یادداشت
چه بر سر وجدان جمعی آمده است؟
معصومه نصیری

عدم نظارت بر فضای مجازی و فقدان خبررسانی صحیح نیز به نوبه خود فضا را بیش از پیش آلوده کرده است و امکان بررسی صحت و سقم این ادعاها را عملاً از بین برده است. با این حال، تصویری که اینک در پیش روی مردم ایران قرار دارد، فضایی به شدت تیره و آلوده است. جدلهای سیاسی بین صاحبان قدرت امروز و تکیه زنندگان بر مسند اجرایی دیروز، رقابتهای مخرب و متهم کردن رقیب به دست داشتن در فساد اقتصادی در مبارزات انتخاباتی، سهم خواهی از قدرت و نصب برچسب فساد اخلاقی بر رقیبان باعث شده راه برای بررسی واقعبینانه بسته شود.
میان تلقی از مقوله فساد و تعریف آن در فرهنگهای مختلف، تفاوتهای معناداری وجود دارد. حتی تعریف واژههایی نظیر فساد در یک فرهنگ خاص نیز به آسانی ممکن و میسر نیست و به مؤلفه های جانبی بسیاری متکی است. عملی که در فرهنگ ایرانی اسلامی، فساد خوانده میشود ممکن است در فرهنگهای دیگر معنای فساد نداشته باشد. هر چند ممکن است در برخی از حوزههای فساد مانند فساد مالی، تعاریف به یکدیگر نزدیک شوند اما وقتی حوزه مسائل اخلاقی پیش میآید، معنای فساد تفاوتهای قابل توجهی پیدا میکند. از این رو، در گام اول نیاز است تا واژه فساد را تعریف کنیم.
فساد میتواند در ابعاد مختلفی رخ دهد. فسادی که منافع کوچک برای اشخاص اندکی ایجاد کند (فساد جزئی یا فساد خرد)، فسادی که در بعد دولت و ابعاد بزرگ روی میدهد (فساد کلان یا فساد بزرگ) و فسادی که در ساختار زندگی روزمره مردم در اجتماع رایج و گسترده است و نشانه جرائم سازمانیافته است (فساد نظاممند یا فساد سیستماتیک). فساد جزئی یا فساد خرد در ابعاد کوچک و درون چارچوبهای اجتماعی و عرفهای حاکم روی میدهد. برای نمونه میتوان از رد و بدل شدن هدایای نامناسب یا استفاده از ارتباطات شخصی برای کسب نفع نام برد. این نوع از فساد مشخصاً در کشورهای در حال توسعه که در آنها کارمندان دولتی بسیار پایینتر از خط فقر زندگی میکنند، مشاهده میشود. فساد کلان یا فساد بزرگ در بالاترین سطوح دولتی اتفاق میافتد و نیازمند واژگونی نظام سیاسی، قانونگذاری و اقتصادی است. این فساد عموماً در دولتهای دیکتاتوری و دولتهایی که فاقد قوانین صحیح برای جلوگیری از فساد هستند روی میدهد.
نظام دولتی در بسیاری از کشورها مشتمل بر شاخههای مقننه، مجریه و قضاییه است که به صورت مستقل فعالیت میکنند و این استقلال بنا بر قاعده باید آنها را از فساد دور نگه دارد. فساد سیستماتیک (یا فساد بومی) فسادی است که در وهله نخست به دلیل ضعف در یک سازمان یا فرایند اتفاق میافتد و میتوان آن را در تقابل با فسادی دانست که فقط تعدادی از کارمندان یا کارگزاران یک سازمان درگیر فساد هستند.
فساد و مثله شدن شرم
جامعه ایران از گذشته با مفهومی به نام شرم آشنا بوده است. شرم احساسی است که در برابر انجام گناه یا کار نامناسب به فرد دست میدهد. این احساس، بخش جداییناپذیری از فرهنگ ایرانیان بوده است. شرم در تمامی دیوانهای ادبیات کلاسیک ایرانی (حافظ، سعدی، مولانا، فردوسی و...)، کلمهای تکرارشونده است و هر بار این مفهوم با بار احساسی مثبت، نشانی از غلبه انسانیت بر خوی حیوانی بوده است. به بیان دیگر، شرم کلمهای بوده است که ایرانیان برای اشاره به اخلاقیات زیبای انسانی به کار میبرده اند. حتی در ادبیات دینی نیز شرم حضور در برابر خداوند در همه هستی، عاملی برای بازداشتن فرد از گناه تعریف شده است. اما به جرات میتوان گفت این احساس که به مثابه نوعی وجدان فردی در برابر زشتیها و اعمال ناپسند بروز میکند، در برابر فساد کنونی مثله شده است.
هر یک از افرادی که به فساد دست میزنند، خود را محق میدانند و ذرهای شرم به خود راه نمیدهند. ماموری که رشوه میگیرد، کسی که میلیاردها اختلاس میکند، مهندسی که از تیرآهن ساختمانها میدزدد تا ساختمان با زلزلهای کوچک بر سر ساکنانش خراب شود، همه و همه خود را توجیه میکنند و از آن بدتر خود را محق میدانند. هر یک از آنها به گونهای از خود دفاع میکنند که گویی سهم خود را از ساختار اجتماعی دریافت نکردهاند و با این عمل حق خود را از ساختار اجتماعی طلب کردهاند.
فروپاشی شرم اجتماعی در برابر فساد مسئلهای نیست که بتوان به راحتی از آن گذر کرد. متاسفانه هر چقدر میزان فسادها بیشتر و گستردهتر شود، فروپاشی شرم اجتماعی نیز تشدید میشود. با این حال باید پرسید چه بر سر وجدان جمعی آمده است که در برابر فساد، شرم نمیکند؟
هر چند با نقدهایی که در مورد فساد وارد شد، نمیتوان بر روی این دادهها تحلیل جامعهشناختی بنیاد کرد اما به هر حال ادراک و تجربه فساد در کشور، واقعیتی نیست که بتوان آن را انکار کرد. هر چند به سبب نبود آمار متقن میتوان در باب عمق و گستردگی ریشه دواندن فساد دیدگاههای متفاوتی ابراز داشت. اما میتوان به مهمترین دلالتهای اجتماعی و فرهنگی فساد در جامعه ایران به اختصار اشاره کرد.
ساختار حجیم دولت، فقدان شفافیت، فرهنگ مبارزه با فساد در برابر فرهنگ بیتفاوتی در برابر فساد، لزوم توجه به آزادی مطبوعات و ایجاد نهادهای مستقل و دائمی برای مبارزه با فساد، مسئله فساد و فروپاشی شرم اجتماعی.
سخن آخر: لزوم بهکارگیری استراتژیهای چندجانبه در مهار فساد
این نکته را باید در نظر داشت که فساد پدیدهای نیست که تنها به واسطه اقتصاد سیاسی عمل کند، بلکه راههای مختلفی برای شیوع فساد در سیستمهای مختلف وجود داشته است. مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی در سلسله گزارشهایی، تجارب کشورهای مختلف را در مورد مهار فساد ترجمه کرده است. برآیند این یادداشتها نشان میدهد برای اینکه بتوان فساد را مهار کرد، پنج عامل اصلی را باید احیا کرد: ۱- پاسخگویی سیاسی ۲- بخش خصوصی رقابتی ۳- بهینهسازی مدیریت بخش دولتی ۴- مهار نهادینه قدرت ۵- مشارکت جامعه مدنی.
گزارش خطا
پسندها:
۰
ارسال نظر
آخرین اخبار