کد خبر: ۱۴۳۲۹۴

توسط نشر افق منتشر شد

ترجمه پدیده ادبی ۲۰۲۳ فرانسه در بازار نشر

رمان «من فلوجه را به یاد می‌آورم» نوشته فرات العانی با ترجمه ابوالفضل الله‌دادی توسط نشر افق منتشر و راهی بازار نشر شد.

ترجمه پدیده ادبی ۲۰۲۳ فرانسه در بازار نشربه گزارش پایگاه خبری تحلیلی فرهنگ و هنر به نقل از خبرگزاری مهر، رمان «من فلوجه را به یاد می‌آورم» نوشته فرات العانی به‌تازگی با ترجمه ابوالفضل الله‌دادی توسط نشر افق منتشر و راهی بازار نشر شده است. این‌کتاب صدوشصت‌وچهارمین رمان از مجموعه «ادبیات امروز» است که این‌ناشر چاپ می‌کند.

«من فلوجه را به یاد می‌آورم» روایت زندگی مردی به‌نام رامی احمد کمونیستی عراقی است که سال‌ها پیش از ترس صدام حسین به فرانسه فرار کرده و حالا دور از کشورش با سرطان پیشرفته ریه روبه‌روست. پسرش هم تلاش دارد سکوت سالیان سال او را بکشند و قصه گذشته را از زبان او بشنود. این‌رمان در واقع قصه زندگی امیر العانی پدر نویسنده اثر است که پس از چاپ، برنده جوایزی چون سنگور، ادبیات عرب، آمریگو وسپوچی، رمان ورسیون فمینا و نامزد جوایز دیگری چون مارسل پانیول و گنکور شد.

ایده نوشتن این‌رمان که در بیستمین سالگرد تجاوز آمریکا و متحدانش به عراق منتشر شد، سال ۲۰۱۹ پس از درگذشت پدر نویسنده به ذهنش رسید. او آن‌سال به‌خاطر کتاب «عطر عراق» جایزه آلبر لوندر را برنده شده بود اما «من فلوجه را به یاد می‌آورم» اولین‌کتابی است که از او در ایران ترجمه و منتشر می‌شود.

فرات العانی نویسنده کتاب مورد اشاره، یک‌خبرنگار فرانسوی عراقی‌تبار متولد ۱۹۸۰ است که سال ۲۰۲۳ با چاپ این‌کتاب به‌عنوان پدیده ادبی سال فرانسه معرفی شد. او برای مدتی طولانی به‌عنوان خبرنگار رسانه‌های فرانسوی، وضعیت عراق را گزارش کرده است. او علاوه بر دو کتابی که دارد، مستندهای مختلفی هم تولید کرده است.

پیش از شروع متن «من فلوجه را به یاد می‌آورم» دو جمله از چهره‌های فرانسوی ذکر شده است: «فراموشی کفن واقعی مردگان است» از ژرژ ساند و «رمان دروغی است که همواره حقیقت را می‌گوید» از ژان کوکتو.

رمان پیش‌رو از این‌قسمت‌ها تشکیل شده است:

سرآغاز (۶ اکتبر ۲۰۱۹)،‌ فراموشی (۲ اوت ۲۰۱۹)، مُهجَه (تابستان ۱۹۵۲)، اتاق ۲۱۹ (۳ اوت ۲۰۱۹)، من پسرت هستم ... (پاییز ۱۹۸۷)، سامیه (تابستان ۱۹۵۳)، سیلی، میدان جلوی کلیسا و استاپ کلونی (تابستان ۱۹۸۸)، سفر (تابستان ۱۹۸۹)، سعد (پاییز ۱۹۵۳)، سعد (تابستان ۱۹۸۹)، حاتم (تابستان ۱۹۵۴)، از گور بازگشته (سپتامبر ۱۹۹۰)، انقلاب (ژوئیه ۱۹۵۸)، جنگ در زنگ تفریح‌ (ژانویه ۱۹۹۱)، اتاق ۲۱۹ (۴ اوت ۲۰۱۹)، لهجه (مارس ۱۹۹۱)، جدایی (تابستان ۱۹۹۵)، قهوه‌خانه مهداوی (تابستان ۱۹۶۳)، انقلابِ از دست‌رفته (تابستان ۱۹۶۸)، کاخِ پایان (بهار ۱۹۷۱)، بازداشت (تابستان ۱۹۹۸)، اتاق ۲۹۱ (۵ سپتامبر ۲۰۱۹)، سیاه‌چال (۶ سپتامبر ۲۰۱۹)، تهاجم (بهار ۲۰۰۳)، آزادی (۲۵ ژانویه ۱۹۷۲)، اتاق ۲۱۹ (۴ اکتبر ۲۰۱۹)، نقطه بی‌بازگشت (ژوئن ۲۰۰۹)، اتاق ۲۱۹ (۵ اکتبر ۲۰۱۹)، امیر مولا (تابستان ۱۹۶۳)، روز آخر (۵ اکتبر ۲۰۱۹)، به امید دیدار، بابا (۶ اکتبر ۲۰۱۹).

در قسمتی از این‌کتاب می‌خوانیم:

راه بغداد. در جاده، عمو سعد یک‌کلمه هم حرف نزد. همچنان از گوشه چشم من را می‌پایید. آیا دیشب وسایلم را زیر و رو کرده بود؟ آخر چه بلایی سر سیاهه آمده بود؟ جرئت نمی‌کردم از او بپرسم. بازیافتنِ هیاهوی بغداد تسلی‌بخش و در عین حال به‌نوعی شرم‌آور بود. من در وجودِ عموهایم متوجه کدورت و کینه عمیقی از بغدادی‌ها شده بودم. پر واضح بود که این‌بدگمانی دیرینه پرتگاه بی‌انتهایی بین دو شهر ساخته بود که فقط چهل کیلومتر از هم فاصله داشتند. وسط راه، زندان شومِ ابوغریب، مثل یک مرز، سر به آسمان می‌سایید و ما نزدیک آن ایستادیم. جلوی سیم‌های خاردار که حدومرز محوطه را مشخص می‌کردند، متوجه شدم دارم زندانی‌ها را تجسم می‌کنم که در سلول‌هایشان رویای فرار در سر می‌پرورانند.

من هم همین‌طور! من هم در جست‌وجوی فرار از ملال بودم. اتومبیل آمریکایی پسردایی‌ام عُمَر و بوق آهنگینش را از دور شناختم. او و عمو سعد فاصله‌شان را حفظ کردند و به‌سختی به همدیگر سلام کردند. احساس کردم در ازای باج مبادله شده‌ام. پیش از رفتن، آن‌ها خداحافظی سردی کردند. مثل سلام اول.

عموسعد، که داشت دور می‌شد، به من گفت: «به قول ما، فی امان الله، فرات. یعنی خدا پشت و پناهت باشد. فراموش هم نکن که پیام را به پدرت برسانی.»

عمو پرحرف و بی‌خیال بود، درست برعکس سعد. حین رانندگی، صدای موسیقی را کم کرد تا او هم از من بازجویی کند.

«آنجا حسابی خوش گذراندی؟»

این‌کتاب با ۲۳۲ صفحه، شمارگان ۵۰۰ نسخه و قیمت ۲۴۰ هزار تومان منتشر شده است.

گزارش خطا
ارسال نظر
آخرین اخبار

تمدید مهلت ارسال اثر به جشنواره فیلم کوتاه تهران

قصه‌های تلخ و شیرین محله‌ای قدیمی در فصل تازه «حکایت‌های کمال»

صفحه اول روزنامه ها- شنبه ۲۱ تیر ماه ۱۴۰۴

صفحه اول روزنامه ها- پنجشنبه ۱۹ تیر ماه ۱۴۰۴

تمدید مهلت ارسال اثر به جایزه «ساعد باقری»‌؛ استقبال خوب شرکت‌کنندگان

فرهنگسرای منتظر با برنامه‌های متنوع فرهنگی میزبان نمازگزاران می‌شود

قاب‌هایی به رنگ مهر «مادرانه» در نگارخانه آبی

عکس؛ دومین شب مجالس تعزیه «شبیه نور» در خانه هنرمندان ایران

فیلم؛ نخستین شب مجالس تعزیه «شبیه نور» در خانه هنرمندان ایران

انتشار خاطرات یک فعال اصلاح‌طلب زن در «تا آن ستاره»

برگزاری آیین سنتی تعزیه‌خوانی در فرهنگسرای سلامت

معرفی اعضای شورای سیاستگذاری چهل‌ودومین جشنواره فیلم کوتاه

نمایش ۶۰ اثر از بزرگان خوشنویسی در نیاوران

صفحه اول روزنامه‌ها- چهارشنبه ۱۸ تیر ماه ۱۴۰۴

ترانه‌ای برای وطن در فرهنگسرای ارسباران

آموزش تکنیک‌های مطالعه در «با هم بخوانیم» کتابخانه داوودیه

خانه نمایش سازمان فرهنگی هنری می‌تواند به متولی هنر تعزیه در شهر تهران تبدیل شود

نمایش و نقد فیلم «تاندربولتز» در فرهنگسرای ارسباران

اکران مستندی درباره تاریخچه پیدایش تعزیه

«ای ایران بخوان» به میدان انقلاب رسید

کتابی که بعد از ۴۰ سال همچنان قابل رجوع است؛ سید جعفر شهیدی و تحقیق در تاریخ

کدام فیلم‌ها این هفته راهی اکران می‌شوند؟

آشنایی با ابزارهای متنوع هوش مصنوعی در فرهنگسرای فردوس

فراخوان مسابقه روایت‌نویسی «به نام وطن» منتشر شد

۶ شب تعزیه و مرثیه‌خوانی در باغ کتاب تهران