به گزارش پایگاه خبری ـ تحلیلی فرهنگ وهنر در کارگاه آموزشی «داستاننویسی و فن بیان» که در فرهنگسرای اشراق برگزار شده بود کتاب «جارو و جوراب» نوشته هما ایرانپور نقد و بلندخوانی شد. در این برنامه دلداه بارانی به عنوان کارشناس حضور داشت.
دلداده بارانی در این نشست درباره کتاب «جارو و جوراب» اثر هما ایرانپور بیان کرد: کتاب «جارو و جوراب» داستان آموزنده و جذابی برای کودکان است. پسر نامرتب که همیشه اتاقش به هم ریخته است و نظم و انضباط ندارد، جوراب هایش را وسط اتاق پرت میکند و جاروبرقی اتوماتیک شروع به کار میکند و یکی از جورابها را به شکم خودش میکشد. لنگه جوراب خودش را دوره برادرش میپیچد تا او را نجات دهد. ما از این داستان کمک کردن و منظم بودن را یاد میگیریم.
دلداده بارانی درباره نویسنده داستان اظهار کرد: هما ایرانپور، نویسنده، مدرس، منتقد داستان کودک و نوجوان، کتاب «جارو و جوراب» را برای کودکان نوشته است. در کارنامه پربار ادبی ایرانپور بیست و چند کتاب مستقل و مشترک، ۲ کتاب مستقل کودک، ۲ مجموعه مستقل نوجوان و مجموعه بزرگسال، ۲ کتاب کودک در حال تصویرگری و ۱۵ کتاب مشترک شعر و داستان بزرگسال و کودک نوجوان دیده میشود. ایرانپور کتابهای دیگری نیز آماده چاپ دارد.
این کارشناس ادبی پیرامون مضامین «جارو و جوراب» عنوان کرد: داستان میخواهد بگوید، در مواقع خطر یکدیگر را تنها نگذارید و برای نجات دیگری تلاش کنید. البته در حاشیه موضوع اصلی به نتیجه شلختگی و بینظمی در محل زندگی و اتاق کودکان هم به شکل غیر مستقیم اشاره دارد. مورد بعدی که داستان کتاب به آن پرداخته است، معرفی لوازم جدیدی است که با پیشرفت تکنولوژی روز به روز پیشرفتهتر میشوند. هر چند این امکانات باعث راحتی روز افزون زندگی انسانها میشود اما مشکلات خاص خودشان را هم به همراه دارند.
در ادامه هما ایرانپور نویسنده کتاب گفت: از دوران کودکی تخیل بالایی داشتم و قصههایی میساختم و به مرور با آشنا شدن با فنون نویسندگی و تکنیک آن، داستانهای بیشتر و بهتری نوشتم. در حال حاضر که تدریس نویسندگی را پیگیری میکنم، همیشه به علاقهمندان و کودکان تاکید میکنم که تخیل خود را جدی بگیرند.
این نویسنده و مدرس بیان کرد: تخیل در پیشبرد داستان در موقعیتهای مختلف کمک شایانی به نویسنده میکند. نویسنده نمیتواند به هر جایی سفر کند اما با قوه خیالش میتواند به تصویر سازی در داستان بپردازد. خیال پردازی دهن را تقویت میکند. ذهن خلاق میشود و تصویر ایجاد میکند.
وی تصریح کرد: از زمانی که خود را شناختم با تخیل قوی قصههایی را طبق حواس پنجگانه در ذهن به تصویر میکشیدم. در سالهای اول مدرسه و بعد از با سواد شدن چیزهایی مینوشتم که با بزرگتر شدنم شکل جدیتری به خود گرفتند. از کودکی درسخوان بودم و نمیخواستم نویسندگی و هنر به درس خواندنم آسیب بزند و پس از دیپلم دو سال دورههای سینمای جوان کارگردانی سینما آشنا شدم و تدوین آموختم و عکاسی با دوربین را یاد گرفتم. از این زمان به سمت نوشتن و هنر و نویسندگی رفتم. بسیاری از داستانهای چاپ شده من منتخب جشنوارههای مختلف کشوری بودند که به چاپ رسیدند.
ایرانپور با بیان اینکه نوشتن در ذات من است و نمیتوانم آن را کنار بگذارم افزود: با این حال نویسندگی راهِ بسیار سختی است و نویسنده باید با مشکلات عدیدهای دست و پنجه نرم کند تا بتواند آرزوی خود را جامه عمل بپوشاند. شخصی که به نویسندگی علاقه دارد، باید ضمن استعداد لازم، مرارت و رنجهایی که در راه با آن مواجه میشود را به جان بخرد و بهای آن را پرداخت کند تا به موفقیت برسد.
این منتقد داستان کودک و نوجوان در پاسخ سوال یکی از حضار درباره تفاوت داستان و قصه توضیح داد: داستاننویسی نیاز به مهندسی، چینش طرح، اضافه کردن قواعد داستانی، ایجاد روابط علی و معلولی، ایجاد شخصیتهای خاکستری دارد اما در قصه رابطه علت و معلولی وجود ندارد یا خیلی کمرنگ است.
ایرانپور با اشاره به داستان «جارو و جوراب» گفت: داستان کتاب کودک «جارو و جوراب» ماجرای بین دو لنگه جوراب و یک جاروی هوشمند است. تصویرگر و طراح جلد کتاب «جارو و جوراب» محدثه عروجی است و این اثر در واحد کودک و نوجوان انتشارات شاولد به چاپ رسیده است.