«محله» به عنوان کوچکترین واحد در تقسیمات شهری، دارای بافت اجتماعی پیوسته و هویت مشترکی است که از گذشته تاکنون موجب اتحاد، یکپارچگی و همبستگی اجتماعی بوده و مرکز هر محله (مسجد، بازار، ارگ و میدان) در تأمین نیازهای معنوی اهالی و غنی سازی اوقات فراغت «اهل محل» نقش مؤثری داشته است.
امروزه با تغییرات و تحولات فراوان کالبدی شهرها، دیوارهای کهن، کوی، گذر و محله تخریب شده و آپارتمانهای بلند مرتبه، روابط انسانی را دگرگون ساخته و آنها را از هم دور و دورتر و نسبت به هم بیگانه میسازند و متعاقب آن مسلماً هویت و ارزشهای محلهای رنگ میبازد و شهر بیتاریخ و بیهویت میشود.
ایده و طرح راهاندازی «خانههای فرهنگ محله»، «فرهنگسراها» و این سالها «سراهای محله» و دیگر مراکز فرهنگی به علت همین تغییرات کالبدی، ضرورت پیدا کرد و با احساس نیاز روزافزون فرهنگی و در راستای توسعه جمعیتی، کالبدی و اقتصادی کلانشهر تهران به منظور توسعه فرهنگی محلات و در نهایت شهر از طریق جلب مشارکت نخبگان و فعالان فرهنگی و دیگر ساکنان محلات شکل گرفت تا با به کارگیری ظرفیتهای محلهای بتوانند کانونی برای ارتباط، تعامل و پاسخگویی و ایجاد وفاق، همدلی، وحدت، یکپارچگی و استحکام اجتماعی درون محلهها باشند.
وقتی به فعالیتها و عملکرد خانههای فرهنگ تأمل میکنیم، در میابیم که این مراکز به میزان حمایتهای انجام شده توانستهاند در جلب اعتماد و مشارکت شهروندان موفق باشند و خدمات مفیدی به آنان ارایه کنند. اما با نگاهی به نیازهای روزافزون مردم میبینیم که به دلیل کمبود اعتبار، فرسودگی ساختمان، تجهیزات و فقر منابع انسانی و...، بهرهبرداری حداکثری از ظرفیت خانههای فرهنگ در سازمان با مشکلات متعددی مواجه است و به خوبی نمیتوانند به رسالت و مأموریت ذاتی و واقعی خویش در قبال محلات و نیازهایشان عمل کنند.
بدون تردید خانههای فرهنگ محلات در کنار سایر مراکز فرهنگی و اجتماعی شهر و محله، به عنوان ظرفیتهایی کم نظیر، بیش از اینها میتوانند در خدمت شهروندان باشند و در ایجاد تحولات فرهنگی مثبت و اثرگذار نقش داشته باشند به شرطی که قدر و ارزش موقعیت، داشتهها و ظرفیتهایشان را دریابیم و با حمایت از آنها شاهد محلههایی عاری از هر گونه آسیبهای روانی، اجتماعی، فرهنگی و زیست محیطی باشیم.
بیژن پورمند
مدیر فرهنگی هنری منطقه ۵ و رییس فرهنگسرای فردوس