به گزارش پایگاه خبری تحلیلی فرهنگ و هنر، آیین یادمان مرحوم آرش میراحمدی بازیگر، نویسنده و کارگردان سهشنبه ۹ آبان ماه همزمان با چهلمین روز درگذشت وی با حضور هنرمندان و اهالی فرهنگ با مشارکت خانه فرهنگ و هنر نگان در فرهنگسرای ارسباران برگزار شد.
در این مراسم علاوه بر خانواده مرحوم میراحمدی، هنرمندانی همچون عزتالله رمضانیفر، داریوش فرضیایی، نصرالله رادش، سیاوش چراغیپور، فرهاد بشارتی، آرش نوذری، سیروس کهورینژاد، نعیمه نظامدوست، فاطمه هاشمی، شهاب عباسی، سیاوش مفیدی، امیر سهیلی، ابراهیم شفیعی، احمد درویشعلیپور، داوود منفرد، خسرو احمدی، مهرداد نظری، امیر نوری و... حضور داشتند.
مرجان صفابخش همسر مرحوم آرش میراحمدی نخستین سخنران مراسم بود که ضمن تشکر از حاضران عنوان کرد: نمیدانم در مورد ۲۹ سال زندگی با آرش چه بگویم. میخواستیم اردیبهشت ۳۰ سالگی زندگیمان را جشن بگیریم. آرش زندگی کردن و هنرمند بودن را به من یاد داد و یکی از افتخارات زندگیام بودن در کنار آرش بود. تنها مشکل آرش بیمهریهای این اواخر بود، ولی بر خلاف اخبار زرد و شایعات، مشکل آرش مسائل مالی نبود.
وی اضافه کرد: ما معتقدیم روزیرسان خداوند است و روزی دست هیچکس نیست. برای خودم و سایر اعضای خانواده آرزوی صبر در این مصیبت میکنم.
در ادامه داریوش فرضیایی بازیگر و کارگردان عنوان کرد: به عنوان کسی که ۶ سال افتخار همکاری با آرش عزیز را داشتم، خیلی برایم سخت است که درباره او صحبت کنم. من با وجود تغییرات فیزیکی، همچنان در درونم کودک هستم و این کار را سخت میکند، چون جهان را ساده میبینم و از بزرگترها ضربه میخورم. اگر بخواهم آرش را توصیف کنم، آرش همان کودکی بود که فقط چهرهاش بزرگسال بود، ولی کودک بسیار دانایی بود.
فرضیایی ادامه داد: آرش یک دوست صادق و فداکار و یک انسان صاف و ساده بود و از خودش برای دیگری میگذشت. بارها میدیدم که از دیالوگ خودش میگذرد و اجازه میدهد دیگران بگویند. آدم خجالتیای بود و بسیار مناعت طبع داشت. روزهای آخر که چند بار با او صحبت کردم، آرش به من امید میداد و میگفت حالم بهتر است.
وی در پایان گفت: چیزی که از آرش یاد گرفتم، بها دادن به هنر و هنرمند بود. خیلی عمیق درد را حس میکرد، ولی هیچوقت ندیدم که ناله کند. آدمی بود که فقط برای دیگران شادی به ارمغان میآورد. کاش من هم به اندازه آرش خوب بودم.
در ادامه خسرو احمدی در سخنان کوتاهی درباره آرش میراحمدی گفت: در چنین جمعهایی همیشه از خوبیها میگوییم، چرا که این خاطرات خوب است که باقی میماند. اگر اختلافی هم در زمان کار پیدا میکنیم، به این دلیل است که هنر برایمان اهمیت دارد. بیش از ۲۰ سال با آرش رفاقت داشتم و خیلی با هم کیف میکردیم. افتخار میکنم که آرش دو فرزند باشخصیت و دوستداشتنی از خود به جا گذاشته و این به دلیل نان حلال است. آرش هنوز هم با اثری که در این جهان گذاشته بین ماست. از زمین رفته، ولی در دل ما هست.
احمد درویشعلیپور کارگردان برنامههایی همچون «محله گل و بلبل»، «کلبه عموپورنگ» و «بچهمحل» نیز در این مراسم عنوان کرد: سرنوشت همه ما از آغاز تا پایان شبیه یک فیلم سینمایی است. وقتی مزار آرش را دیدم، گفتم خب، تیتراژ پایانی فیلم آرش هم این بود. این سرنوشت محتوم همه ماست.
وی ادامه داد: من از سال ۹۴ و سریال «محله گل و بلبل» با آرش آشنایی دارم. در طول این چند سال خیالم از بابت همکاری با او راحت بود. بالغ بر ۶۰۰ قسمت کار با هم داشتیم و حتی یک خاطره بد و ناملایمتی از آرش در ذهنم نیست. آرش نان قلبش را میخورد و انسان درویشمسلکی بود.
نصرالله رادش درباره ویژگیهای شخصیتی آرش میراحمدی بیان کرد: یک ویدئو از بازی کردن آرش با کودکان سیستان و بلوچستان دیدم و همان زمان در صفحهام نوشتم از دید من سوپراستارهای مملکت آدمهایی مثل آرش هستند. از دید من دنیا کاملاً برعکس است، یعنی هر چیزی که بالا به نظر میآید پایین است و هر چیزی که پایین به نظر میآید بالاست. در یک جمله آرش سوپراستار من بود.
پرفورمنس موسیقی و نقاشی، نمایش فیلم کوتاه «شیله» ساخته مرجان صفابخش و آرش میراحمدی، اجرای موسیقی، معرفی کتاب حامی توسط منصوره میرفتاح مدیر خانه فرهنگ و هنر نگان و پخش کلیپی از گفتوگو با هنرمندان درباره مرحوم میراحمدی از بخشهای گوناگون این برنامه بود.