سعید بیابانکی در گفتوگو با خبرنگار شهر درباره شاخصههای کیفیت اثر فرهنگی گفت: هر محصول فرهنگی شامل دو بخش شکل و محتواست و این هر دو باید در کنار هم دارای کیفیت و حرف تازه باشند تا با اقبال جامعه روبرو شوند.
وی ادامه داد: متاسفانه در برخی از محصولات فرهنگی، برای مثال کتاب، تنها به شکل پرداخته میشود و میبینیم که کتابی با جلد گالینگور و کاغذ گلاسه و گرافیک و صفحهبندی بسیار شیک و مرتب منتشر میشود؛ ولی هیچ محتوای قابل توجهی ندارد.
این طنزپرداز افزود: در بسیاری موارد نیز شاهدیم که یک سازمان یا نهاد، چنین هزینهای را صرف کرده تا گزارش کار سالانهاش را منتشر کند و بهجای صرف بودجه بیتالمال برای حرف حساب، هزینهای گزاف را صرف کاری کرده که دردی دوا نمیکند؛ آن هم در کشوری که کتابهای ارزشمندی چون نهجالبلاغه و دیوان حافظ وجود دارد.
وی همچنین گفت: برخی نیز برعکس عمل میکنند و به اصطلاح از طرف دیگر بوم میافتند و میبینیم که کتابی منتشر شده که محتوای آن عالی است، برای مثال یک رمان یا مجموعه شعر یا مجموعه خاطرات ناگفته است، ولی نه جلد خوبی دارد، نه صفحهبندی مناسبی دارد، نه جنس کاغذش خوب است و نه فونت خوانایی ندارد.
بیابانکی تاکید کرد: یک محصول فرهنگی باید از هر دو این شاخصهها برخوردار باشد تا بتواند تاثیرگذار باشد و در چنین شرایطی است که برای مثال مجموعه شعر قیصر امینپور سالها با استقبال مواجه میشود و تاثیرش را بر چند نسل میگذارد.
این شاعر درباره تاثیرگذاری محدود فعالیتهای نهادهای فرهنگی با وجود امکانات وسیعی که در اختیار دارند، گفت: البته بسیاری از مراکز هم آثاری تولید میکنند که اثربخش و تاثیرگذار است؛ ولی یک بخشی از این فعالیتها نیاز به نظرسنجی و نیازسنجی دارد. وقتی یک اثر و محصول فرهنگی تولید شود، بدون اینکه نیازسنجی اجتماعی برای آن انجام شده باشد، آن محصول قطعا شکست میخورد.
وی ادامه داد: در دنیای امروز علمی به نام آمار وجود دارد که نهادهای فرهنگی نیز میتوانند از آن استفاده کنند. هنگامی که قرار است یک محصول تولید شود، باید پیش از شروع پروسه تولید، کسانی که در دانشگاه درس این رشته را خواندهاند و کشور برای تربیتشان هزینه کرده است، نیازسنجی و نظرسنجی علمی برای آن محصول انجام دهند و این نظرسنجی تحلیل و به تولیدکننده محصول ارائه شود.
بیابانکی افزود: پس از طی این مراحل است که تولیدکننده محصول فرهنگی باید وارد پروسه تولید محتوا شود. ولی متاسفانه در کشور ما دقیقا عکس این مراحل اعمال میشود؛ یعنی به اصطلاح سختافزار موجود است ولی نرمافزار موجود نیست.
وی تاکید کرد: مدیر موفق کسی است که به نظرسنجی اعتقاد و مهمتر از آن اعتماد داشته باشد. سیستم فرهنگی در کشور ما بهجای اینکه از بالا به پایین محصول را تولید کند، باید از پایین به بالا این کار را انجام دهد؛ یعنی ابتدا نظرسنجی کند، سپس وارد مراحل تولید شود و پس از آن نیز بازخوردها را بررسی کند.
این طنزپرداز اظهار داشت: برای مثال نخستین بار که شرکت سونی محصولی را تولید و به بازار عرضه کرد، با نظرسنجی از خریداران این محصول، تلاش کرد مشتریانش را حفظ کند و علاوه بر آن ضعف محصولش را نیز بهتر بشناسد.
وی ادامه داد: یک دیدگاه جالب وجود دارد که میگوید اگر شما یک محصول فرهنگی، غذایی یا صنعتی بخرید و آن محصول رضایتتان را جلب کند، شما نهایتا سه نفر دیگر را تشویق به خرید آن میکنید؛ ولی اگر از آن ناراضی باشید، 11 نفر را از خریدن آن منع میکنید. این یعنی تاثیر نارضایتی چهار برابر تاثیر رضایتمندی است.
بیابانکی همچنین گفت: البته اخیرا در گوشهای از جلد برخی محصولات یک شماره پیامک برای نظرسنجی دیده میشود که خیلی خوب است؛ ولی بازخورد تولید یک محصول باید بیش از اینها بررسی شود؛ زیرا نظر مخاطب و مشتری بسیار مهم است.
این شاعر همچنین درباره تاثیر هنرمندان بر ارتقای کیفیت محصولات و آثار فرهنگی گفت: محتوای یک محصول فرهنگی و همچنین شکل آن بسیار به هنرمند وابسته است و هردو باید باکیفیت 100درصد ارائه شود. علاوه بر آن، تولید یک محصول فرهنگی به بسیاری از هنرها در کنار هم نیاز دارد.
وی تاکید کرد: انفرادیترین کارهای فرهنگی هم باید بهصورت گروهی اجرا و ارائه شود تا تاثیرگذار باشد و کسی که به این مسائل اشراف داشته باشد میتواند موفق باشد و فعالیتش مورد استقبال قرار گیرد و محصولی که تولید میکند درآمدزا باشد.