جمعه ۰۲ آذر ۱۴۰۳
ساعت : ۰۸:۴۶
کد خبر: ۶۶۱۴۸
|
تاریخ انتشار: ۲۱ مرداد ۱۳۹۲ - ۰۹:۵۰
آسیب‌شناسی کیفیت آثار و محصولات فرهنگی/6

موسوی: ارتقای اجزا باید در جهت ارتقای کل فرهنگ باشد

مدیر آثار حجمی سازمان زیباسازی شهر تهران معتقد است اگر رشد اجزای فرهنگی یک جامعه هماهنگ و متناسب نباشد منجر به رشد کل فرهنگ آن جامعه نمی‌شود.

سیدمجتبی موسوی در گفت‌وگو با شهر درباره معیارهای کیفیت محصولات فرهنگی اظهار داشت: شاخصه‌های بسیاری می‌توان برای یک محصول فرهنگی باکیفیت تعیین کرد؛ ولی شاید مهم‌ترین آن‌ها میزان اثرگذاری و میزان ارتباطی است که یک محصول فرهنگی می‌تواند با مخاطب و فضای جامعه برقرار کند.

وی ادامه داد: همه اصحاب فرهنگ به نوعی از طریق ابزارهای خاص خود می‌توانند آثار فرهنگی باکیفیتی را عرضه کنند و یک محصول فرهنگی باکیفیت، در هر شاخه فرهنگی و هنری، حداکثر اثرگذاری و بیشترین تعامل را با مخاطب و جامعه هدف خود برقرار می‌کند.

مدیر آثار حجمی سازمان زیباسازی شهر تهران افزود: کیفیت محصول فرهنگی می‌تواند هم به لحاظ ظاهری اهمیت داشته باشد و هم به لحاظ محتوایی. کیفیت ظاهری یک محصول، شاخصه‌های بارز و لایه‌های سطحی یک اثر فرهنگی را تشکیل می‌دهد که قابل لمس کردن و دیدن است و محصول مهارت‌ فرد در به‌کارگیری تکنیک‌های ویژه شاخه فعالیت اوست.

وی گفت: کیفیت محتوایی و درونی یک اثر اما به لایه‌های درونی‌تر و عمیق‌تر آن بازمی‌گردد و شاید در نگاه اول چندان ملموس وقابل دیدن نباشد؛ اما درون‌مایه یک اثر را تشکیل می‌دهد و اتفاقا می‌تواند تاثیرات بیشتری را (مثبت یا منفی) بر مخاطب بگذارد.

نبود مدیریت صحیح امکانات دستگاه‌های فرهنگی را ضایع می‌کند

موسوی درباره موثر نبودن فعالیت‌ برخی دستگاه‌های فرهنگی با وجود امکانات گسترده، اظهار داشت: دلیل آن است که ابزارهای فرهنگی به‌درستی استفاده نمی‌شوند و این نیز به دلیل نبود شناخت کافی و نبود برنامه‌ریزی و مدیریت صحیح است که منجر به استفاده نادرست از امکانات و دستیابی به نتایج نامطلوب می‌شود.

مدیر آثار حجمی سازمان زیباسازی شهر تهران خاطرنشان کرد: البته این بدان معنا نیست که اراده‌ای برای ایجاد رخداد‌های درخشان فرهنگی در کار نیست؛ اتفاقا این اراده وجود دارد اما شناخت کافی و مدیریت صحیح در این زمینه وجود ندارد و طبیعتا وقتی مدیریت صحیح وجود نداشته باشد، برنامه‌ریزی مناسبی نیز صورت نگرفته و راهکار مناسبی نیز اتخاذ نمی‌شود. انتظار رسیدن به نتیجه موثر از کار بی‌برنامه و بی‌هدف وازروش های نادرست نیز، انتظار بیهوده‌ای است.

وی در پاسخ به این که آیا برای رسیدن به یک مدل در ارتقای کیفیت فرهنگی، نقشه راهی برای مدیران فرهنگی تبیین شده است، گفت: در چشم‌انداز، مباحثی به‌صورت کلی پیش‌بینی و متذکر شده است؛ اما در برنامه‌های اجرایی که ملموس‌تر است و امروز باید عینیت یابد، چنین تبیینی وجود ندارد.

جامعه فرهنگی به یک برنامه‌ریزی جامع نیاز دارد

موسوی درباره علل موفقیت برخی دستگاه‌های فرهنگی نسبت به برخی دیگر، اظهار داشت: فکر می‌کنم شناخت کافی و دغدغه کار و پیشرفت، می‌تواند مسبب رسیدن به اهداف شود و دورنمایی که در این نهادها در نظر گرفته شده، بر این اساس است که در یک شاخه خاص، کجا ایستاده‌ایم، قصد داریم به کجا برسیم و برای توسعه بیشتر چه اقداماتی باید در این زمینه رخ دهد.

وی توضیح داد: در واقع چشم‌انداز، هدف، برنامه‌ریزی مبتنی بر شناخت و دغدغه‌های فردی دست به دست هم می‌دهند تا ما در مسیر درستی قرار گیریم و هر رویدادی بتواند قدمی در جهت پیشرفت باشد.

موسوی برای ارتقای کیفیت آثار، محصولات و فعالیت‌های فرهنگی پیشنهاد کرد: اگر یک برنامه جامع همه‌گیر و کل‌نگر وجود داشته باشد که اهداف فرهنگی و هنری مطلوب کشورمان در آن مدون شده و همه نهادها و مدیران فرهنگی مصمم باشند به آن سمت حرکت کنند، می‌توانیم به پیشرفت فراگیر و همه‌جانبه دست یابیم که هم آحاد جامعه و هم بخش‌های مختلف فرهنگی را شامل شود.

رشد ناهماهنگ اعضا مسبب نقص پیکره اصلی است

وی یادآور شد: یکی از دلایل این که ما در مقاطع یا بخش‌هایی پویایی و تحرک نمی‌بینیم یا در بخش‌هایی این تحرک را شاهدیم، نبود این برنامه جامع است و به‌عنوان مثال در ورزش نیز شاهد این هستیم که یک ورزشکار بر پایه استعداد و پشتکار فردی، به‌صورت مقطعی موفقیت‌هایی را کسب می‌کند و پس از خروج او از گردونه، تا ظهور یک پدیده دیگر در آن زمینه متوقف می‌شویم.

مدیر آثار حجمی سازمان زیباسازی شهر تهران تاکید کرد: نباید تصور کرد فرهنگ یک جامعه می‌تواند به‌صورت بخشی رشد کند، اگر اعضا ناهماهنگ رشد کنند، پیکره رشد مطلوبی نخواهد داشت و رشد اعضا بی‌فایده است. رشد اجزای فرهنگی باید منجر به رشد کل فرهنگ شود.

خبرهای مرتبط
نظر شما