پنجشنبه ۲۰ ارديبهشت ۱۴۰۳
ساعت : ۰۹:۵۶
کد خبر: ۱۱۶۳۰۹
|
تاریخ انتشار: ۱۲ خرداد ۱۴۰۰ - ۱۲:۴۸
فرهنگ‌سرای امام(ره) در تازه‌ترین برنامه «انعکاس» با حسن بنیانیان رییس اسبق حوزه هنری سازمان تنبلیغات اسلامی گفت‌وگو کرده است.
امام (ره) می‌خواست برای همه اجزای دین مطالبه‌گری ایجاد کندبه گزارش پایگاه خبری تحلیلی فرهنگ و هنر، با نزدیک شدن به ایام ملکوتی ارتحال بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، حضرت امام خمینی رحمه الله علیه، فرهنگ‌سرای امام (ره) با اجرا و انتشار سلسله برنامه‌های «انعکاس» که به تاریخ شفاهی امام (ره) و انقلاب اسلامی می‌پردازد، تلاش دارد زوایای تازه‌ای از حیات امام (ره) و رهیافت‌های انقلاب اسلامی را از طریق گفتگو با نزدیکان امام و سایر صاحبنظران و اصحاب فرهنگ در معرض نگاه افکار عمومی و مخاطبان قرار دهد. 
در این شماره از برنامه انعکاس با حسن بنیانیان رییس اسبق حوزه هنری سازمان تنبلیغات اسلامی و مولف کتاب «پیوست فرهنگی، ضرورت‌های وجودی، راهکارها و فرایندهای تدوین در حوزه مدیریت فرهنگی» به گفتگو نشستیم. بنیانیان دارای کارشناسی ارشد مهندسی عمران و دکترای مدیریت دولتی دارد و حدود چهار دهه در سمت‌های مختلف فرهنگی حضور داشته و هم اکنون مشاور رییس دانشگاه آزاد و عضو ستاد اجرایی نقشه مهندسی فرهنگی است.

امام (ره) چه تاثیری در مدیران فرهنگی داشت؟

ما که در کنار امام زیست کردیم، چون زندگی در چنین شرایطی عادی می‌شود بنابراین این عادت کردن باعث می‌شود انسان قدر آن موجود متعالی را نداند. مثل مشهدی‌ها که قدر امام رضا (ع) را نمی‌دانند. امام (ره) یک متفکر بزرگی بود که با مشابه سازی با دیگر رهبران ممکن است ظرفیت‌های ایشان نادیده گرفته شود. اولین تاثیر او این بود که با سازماندهی دویست ساله مدرن غربی که فرهنگ را کوچک کرده بود مثل آموزش و پرورش و دانشگاه‌ها و به موازات آن این نهادها مدیران را هم کوچک می‌کنند، اما امام کاری کرد که به مخاطبان خود مثل طلبه‌ها فهماند که باورها و الگوهای رفتاری در همه اجزای زندگی ما و تصمیم گیری‌ها باید مداخله کند. مثلا در انتخابات الگوهای ما باید مداخله کند و در سایر زمینه‌ها هم همینطور چون اگر این مداخله نشود جامعه به طور ناخودآگاه به سمت فرهنگ غربی می‌رود. چون غرب با نمادهای خود پیوسته در صدد ترویج فرهنگ خویش است.

از دید شما پیوست فرهنگی چه تعریفی دارد ؟

وقتی شما مدیر فرهنگی شدید یک نقطه عطف پیدا می‌کنید ، اگر برنامه خوب تولید کنید کار اساسی است والا بازتاب منفی دارد. بعد از امام آن فرهنگ جاهلیت قبل از انقلاب دوباره به عرصه مدیریت برگشت و دین در حد همان مسجد و خواندن نماز کوچک شد و پیوست فرهنگی شکل نگرفت که همین الان هم مورد تاکید مقام معظم رهبری است. منظور از پیوست فرهنگی یعنی اینکه وقتی مسکن مهر خانه می‌سازد، دین فقط ساخت مسجد در کنار خانه‌ها نیست بلکه باید یک پیوست فرهنگی هم که خیلی گسترده تر است در این مجموعه مسکن مهر شکل بگیرد. 

اینگونه است که بعضا می بینیم حتی طلبه ای می گوید دین از سیاست جداست و نباید انقلاب می کردیم در حالیکه اگر دین را از سیاست جدا کنیم همان پیوست فرهنگی را از زندگی جدا کرده ایم. در کل ما باید کاری کنیم که شیرینی دین وارد زندگی شود و امام از 1342 با نوشتن کشف الاسرار این کار را شروع کردند.

رضاشاه که آمد مدرسه درست کرد و این مدارس رقیب حوزه و مکتب شدند در حالیکه قبل از رضاخان پادشاهان فقط سرباز اجیر می کردند و اداره جنگ را به عهده داشتند و اداره جامعه در دست روحانیون بود و امام این را درک کردند که اگر ساختارهایی که وارد اداره جامعه می شود با ولایت فقیه و ساختار دینی مدیریت نشود باعث انحراف می شود. البته این ها در صحبت های حضرت آقا هم هست اما کسی نیست که آنها را تبیین کند.

از نظر مجتهد واقعی، هدف اساسی حکومت این است که چگونه می خواهیم اصول فقه را در جامعه پیاده کنیم و فقه جنبه عملی پیدا کند و با همین زمینه این امام بود که اظهار کرد که شما هم باید اداره مالیات داشته باشید و هم کسی که مالیات می پردازد باید با رزق حلال باشد. ما مکتبی هستیم که می گوییم این دنیا مزرعه آخرت است و همین جا باید آخرت را بسازیم و همان موقع که پول کسب می کنیم نباید به دیگران آسیب بزنیم. حالا ما می خواهیم یک الگوی جدید بسازیم. دو جبهه تشکیل شده که یک طرف شهید سلیمانی است که از زندگی مادی هیچ لذتی نمی برد اما از نظر معنوی همه گونه لذتی را دارد و عشق واقعی از نظر او مقابله با دشمنان است که هیچکدام بعد حیانی ندارد و این گونه انسان ها دارند معادلات جهان را بر هم می زنند. دشمن هم دارد تمام تلاشش را می کند تا این وضع به هم بریزد.

اینگونه است که بعضا می‌بینیم حتی طلبه‌ای می‌گوید دین از سیاست جداست و نباید انقلاب می‌کردیم در حالیکه اگر دین را از سیاست جدا کنیم همان پیوست فرهنگی را از زندگی جدا کرده ایم. در کل ما باید کاری کنیم که شیرینی دین وارد زندگی شود و امام از ۱۳۴۲ با نوشتن کشف الاسرار این کار را شروع کردند.

رضاشاه که آمد مدرسه درست کرد و این مدارس رقیب حوزه و مکتب شدند در حالیکه قبل از رضاخان پادشاهان فقط سرباز اجیر می‌کردند و اداره جنگ را به عهده داشتند و اداره جامعه در دست روحانیون بود و امام این را درک کردند که اگر ساختارهایی که وارد اداره جامعه می‌شود با ولایت فقیه و ساختار دینی مدیریت نشود باعث انحراف می‌شود. البته این‌ها در صحبت‌های حضرت آقا هم هست اما کسی نیست که آنها را تبیین کند.

از نظر مجتهد واقعی، هدف اساسی حکومت این است که چگونه می‌خواهیم اصول فقه را در جامعه پیاده کنیم و فقه جنبه عملی پیدا کند و با همین زمینه این امام بود که اظهار کرد که شما هم باید اداره مالیات داشته باشید و هم کسی که مالیات می‌پردازد باید با رزق حلال باشد. ما مکتبی هستیم که می‌گوییم این دنیا مزرعه آخرت است و همین جا باید آخرت را بسازیم و همان موقع که پول کسب می‌کنیم نباید به دیگران آسیب بزنیم. حالا ما می‌خواهیم یک الگوی جدید بسازیم. دو جبهه تشکیل شده که یک طرف شهید سلیمانی است که از زندگی مادی هیچ لذتی نمی برد اما از نظر معنوی همه گونه لذتی را دارد و عشق واقعی از نظر او مقابله با دشمنان است که هیچکدام بعد حیانی ندارد و این گونه انسان ها دارند معادلات جهان را بر هم می زنند. دشمن هم دارد تمام تلاشش را می کند تا این وضع به هم بریزد.

اما نکته‌ای هم درباره فرهنگ‌سرای امام (ره) بگویم و آن این است که این فرهنگ‌سرا کارش این است که باب بحث را باز کند و یک بار دیگر امام شناسی را راه بیندازد و اینکه امام چه می‌خواست بگوید.

امام چه ویژگی داشت که نهایتا از مکتب وی شهید قاسم سلیمانی بیرون آمد؟

امام مفهوم فرهنگ را به واقعیت فرهنگ نزدیک کرد تا بتواند برای همه اجزای دین مطالبه گری ایجاد کند. این در حالی بود که پیش از آن دین داشت وارد حاشیه می‌شد و این یکی از کارکردهای بزرگ حضرت امام بود. شکل حکومتی که امام مد نظر داشت می‌گوید باید مردم را رشد بدهیم بنابراین مردم باید در رشد خود مشارکت داشته باشند و این همان مردمسالاری دینی است.
 
اما بعد از امام چون بازگشت به جاهلیت کردیم و حرف امام را نفهمیدند و جهت مردمسالاری از غرب تقلید کردند و سیاسیون مخالف با ولی فقیه می‌گویند ساختارها مشکل دارند در حالیکه اگر شما ولی فقیه را بردارید آیا مشکل حل می‌شود؟ نه نمی شود و بلکه مثل زمان رضاشاه می‌شود. امام از عاشورا استفاده کرد برای آنکه ریشه شاه را برکند. امام کسی است که از همان ظرفیت امام حسین (ع) استفاده می‌کند و شاه را بیرون می‌کند و نظام حکومتی تشکیل می‌دهد. امام بلافاصله بعد از انقلاب گفت همه سنت‌های عاشورایی بیرق و سینه زنی باید برگردد و بعدا فهمیدیم که این سنت ها چه ظرفیتی دارد که حتی در انگلیس دسته‌های سینه زنی باعث بیداری فطرت انسان ها و مسلمانی می‌شود. بنابراین امام امد و با این حرکت‌ها آدم‌ها را به مفهوم واقعی به خدا وصل کرد.

الگوی رهبری امام (ره) چه ویژگی داشت که این همه در قلب ها نفوذ داشت؟

جزئیات زندگی بزرگوارانی مثل امام هم درس است. در همین باره من خاطره ای از زمان انقلاب در اصفهان دارم. اصفهان اولین جایی بود که حکومت نظامی شد و همان روز تعدادی هم شهید شدند و ما که مبارزه می کردیم، در دل آرزو می کردیم از ارتشی ها انتقام بگیریم اما آنقدر شجاع نبودیم که قاتلان مردم را بکشیم. در همان روزها ناگهان اعلامیه ای از نجف آمد که امام فرموده بود سلام مرا به افسران ارتش برسانید و ما فکر می کردیم به امام اطلاعات غلط می دهند که ایشان چنین اظهاراتی می کنند، اما با اوج گیری انقلاب وقتی دیدیم فوج فوج همین افسران جوان به انقلاب پیوستند، فهمیدیم تحلیل امام درست بود. الان هم وقتی حضرت آقا جمع بندی شورای نگهبان را تایید می کنند، همین است و باید بفهمیم وقتی ولی فقیه را می پذیریم باید دستورات و تحلیل های ایشان را هم بپذیریم. 

مطالب مرتبط
نظر شما