ریشه دارد در تاریخ زندگی مردم ما دارد فائق آمد؟
جامع نگری، خرد باوری، استفاده از دانش جمعی و مسئولیت پذیری همراه با ارتقاء شناخت ساکنین شهر تهران، شاید از جمله نکاتی باشد که می تواند ما را در دستیابی به کیفیتی مطلوب از شهر و شهر نشینی رهنمون سازد.
(با نگاهی به «تهران محتاج خرد زیستن» فرهنگ و پژوهش 1382)