به گزارش رسانه خبری سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران، نذر یکی از سادهترین راههای توسل بین مؤمنان و پیروان کتابهای دینی برای گرفتن حاجت از خداوند است. تقریباً فعلی به نام نذر با همین محوریت و هدف که در دین اسلام وجود دارد در تمام ادیان الهی نیز دیده میشود.
چندین دهه از نذرهای مادی و بریز و بپاشهایی که به اسم نذر به اسراف کردن شهره شده است میگذرد. همه ما تجربه نذرهای خوراکی دهههای محرم و فاطمیه را بهویژه داریم؛ روزها و شبهایی که همه خانهها، یخچالها پر میشود از غذا و سطح شهر با ظروف یکبار مصرف انباشته شده زشت میشود. نذری که در چند ساعت یا چند روز خورده میشود و بعد از مدتی هیچ اثری از آن دیده نمیشود.
خوشبختانه با افزایش فرهنگ و بینش مردم نسبت به مقوله نذر چند سالی است که علاوه بر نذر خوراکی به نذرها رنگ و بوی معنوی نیز به خود گرفته است. چون مردم به این نتیجه رسیدهاند که اگر نذر معنوی سیری لحظهای و صرفاً خوراکی ایجاد میکند در مقابل نذر فرهنگی باعث میشود که روح و رفتار مردم تغییر کند و این بزرگترین نعمت یک جامعه است. نذرکنندگان جامعه ما امروز به این بینش رسیدهاند که اگر شکمی گرسنه باشد، ولی رفتار و گفتاری اصلاح شده داشته باشد ارجحتر است نسبت به فردی با شکم سیر و اعتقادات یا رفتاری نادرست. با اینحال هنوز عرصه نذر فرهنگی آنقدر شناخته شده و گسترده نیست که بتوانیم با قدرت بگوییم از منظر رسانهای نیازی به تبلیغ و فرهنگسازی وجود ندارد. هنوز هم در بین ما هموطنانی وجود دارند که جز شکل اطعامی نذر از بقیه موارد نذر کاربردی با خبر نیستند.
علی رضایی جوان ۳۴ سالهای است که از مروجان نذر فرهنگی در محله نارمک است. او هر ماه بستهای به اقتضای مالیاش از کتابهایی را که مناسب هر رده سنی میبیند، انتخاب و تهیه میکند و برای توزیع در اختیار کتابخانه فرهنگسرای گلستان قرار میدهد. آنچه میخوانید ماحصل گفتوگو با این جوان فعال در حوزه نذر فرهنگی است.
ـ تا امروز ما هر چه از نذر در جامعهمان دیده و شنیدهایم نذر غذایی بوده است. به نظر شما نذر فرهنگی چه تفاوتی با نذر غذایی دارد؟
مشخص است ما وقتی صحبت از نذر غذایی میکنیم در حقیقت داریم نذری را ادا میکنیم که صرفاً محدود به شکم سیری و خوراک است. این نذر اگر چه با توجه به معیشت و درآمد مردم لازم است، اما این چیزی که ما هر سال به مناسبتهای مختلف از نذر غذایی در کشور میبینیم واقعاً لازم نیست. وقت آن رسیده که کمی فکر کنیم تا متوجه شویم جامعه وقتی سالم است که مردمی معتقد با رفتار و گفتار و بینش سالم و درست را درون خود داشته باشد. برای تغییر و اصلاح رفتارهای مردم اگرچه فرهنگسازی به هر شکلی ممکن است، اما چه خوب است از آن بخش نذر غذایی که متأسفانه به اسراف کردن میگذرد کم یا حذف کنیم و در مقابل بخشی از هزینههای نذرمان را صرف کار فرهنگی کنیم. نذر فرهنگی باعث تغذیه روح، فکر و اندیشه مخاطبان میشود و من فکر میکنم در جهان امروز هدفی از نذر والاتر از این اهداف وجود دارد.
ـ یعنی شما فکر میکنید نذر فرهنگی در ارتقای سلامت فرهنگ جامعه تأثیر دارد؟
قطعا همین طور است. ما در نذر فرهنگی به اهداف و ایدهآلهایی دست پیدا میکنیم که در نذرهای اطعامی یا وجود ندارند یا بسیار کم هستند. مثلاً در نذر فرهنگی اهدافی مانند تبلیغ، ترویج و نهادینه کردن فرهنگ نذر در جامعه و ایجاد فرصت جدید نذر برای تمام مردم، نذر وقت و تخصص و مهارت فراهم میشود، اما در نذر غذایی کسی که دارایی مالی دارد صرفاً میتواند نذر بدهد. ما در نذر فرهنگی به این فکر میکنیم که بخشی هر چند کوچک از نیازهای فرهنگی اجتماعی جامعه را برآورده کنیم که در راستای رسیدن به این هدف و ادای نذرمان مشارکت اجتماعی مبتنی بر آموزههای دینی را هم بالا میبریم. در نظر بگیرید وقتی ما تصمیم میگیریم نذر فرهنگی را ادا کنیم با ادای نذر خود به از بین بردن روحیه بیتفاوتی در جامعه و جایگزین کردن همیاری و کمک به همنوع و در کنار همه اینها به بالاتر بردن حس همدلی، دگرخواهی و مسئولیتپذیری در آحاد جامعه کمک میکنیم. چون در نذر فرهنگی هر کسی این اختیار را دارد که براساس تخصصش وارد عمل شود در نهایت میتواند به بالا بردن آگاهی اجتماعی و اعتلای حس خودباوری در جامعه نیز منتهی شود، چون نذرکننده موظف به ارائه خدمات تخصصی در قالب نذر فرهنگی به عموم مردم و در اولویت اول زنان سرپرست خانوار و فرزندانشان میشود.
ـ چرا فکر میکنید ضرورت و اقتضادی فضای جامعه امروز ما نذر فرهنگی است؟
چون من الزامات جامعه را میبینیم امروز اولویت جامعه من به دست آوردن و بالا بردن اطلاعات و مهارتهای مختلف در بین تمام اقشار جامعه است. امروز اولویت جامعه ما تجهیز و ارتقای دانش مردم در زمینههای مختلف علمی و فرهنگی است. در روزگاری که همه مردم دغدغه معیشت دارند، مشکل جامعه ما کار، فرهنگ و علم است و از طرف دیگر اسراف دیده میشود، چرا ما نباید ماهیت و هدف نذرهایمان را به ضروریات و الزامات جامعه تغییر بدهیم. علاوه بر این چون در نذرهای فرهنگی هر شخصی بسته به تخصص و مهارتش ورود میکند میتواند نذرکننده علوم و فنون و مهارتهای خود را با صرف وقت خود در اختیار اقشار نیازمند قرار دهند. این روزها که معضلات و آسیبهای اجتماعی نگران کننده شده است، حتماً یک نذرکننده فرهنگی میتواند در امور مشاورههای اجتماعی، روانشناسی و آسیبی بسیار بیشتر از نذرکننده مادی کمک کند، چون او با فعالیت خود میتواند از سقوط ارزشی در جامعه جلوگیری کند و حتی با آموزش دادن تخصص خود میتواند یک فرد از جامعه را از رها شدن و سرگردانی نجات دهد .
در جامعهای که حتی امکانات فرهنگی هم به دلایلی عادلانه توزیع نشده است، ما میتوانیم با نذر و تخصص خود و مشارکت دادن بقیه شهروندان عدالت را هماهنگ کنیم. به پیچیدگی روزافزون مسائل شهری و مشکلات و مسائل فراوانی که شهروندان با آن روبرو هستند ما را وادر میکند که به جای نذر کردن یک وعده غذای ساده، به فکر شناخت مسائل و مشکلات مردم و رفع آنها در جهت برقراری عدالت اجتماعی با مشارکت تمام شهروندان باشیم. قطعاً آن چیزی که جامعه ما امروز به آن نیاز دارد نذر فرهنگی است.
ـ با توجه به موضوع آسیبها و مشکلات اجتماعی که خودتان به آن اشاره کردید فکر میکنید نذر فرهنگی تا چه اندازه میتواند در رفع این مشکل موثر باشد؟
من معتقدم نذر فرهنگی بسیار زیاد میتواند در مقوله رفع آسیبها و مشکلات اجتماعی موثر باشد. اهمیت به نذر فرهنگی تنها در بین مسلمانان و ایرانیان نیست، اما در بین ما ضروریتر است. از منظر اسلام چیزی که ما از آن با عنوان نذر یاد میکنیم یک نیت از طرف نذرکننده است که معمولاً با هدف رسیدن به خواست، امیال خود نیت میکند و چون در سایه رضایت خداوند نذر میکند تلاش دارد نیتش آن چیزی باشد که درد و گرهی از زندگی مردم باز کند. نذر فرهنگی، چون سایه نذر را در کنار فعالیتهای فرهنگی دارد یک فعالیت دوجانبه است. نذرکننده هم به حاجت خود میرسد و هم به واسطه نذر کردن اعتقادات و باورهای دینی را ترویج میدهد و در کنار همه این مسائل، به دلیل داشتن قید فرهنگی به هدفی فراتر از نذر و انفاق مال و اموال انسان در راه خداوند میرسد. در واقع نذر فرهنگی پهنهای وسیع از مهربانی و خلاقیت است که با ایمان و اعتقاد درونی در جهت تقرب و رضای خدا، تلاش میکند به میهمانان خدای مهربان در روی زمین خدمات تخصصی در قالب نذر فرهنگی ارائه کند .
ـ شما در چه مقولهای نذر فرهنگی دارید و انگیزه این نذر از کجا شروع شد؟
من نیت کردهام تا زمانی که قدرت و توانایی دارم بخشی از دارایی خود را صرف خرید کتابهایی کنم که میدانم برای تربیت کودکان، نوجوانان، جوانان و بزرگسالان مفید است کنم و این کتابها را به کتابخانه فرهنگسرای گلستان که علقهای خاص نسبت به آن دارم اهدا کنم. اصلاً این طور نیست که من در این زمینه چشمبسته یا صرفاً برای از سر باز کردن کتابی را بخرم. هر بار که قرار است مجموعهای از کتابهای منتشر شده را تهیه کنم حتماً خودم کتابها را میخوانم و براساس آموزشی که دارند در خرید آنها اولویتبندی میکنم. من کتاب خواندن را دوست دارم آنقدر که دوران نوجوانی و جوانی بیشترین زمان روزانهام را به کتاب خواندن اختصاص میدادم. از طرف دیگر هیچ جا و کتابخانهای را به اندازه کتابخانه فرهنگسرای گلستان دوست ندارم چون روزهای اوج درس خواندن من در نوجوانی در این کتابخانه سپری شد به همین دلیل نذر فرهنگیام را هم در این کتابخانه ارائه میدهم. البته فقط نیت نذر فرهنگی و ادای آن مهم نیست، ما باید حواسمان به بقیه ابعاد نذر هم باشد، مثلاً من شخصا کتابخانه فرهنگسرای گلستان را انتخاب کردم چون بسیار به مسئولان آن اعتماد دارم و میدانم اگر زمانی کودکی مراجعه کند و از آنها کمک بخواهد، حتماً کتابهایی که من نذر کردهام را به بچهها معرفی میکنند.
ـ برای اشاعه نذر فرهنگی خود تلاش کردهاید با بخشهای مرتبط دیگر مانند فروشگاههای کتاب و ناشران با هدف مشارکت رایزنی کنید؟
نه متأسفانه تا به امروز چنین فکری نکردهام، البته به ذهنم رسیده است، اما زمانش را نداشتهام، ولی در آینده نزدیک قطعاً به ابعاد مختلف این موضوع فکر خواهم کرد. مطمئناً وقتی من نذر فرهنگی دارم، حضور ناشران بزرگ برای کمک به وسعتبخشی این نذر یا حتی فروشگاههای کتاب میتوانند این زمینه را ایجاد کنند که کودکان شخصاً و با سلیقه خودشان بروند و کتابهای مورد نیازشان را انتخاب کنند. من هم بخشی از هزینهای که هر ماه میپرداختم را این بار به فروشگاه بپردازم.
ـ برای ایدههای دیگر در این زمینه فکر کردهاید؟ نذرهای فرهنگی متفاوت یا حتی کمک گرفتن از کودکان.
قطعاً فکر کردم و ایده هم دارم، اما اقتضای شرایط موجود این نیست. مثلا من دوست دارم صرفاً خرید کتاب و ارائه نباشد. اشتراکگذاری کتاب بین کودکان، کتاب خواندن برای آنها و حتی ارائه مشاوره به آنها هم جزء فعالیتهای نذر فرهنگی هم باشد. به هر حال ممکن است زمانی برسد که من به دلایلی نتوانم از عهده نذرم بر بیایم دوست دارم حتی اگر چنین اتفاقی افتاد، حداقل بتوانم کتابهای خوب را معرفی کنم تا به حداقل وظیفه فرهنگی خودم عمل کرده باشم. البته میتوان در زمینه نذر فرهنگی کتاب کارهای دیگری هم انجام بدهیم، مثلاً میتوانیم از کودکان بخواهیم کتاب بخرند، بخوانند و بعد به کتابخانه اهدا کنند یا با دوستانشان به اشتراک بگذارند. هدف ما ترویج فرهنگ کتابخوانی با نذر فرهنگی است پس روشهای مختلفی را میتوانیم امتحان کنیم. با این وجود من از عزیزانی که قصد مشارکت در نذر فرهنگی دارند دعوت میکنم برای ارتباط با ما به کتابخانه گلستان در منطقه هشت مراجعه کنند. ممکن است از کنار هم بودن کسانی که دغدغه رفع مشکلات در یک مرکز فرهنگی مانند فرهنگسرای گلستان بتوانیم به چند راهحل اساسی و مفید برسیم که به واسطه آنها بخش زیادی از مشکلات و آسیبهایی که امروز در سطح جامعه، در بین خانوادهها و حتی کودکان میبینیم را حذف کنیم.
ـ تصور میکنید چه مکانهای فرهنگی و اجتماعی برای ارائه نذر فرهنگی در سطح جامعه مفید است؟
اگر نذر فرهنگی با هدف دغدغه و مشکلات و آسیبهای اجتماعی ارائه میشود پس باید در مراکزی باشد که دردسترس مردم باشند. مردم با اطمینان خاطر به آنها مراجعه کنند مثل مساجد که مرکز تمرکز همه مردم است یا پارکها که محل گذر و استراحت مردم است. ما باید مکانهایی را برای ارائه نذرمان در نظر بگیریم که در ارتباط نزدیک با مردم باشیم، بتوانیم هم راحت به ادای نذرمان بپردازیم، هم در آشنایی با واقعیت زندگی و مشکلات مردم، نذرهای بعدی و سایرین را تعریف کنیم. من خودم با توجه به استقبالی که از کودکان و نوجوانان از فرهنگسرای گلستان دیدم و بعدها متوجه شدم این فرهنگسرا مرکز تجمع خانوادههای مذهبی به ویژه خانوادههای شهداست که دغدغه فرهنگ و رفتار فرزندانشان را دارند این مرکز را انتخاب کردم.