يکشنبه ۰۹ ارديبهشت ۱۴۰۳
ساعت : ۱۹:۰۲
کد خبر: ۱۳۵۰۸۹
|
تاریخ انتشار: ۲۰ مهر ۱۴۰۲ - ۱۲:۴۵
سارا لطفی در نشستی گفت: کتاب «گردان نانواها» با قرار دادن تصاویر مستند با مخاطبان ارتباط بسیار عمیقی برقرار می‌کند. نکته جالب در این کتاب آن است که شهید حاج قاسم سلیمانی نسبت به این روستا و خانم کل‌زهرا بسیار ابراز لطف داشته‌اند و به او لقب چریک‌پیر را می‌دهند. با وجود آن که کتاب ۱۸۴ صفحه است اما می‌توان آن را طی ۴ ساعت خواند چرا که داستان‌ها به صورت بسیار جذاب روایت شده‌اند.
سارا لطفی: «گردان نانواها» با مخاطبان ارتباط عمیقی برقرار می‌کند
به گزارش پایگاه خبری ـ تحلیلی فرهنگ وهنر،سارا لطفی در نشست معرفی کتاب «گردان نانواها» نوشته محمدمهدی رحیمی و محمدتقی رهایی درباره این کتاب بیان کرد: «گردان نانواها» اثری است به کوشش محمدمهدی رحیمی و محمدتقی رهایی که با ویراستاری منیره زین العابدینی رنانی و هاجر صفائیه و فاطمه ملکی در انتشارات راهیار چاپ شده است. کتاب «گردان نانواها» خاطرات شفاهی مردم روستای خانوک از پشتیبانی دفاع مقدس است.

وی ادامه داد: زنان روستای خانوک در روزهای جنگ تحمیلی، با سرپرستی مرحوم حاج زهرا اسدی معروف به کل‌زهرا که بعدها لقب «چریک پیر» از طرف حاج قاسم به او داده شد، با پختن نان به صف پشتیبانی مردمی دفاع مقدس پیوستند. «گردان نانواها» خاطراتی از مردم خانوک دربارهٔ انقلاب اسلامی، پشتیبانی جنگ و شهدای این روستاست.
این کارشناس ادبی درباره متن این کتاب توضیح داد: متن کتاب برگرفته از تک‌صحبت‌های اهالی آن منطقه و فعالیت‌هایشان در زمان پیروزی انقلاب و پس از آن دفاع از کشور در زمان جنگ است. فصل‌های کتاب تحت عنوان چشمه، نامگذاری شده و هفت چشمه آن را تشکیل داده‌اند. شخصیت اصلی کتاب پیرزنی به نام کل‌زهرا نام دارد که در امور مختلف دارای تبحر است و به مردم کمک زیادی می‌کنند.
وی درباره بخش ابتدایی کتاب اظهار کرد: در شروع کتاب، فرزندان درباره دوران کودکی و کار کردن پدر و کل‌زهرا، نحوه‌ قالی‌بافی و... توضیحات مختصری را ارائه کردند که با نوشتار متفاوت از هم تفکیک‌شده‌ است. چشمه‌ اول که با عنوان «رد آزادی» نام‌گذاری شده است؛ خاطراتی را روایت می‌کند که مربوط به زمان قبل از انقلاب، تبعید امام، نحوه‌ تکثیر و پخش اعلامیه و کاست‌ها  و چگونگی تبلیغ انقلاب در روستای کوچک خانوک  است. همچنین در مورد پخش مخفیانه اعلامیه‌ها و حضور ماموران ساواک نیز مطالبی ارائه شده است‌.
لطفی ادامه داد: در چشمه دوم با عنوان «قدم‌های نور» وقایعی از زمان ورود امام خمینی(ره) به ایران و تلاش مردم خانوک برای ملاقات با ایشان توسط چندین راوی در این بخش به‌تفصیل بیان‌شده است. در چشمه سوم «جان و مالم فدای تو» خاطراتی از آغاز جنگ و تلاش کل‌زهرا برای فرستادن مردها‌ به جبهه را می‌خوانیم.
این کارشناس ادبی عنوان کرد: چشمه چهارم با عنوان «رزم‌نامه‌ی‌ تنور» روایتگر روزهایی است که کل‌زهرا در هنگام مراجعه به ستاد پشتیبانی  جبهه متوجه مشکل کمبود نان و کپک زدن آن شد و پس از بازگشت به خانوک او همراه دیگر زنان روستا اقدام  به پخت نان کردند. در آن روزها روند پخت مقدار بسیار زیاد نان برای جبهه و چاره‌اندیشی زنان برای سالم ماندن آن به‌طور مفصل در این فصل بیان‌شده است. بیشتر روایت‌های این فصل‌ها از زبان فاطمه زاد خوش  دختر کل‌زهرا است.
وی درباره فصل‌های بعدی کتاب گفت: چشمه‌ پنج، «نذر دل و انار» است. در این فصل بعد از پخت نان، مردم روستا تمام تلاش خود را برای رزمندگان انجام می‌دهند. کل‌زهرا در این پخت نان نقش‌آفرینی اصلی را دارد و این بارکارشان تنها به پخت نان ختم نمی‌شود. زنان به سراغ خیاطی می‌روند و خیاطی در تکیه ملاعباس روستا رونق گرفت. در فصل چشمه ششم، اسماعیل‌های روستا روایتگر تلاش پسران برای رفتن به جبهه و حضور در خط مقدم آن‌هاست. از طرفی داستان کَل‌زهراست که مسوول رساندن خبر شهادت آن‌ها به مادرشان بود. در چشمه هفتم با عنوان «روح‌الله» فعالیت‌های پس از جنگ و نحوه‌ وفات کل‌زهراست بازگو شده است.
لطفی با اشاره به اینکه حاصل حدود ۴٢ ساعت مصاحبه‌ است اظهار کرد: این کتاب با قرار دادن تصاویر مستند با مخاطبان ارتباط بسیار عمیقی برقرار می‌کند. نکته جالب در این کتاب آن است که شهید حاج قاسم سلیمانی نسبت به این روستا و خانم کل‌زهرا بسیار ابراز لطف داشته‌اند و به او لقب چریک‌پیر را می‌دهند چرا که مانند یک فرمانده عمل می‌کرده است. با وجود آن که کتاب ۱۸۴ صفحه است اما می‌توان آن را طی ۴ ساعت خواند چرا که داستان‌ها به صورت بسیار جذاب روایت شده‌اند.

در این نشست بخش‌های منتخب کتاب «گردان نانواها»، از جمله بخش زیر در این نشست بلندخوانی شد:«هر روز، از خانوک تا کرمان را برای مدرسه می‌رفتم و روز جمعه را گذاشته بودم برای استراحت؛ اما کل‌زهرا زیر بار نمی‌رفت. می‌گفت: «رزمنده‌ها با اون همه خستگی باید یه لقمه‌نون برای خوردن داشته باشند.» آمار می‌گفت نود نفر در گردان نانوا مشغول بودند. در تمام هشت سال دفاع مقدس هیچکدام از تنورها خاموش نشد و این از پیگیری‌های کل زهرا بود. می‌خواست علاوه بر لشکر ثارالله به بقیه لشکرها هم بربری برساند. بربری نانخشکه بود. نان‌های نرم زود کپک می‌زدند. کل زهرا خیال شأن را از خرابشدن نان نرم راحت کرد.»
«خانوک، چشمه‌سار است؛ این را دهخدا می‌گوید. خانوک به زمینی می‌گویند که همه جای آن چشمه داشته باشد. چشمه بود که کَل‌زهرا، چریک پیرش شد. همانی که لحظهٔ مرگش، حاج قاسم کنارش بود و به‌جایش، سلام بر اباعبداللّه (ع) داد. وقت حمله، اسماعیل‌های خانوک در آب همان چشمه سار غسل شهادت کردند و موقع دفاع، زنان خانوک از دل همان خانه‌ها جوشیدند برای پشتیبانی از مردان شأن در جنگ. خانوک همان جایی است که حاج قاسم شهیدمان در وصفش گفت: «مرحبا به خانوک، مرحبا به مردم خانوک، مرحبا به دینداری مردم خانوک، خانوک حقیقتاً شهر ذی قیمتی است؛ با وضو باید به این شهر وارد شد.»

نظر شما